صحنه
سمندریان: بعضی بازیگران طبیعت اولیه انسان را در حد کمال اجرا میکنند
حمید سمندریان گفت: بعضی بازیگران طبیعتهای اولیه انسان را در حد کمال اجرا میکنند و بعضی سعی میکنند آن را تزئین کنند، به همین خاطر بعضی بازیگران سبک خاصی را در بازی خود به وجود میآورد که منحصر به خودشان است.
جلسه سخنرانی «حمید سمندریان» با عنوان «سبک در بازیگری» در تالار اجتماعات خانه سینما برپا شد که این سخنرانی با استقبال بسیار زیادی از طرف هنرمندان و علاقهمندان به هنر بازیگری رو به رو شد.
«سمندریان» در میان تشویق حضار به روی صحنه رفت و در ابتدا گفت: مجبورم در مورد مقولهای پیچیده صحبت کنم که در کوتاه مدت نمیتوان حق مطلب را در مورد آن ادا کرد. هر نمایشی را میتوان با استنباط به اشکال متعددی درآورد و تا تئاتر دیده نشود، نمیتوانم در مورد آن اظهارنظر کنم. به همین خاطر سخت است در مورد مقولهای که باید آن را ببینیم، فقط صحبت کنیم چون ادبیات تا تبدیل به نمایش نشود مفهوم واقعی نمایش را پیدا نمیکند.
وی در مورد تولد بازیگری گفت: باید به زمانهای بسیار دور برگردیم. زمانی که میلیونها سال پس از آفرینش زمین، انسان ظهور میکند. انسان از طبیعت وحشی میترسید و میخواست با طبیعت صحبت کند. زبان طبیعت هم حرکت است. پس بشر اولیه به خود گفت: اگر با زبان این نیروی طبیعت با آن صحبت کنم، دیگر طبیعت وحشی نمیشود و من را نمیکشد.
سمندریان در بخش دیگری از سخنان خود، گفت: اولین هنرپیشگان کسانی بودند که زبان طبیعت را در وجود خود متجلی کردند تا بتوانند با طبیعت صحبت کنند. این در واقع مهارت آن انسان اولیه بود که حالت طبیعت را تبدیل به حالت خودش کرد. با توجه به پیشرفت بشر و تعدد نیازهای بشر، انواع سبکهای نمایشی از همین حالتهای اولیه به وجود آمد. در واقع ما مجبور به ساخت این سبکها هستیم چون پیشرفت در ذات بشر است.
وی افزود: چیزی که در فرمهای نمایشی بسیار مهم است کشف لحظه بعد و تبدیل مداوم است و به یاد داشتن این نکته که باید با تغییر روزگار سبکهای جدیدتری به وجود بیاید، همانطور که پیکاسو با وجود آن که پدرش نقاشی سنتی بود باتوجه به نیاز زمانه مکتب کوبیسم را ارائه کرد.
وی تصریح کرد: سبک بعدی رئالیسم است. در این سبک حقیقت موجود در واقعیت به نمایش درمیآورد که چخوف در اوج این سبک نمایشی قرار دارد و در واقع ریشه رئالیسم در ناتورالیسم است. رئالیسم در واقع کاویدن زیربناهایی است که در ناتورالیسم وجود دارد. البته این دو سبک با اینکه از سبکهای اولیه نمایشی هستند و سبکهای بسیار زیادی هم پس از آن به وجود آمده هنوز به علت نزدیک بودن بهذات بشر بسیار محدود است.
وی در ادامه در معرفی اکسپرسیونیسم گفت: اکسپرسیونیسم فشرده طبیعت است، در این سبک وسعت تحلیلهای دراماتیکهای رئالیسم گرفته میشود و تخیل تماشاچی به کار میافتد و همیشه بر این سبک با علتیابی ماجراها جذابیت بسیار زیادی برای تماشاچی به وجود میآید. تماشاگر تئاتر اکسپرسیونیستی در ماجرای تئاتر شرکت میکند و این از ویژگیهای خاص انسان است.
سمندریان افزود: سبک رایج دیگری که وجود دارد سمبولیسم است. یعنی اینکه از عنصری معنای عنصری دیگر را دریابیم. سمبل در کلمه به معنای سکه دونیم شده است و در سبک سمبولیسم اتفاقی میافتد که در آن عناصر مجزا وجود دارد و اتحاد این دو عنصر معنی میدهد. عنصری که معمولا بخش دومش نزد تماشاچی است.
وی در ادامه با اشاره به سبکهای بازیگری استانیسلاوسکی و برشت، گفت: سبک استانیسلاوسکی واقعیت به شکلی که بوده توسط بازیگر ارائه میشود و این سبک درواقع سبکی واقعا رئالیستی است، اما برشت عقیده داشت: بهتر است بازیگر در نقش خود فرو نرود؛ بلکه در کنار نقش بایستد و معرف آن باشد. او سبک خود را فاصلهگذاری نامید که در آن بازیگر تنها چیزی را نشان میدهد ولی در آن فرو نمیرود.
این کارگردان تئاتر در ادامه تصریح کرد: سبک بازیگری پیاده شدن یک ایدئولوژی در جسم است و راه فهمیدن این سبک نیز عملکرد است. کارگردان با کد دادن به بازیگر به او میفهماند که چگونه بازی کند و تماشاچی هم لازم نیست بفهمد بازیگر با چه سبکی بازی میکند؛ بلکه کافی است تفاوت را در بازی حس کند. بازیگر باید عوامل اجرایی کار را در اختیار خود قرار دهد تا بتواند به خوبی نقش خود را ایفا کند.
در پایان این برنامه نیز علی رامز لوح قدردانی انجمن بازیگران سینمای ایران را به استاد سمندریان اهدا کرد.
ارسال نظر