نگاهی به پدیده فروش فیلم در حاشیه خیابانها
رونق اکران در خانه
نگاه سوم - این روزها اکران فیلمهای روز سینمای جهان در تهران به امری عادی تبدیل شده است، با این تفاوت که اگر فیلمهای روز سینمای جهان در دیگر کشورها در سینماها اکران میشوند، اکران این فیلمها در تهران در خانهها انجام میشود.
قسمت چهارم فیلم ایندیانا جونز به فاصله یک هفته پس از اکران در جشنواره کن در تهران قابلدسترسی بود و به فاصله سه روز بعد هم نسخه با کیفیت آن به همراه زیرنویس فارسی در دسترس قرار گرفت.
حاشیه پیادهروهای پررفتوآمد، پشت ایستگاههای اتوبوس در میادین اصلی شهر، روبهروی مراکز خرید بزرگ شهر و حتی روی پلهای عابر پیاده مکانهایی هستند که فروشندههای دورهگرد فیلم بساط خود را برپا میکنند.
دیویدیهای فیلمهای روز جهان اگر چه در ابتدا با قیمت ۳هزار تومان به بازار آمدند، اما اکنون تا هزار و پانصد تومان نیز پایین آمدهاند و اگر مشتری باشید یا تعداد زیاد خرید کنید قیمتها تا هزار و ۲۰۰تومان نیز پایین میآیند. اینگونه است که فیلمهایی که در حقیقت کالای قاچاق هستند، به خانههای علاقهمندان سینما در ایران راه پیدا میکنند.
فیلمها از کجا میآیند؟
اینکه بتوانید با یک فیلم فروش خیابانی به گونهای ارتباط برقرار کنید که به شما بگوید فیلمهایش را از کجا میآورد تقریبا امری محال و ناشدنی است. با این وجود از پشتپرده کلام آنها برمیآید که کمتر خودشان اقدام به تکثیر فیلمها میکنند و فیلمها را از تکثیرکنندگان عمده میخرند. برخی نیز تنها عامل فروش هستند و درصدی از فروش روزانه را دریافت میکنند.
مرز پاکستان محل اصلی ورود فیلمهایی است که با عنوان فیلم اورجینال به فروش میرسند؛ فیلمهایی که فروشندگان آنها را با عنوان دیویدی پشت نقرهای میشناسند. اما این فیلمها نیز کپیهای اورجینال نیستند بلکه تنها کپیهای با کیفیتی هستند که در کشورهای شرق آسیا به ویژه چین، مالزی و سنگاپور کپی میشوند.
آمارهای رسمی منتشر شده نشان میدهد که تولید این کپیهای غیرمجاز تنها در سال ۲۰۰۷ میلادی نزدیک به ۸/۳میلیارد دلار به سینمای هالیوود زیان وارد کرده است.
در سالهای اخیر مرزهای غربی نیز به محل ورود دیویدیهای فیلم تبدیل شدهاند و بسیاری از فروشندگان کالای خود را از این مرزها تهیه میکنند.
فروشندگان چه کسانی هستند؟
تقریبا اکثر فروشندگان دستفروش فیلم را کسانی تشکیل میدهند که در سالهای جوانی به سر میبرند. اینان خود به دو دسته تقسیم میشوند؛ گروه نخست خود عشق فیلمهایی هستند که از مرحله خریداری پا به فروشندگی گذاشتهاند. دسته دوم هم تنها فروشنده فیلم هستند. تفاوت این دو گروه را میتوان از نوع نگاهشان به مقوله فیلم متوجه شد.
عشق فیلمها اطلاعات خوبی در مورد فیلمها دارند و در ابتدا از مشتری سوال میکنند که چه ژانر فیلمی را میخواهد. اما گروه دوم تنها فیلمی را که مشتری میخواهد به او میدهند و پولش را میگیرند.
در بساط عشق فیلمها جدای از فیلمهای روز همواره فیلمهایی از تاریخ سینما هم پیدا میشود. اما همه فروشندگان خیابانی فیلم یک ویژگی مشترک دارند و آن اینکه با اطمینان و محکم عنوان میکنند که اگر شغل ثابت و آبرومندانهای پیدا کنند، این شغل کاذب را رها میکنند. در چشم بسیاری از آنها میتوان دید که راست هم میگویند. این را در شرایطی میگویند که بنا بر اظهار خودشان درآمدشان از فروش فیلمها چندان هم بد نیست. درآمد برخی از فروشندگان فیلم در میادین اصلی مانند میدان ونک یا میدان ولیعصر تا روزی یکصد هزار تومان هم میرسد. هر چند که این مبلغ همیشگی نیست. این را فروشندهای میگفت که در یک روز نزدیک به ۷۰ فیلم را فروخته بود.
خریدارانی از همه دست
خریداران دیویدیهای فیلم را میتوان در میان تمامی اقشار جامعه با خاستگاههای طبقاتی مختلف جستوجو کرد. با این وجود تعداد آنها در میان طبقات متوسط به بالا بسیار بیشتر است. یکی از فروشندگان در مورد علت خریدن فیلم از دستفروشها میگوید: علاقه به فیلم و سینما عامل اصلی است. او میافزاید: بسیاری از این فیلمها با اندکی اصلاح قابلیت پخش از تلویزیون را دارند و طبیعی است که من هم علاقه دارم فیلمها را با کیفیت مطلوب و صدای دوبله شده ببینم. او به اکران نوروزی صدا و سیما اشاره میکند که تقریبا تمامی فیلمهای مطرح در آن برهه از زمان را پخش کرد و عمل قابل تقدیری هم بود. اما به عقیده او باید سرعت این کار افزایش پیدا کند و تلویزیون خود را به اکران سینمای جهان نزدیکتر کند.
مردی که خود را یک پزشک معرفی میکند، اصرار فرزندانش را عامل خرید فیلمها میداند. او میگوید که بچهها مطالبی را در نشریات در مورد فیلمهای روز جهان میخوانند و علاقه پیدا میکنند که این فیلمها را ببینند. اینگونه است که فشار میآورند تا فیلمها برایشان خریداری شود. او میگوید ترجیح میدهد که فیلمها را خودش خریداری کند
تا از سلامت فرهنگی آنها مطمئن باشد.
ارسال نظر