رقص کودکان روی خشت‌های آجر

شهرام شریف

اگر‌هارد لپ تاپ خشایار الیاسی عکاس جوان باعث از بین رفتن بخش عمده‌ای از عکس‌هایش نشده بود، هم‌اکنون عکس‌های دیگری از او بر دیوار نگارخانه نیکول نقش بسته بود. طبق برنامه‌ریزی قبلی او می‌خواست عکس‌هایی آبستره با موضوع «دیوار» را به عنوان دومین کار نمایشگاهی‌اش ارائه کند اما بد یا خوب حادثه در از بین رفتن بسیاری از عکس‌هایش که روی یک‌هارد نگهداری می‌شدند، او را وادار کرد تا در عکس‌هایی که یک سال قبل از کوره‌های آجرپزی نزدیک اصفهان گرفته بود، به جست و جو بپردازد و از میان آنها ۱۵ عکس را برای نمایشگاهش با عنوان «من از دنیای بی کودک می‌ترسم» انتخاب کند.

فاصله عکس‌های آبستره او که با رویکردی مدرن عکسبرداری شده‌اند تا عکس‌هایی که در یک بعدازظهر از کودکان افغانی مشغول به کار گرفته شده، به‌اندازه فاصله‌های عمیق زندگی در ایران است. اگر محیط را در این عکس ها حذف کنیم، به کودکانی می‌رسیم که خندان مشغول بازی و تفریح هستند. این گونه است که حضور این کودکان روی خشت‌های آجر به گونه‌ای است که در حال بازی کردن و لذت بردن هستند. چنین تصوری را خود خشایار الیاسی نیز به واقعیت نزدیک می‌داند: «آنها - حدود سی کودک بودند - و در آن بعداز ظهر آنقدر شاد و راحت به نظر می‌رسیدند که نیازی به تغییر این فضا برای نمایش رنج‌های آنان نبود.»

بسیاری از این کودکان افغانی عملا حضور ممنوعه و نسبتا مخفیانه‌ای را در ایران می‌گذرانند و در این میان کارکردن آنها که هنوز به سن قانونی کار نیز نرسیده‌اند، ممنوعه‌ای داخل ممنوعه‌ای دیگر به شمار می‌آید.

«بی تردید حضور ما در جمع آن همه افغانی ما را به شکل بیگانگانی در یک کشور غریبه درآورده بود و از همین رو کار عکاسی ما برای آن کودکان اسباب تفریحی تازه بود. به همین دلیل من هم تلاشی برای نشان دادن فضای غمبار زندگی آنان نکردم و سعی کردم همان فضای شاد را ثبت کنم».

به‌رغم این، ثبت شادی‌های این کودکان در کنار انبوهی از آجرها، حکایت‌کننده رنج عمیق و اندوه باری است که‌این کودکان در زندگی روزانه خود با آن روبه رو هستند. رنجی که با تم رنگ قرمز و زرد دم غروب و معنای درونی کوره‌های آجرپزی بسیار عجیبن شده به نظر می‌آید. نگاه‌های خیره و پاهای شیاربرداشته نیز به چنان تعبیری نزدیک می‌آید. خشایار اعتقاد دارد: «قصد من انتقال دادن همان چیزی بود که در آن لحظه در انجا وجود داشت، به همین دلیل غلبه نور طلایی و زرد ملایم اگر منجر به انتقال گرمایی از درون این آدم‌ها به بینندگان این عکس‌ها شود من موفق بوده‌ام.»

و ادامه می‌دهد: «قبل از آنکه انگشتم را روی شاتر فشار دهم، غم و رنجی در چهره آنها نبود و من هم این شادی را به غم و رنج آنان ترجیح دادم.»

از سینمای جوان تا عکاسی حرفه‌ای

خشایار الیاسی تنها ۲۳ سال دارد. با این حال به دلیل علاقه زیادش به عکاسی از ۱۵ سالگی در دوره‌های عکاسی سینمای جوان شرکت کرده و حدود یک سال است که به طور حرفه‌ای مشغول عکاسی است. برای عکاس جوانی مثل او البته‌این میزان سابقه کاری کفاف زندگی با همین یک شغل - عکاسی - را نمی‌دهد. او می‌گوید: «سینمای جوان فضای عکاسی را برای من ملموس کرد نه من انتظار چیز عجیب و غریبی از آنها داشتم و نه آنها می‌توانستند چنان فضایی را ایجاد کنند. من قبل از عکاسی دوست داشتم چیزهایی مثل آگراندیسور، وسایل چاپ عکس و دوربین‌های مدل‌های مختلف را ببینم و آنجا از این نظر محیط خوبی برای من بود».

خشایار شاید از معدود خروجی‌های موفق سینمای جوان باشد. بسیاری از جوانانی که طی سالهای اخیر از طریق سینمای جوان به دنبال ورود به عرصه سینما و عکاسی بوده‌اند، عملا یا هیچ وقت به عرصه حرفه‌ای پا نمی‌گذارند و یا در صورت استمرار و فعالیت مداوم پس از سال‌ها می‌توانند خود را از آن عرصه بالا بکشند. به‌رغم این حتی هم اکنون می‌توان اسامی ‌را در سینما و عکاسی ایران مثال آورد که نخستین قدم‌های خود را در سینمای جوان برداشته‌اند، جایی که لذت کار از امکانات آن به مراتب بیشتر است.

با این حال مشکلات عکاسی در ایران به مراتب فراتر از نبود نهادهای آموزشی قدرتمند و کاراست. چنانکه الیاسی می‌گوید: «ما از عکاسی فقط دوربین‌اش را داریم. دید عکاسی نداریم، مخاطب وجود ندارد و سرمایه‌ای نیز به‌این بخش تزریق نمی‌شود. همین چند روز قبل شهرداری تهران یک میلیارد تومان از نقاشی‌های خانه هنرمندان را خریداری کرد اما آنها حاضر نیستند روی عکاسی نیز چنین حمایت‌هایی انجام دهند.»

به‌رغم این نمایشگاه عکس‌های خشایار الیاسی با توجه خوب رسانه‌ای و مطبوعاتی مواجه شد هر چند در مقابل، بسیاری از نهادهای غیردولتی و دولتی که او انتظار آمدنشان را داشت، برای دیدن عکس‌ها نیامدند: «واقعا فکر نمی‌کردم بیشتر از آنچه‌ آمده‌اند برای بازدید این نمایشگاه بیایند اما فکر می‌کردم با توجه به دعوتی که از نهادهایی مدافع حقوق کودکان چه عمومی ‌و چه خصوصی شده بود، حداقل برای بازدید بیایند و حتی انتقاد کنند اما ظاهرا انتظار من زیاد است.

نمایشگاه عکس‌های خشایار الیاسی که با هزینه شخصی او برپا شده تا سیزدهم خرداد ماه در گالری نیکول برقرار است.