گفتوگو با مانموهان سینگ، نخست وزیر هند
من، راجیوگاندی و اقتصاد هند
بخش پایانی
جهانیسازی و سازمان تجارت جهانی WTO
جهانیسازی و تغییر عمدتا اختلالاتی بههمراه دارد. کارگران یا کشاورزان در آمریکا را در نظر بگیرید.
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
بخش پایانی
جهانیسازی و سازمان تجارت جهانی WTO
جهانیسازی و تغییر عمدتا اختلالاتی بههمراه دارد. کارگران یا کشاورزان در آمریکا را در نظر بگیرید. رقابت در کشورهایی مثل هند موجب از دست رفتن مشاغل و معشیت و تغییر در کل شیوه زندگی آنها میشود. آیا شما برگشت پاندول در خارج یا اینجا در مخالفت با جهانیسازی را میبینید؟
در این کشور نگرانیهایی وجود دارد. من به حقوق مالکیت معنوی، طبقهبندیهای موافقتنامه سازمان تجارتجهانی و آزادسازی بازارهای کشاورزی اشاره کردم. ما درصدد حذف کامل محدودیتهای واردات به لحاظ کمی هستیم و نگرانیهایی در بسیاری از صنایع ما وجود دارد که این کار به صنعت ما صدمه خواهد زد. اما من معتقدم ابزار کافی در سیستم خود برای حصول اطمینان از مهار و جبران زیانها را داریم.
عکسالعمل شما در مقابل مبارزات ضد سرمایهداری و ضد سازمان جهانی تجارت و مشروعیت این مبارزات چیست؟
اجازه دهید بگویم عدهای در غرب هستند که دوست دارند در مسیری حرکت کنند که خود بتوانند قواعد حاکم بر بازی را بنویسند. برای مثال الزامات جامعه کارگری ایالات متحده، که به صورت گفتوگوهایی برای وارد کردن استانداردهای کارگری در مذاکرات WTO و استانداردهای زیست محیطی در آمده است، اینها مسائل غیرتجاری هستند. تلاش آمریکاییها در سیاتل در مهم جلوه دادن این مسائل، به واقع بدگمانیهای جدی در اذهان بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهوجود آورد که جنبش جدید حمایت از تولید داخلی ریشه در غرب و در پوشش استانداردهای کار، استانداردهای اجتماعی و محیطی دارد. من صادقانه معتقدم که غرب مقاومت کند. باید در برابر استفاده ابزاری از WTO مقاومت کنیم. این به آن معنی نیست که استانداردهای کار مهم نیست، استانداردهای زیستمحیطی مهم نیست، اما ما موسسات بینالمللی داریم. سازمان جهانی کار (ILO) وجود دارد. حزب مستقل متحد ملل UNIP وجود دارد. این مسائل باید مرتبط با آن سازمانها باشد. اما استفاده از این سازمانها در اعمال تنبیه در روابط تجاری موجب تداوم نابرابری در نظام تجاری فعلی یعنی همان جایی که کشورهای قدرتمند همیشه قواعد بازی را تحمیل میکنند، خواهد شد.
یکی از مواردی که در صحبت با مخالفان تجارت جهانی مطرح میشود، کار کودکان است. شما میدانید که بریتانیا تقریبا در سال۱۸۱۴ قانون منع استفاده کار از کودکان را وضع کرد و آمریکا هم در سال۳۵-۱۹۳۰ چنین کرده است. این از نظر شما چگونه تحلیل میشود؟
ما نمیگوییم که حق اشتغال کودکان در کارها را داریم. مجلس قانونگذاری ما نیز چنین چیزی را وضع نکرده است. تمام کودکان ما باید در مدرسه باشند. اما استفاده مکرر از واژه کار کودکان بهعنوان یک بهانه در اعمال محدودیت بر بازار بزرگ تولید هند آیا کمکی به آن کودکان خواهد کرد؟ این فقط موجب رنج مضاعف بر آنان است و این کاستن از توانایی کشور برای یافتن منابع جدید مرتبط با دلایل عدم حضور آن کودکان در مدرسه است.
در مورد مشروعیت تظاهرکنندگان ضدجهانیسازی چطور؟ آنها نماینده چه کسانی هستند؟
من فکر میکنم این ائتلاف عجیبی است. نمیخواهم انگیزههای آنان را زیر سوال ببرم. بسیاری از آنان پرانگیزه و با روحیات مشترک بینالمللی هستند. اما برای من روشن است که هر دو گروه راست افراطی و چپ افراطی متحد میشوند و چنین بهنظر میرسد که به نوعی ائتلاف دست یافتهاند.
اصلاحات اقتصادی هند و نقش دولت در اقتصادشما در سخنرانی سال ۱۹۹۱ اشارهای به ویکتور هوگو کردید. آیا ممکن است جمله وی را بار دیگر تکرار کنید و به ما بگویید این جمله چگونه میتواند در مورد هند مصداق پیدا کند؟
من اشارهای به جمله معروف ویکتور هوگو داشتم؛ «هیچ قدرتی بر روی زمین نمیتواند جلوی اندیشهای را بگیرد که زمان به حقیقت پیوستن آن فرا رسیده باشد.» من یک ماه پس از روی کار آمدنم خطاب به مجلس هند گفتم ظهور هند بهعنوان یک قدرت جهانی، یک قدرت اقتصادی، یک اندیشه است که امروز زمان تحقق آن فرا رسیده است. من صادقانه معتقدم که اگر ما آنچه را که آن روز به پارلمان گفتم انجام میدادیم، هیچ قدرتی بر روی زمین نمیتوانست مانع تحقق آن ایده شود. بنابراین رویا آن بود که ما در اوج بحران باید به تعهد خود در تغییرات ساختاری اساسی عمل میکردیم و آنگاه بود که هند جدید به ظهور میرسید؛ هندی که دیگر در آن فقر وجود نخواهد داشت. رها شده از فقر، بیسوادی و بیماریها. و شما میدیدید که هند تبدیل به یک بازیگر جهانی اصلی در اقتصاد جهانی شده است و این دیدگاه، روح نهفته در اصلاحات اقتصادی بود.
فکر میکنید هند در چه زمانی به آن سطح از کامیابی واقعی دست خواهد یافت؟
ما فقط برای ۵ سال آنجا بودیم. از این پنج سال، ۲ یا ۳ سال آن از پرتنشترین سالها بود. بحران پولی اقتصاد را فراگرفته بود. ما در چهار سال اخیر در موضع قدرتمندی نبودیم و توسعه سیاسی در هند گرچه در مسیر سیاست اقتصادی که اساسا ما تعیین کرده بودیم قرار داشت اما این گام در حد انتظار ما نبود و من فکر میکنم این گام خیلی آهسته برداشته شد و این قطعا من را نگران میکند. اگر یک دوره پنج ساله دیگر در اختیار داشتیم، فکر میکنم میتوانستیم مطمئن باشیم تا سال ۲۰۱۰ یا ۲۰۱۵ بسیاری از رویاهایمان را تبدیل به واقعیت کنیم.
در مورد ترسیم آینده هند توضیح دادید. نقش دولت در آینده چه خواهد بود؟
نقش دولت آن طور نیست که بگوییم اصلا حق مداخله ندارد. دولت در هزینههای عمومی ما شریک است. کل هزینههای دولتی هند از هزینههای ملی فقط حدود ۳۰درصد است. این مقدار بسیار کمتر از ایالاتمتحده یا انگلستان و نیز بسیاری از کشورهای اروپایی است. ما نمیگوییم که نقش دولت کاملا منتفی است. ما میخواهیم این هزینهها را سازماندهی و هدایت کنیم. دولت میتواند نقش مهم خود را در سایر بخشها مثل آموزش، بهداشت، محیطزیست و توسعه و تحقیق بهکار بندد. اما دولت در چگونگی کار صنایع و اداره کردن شرکتهای تجاری دخالت نمیکند. این محدود شدن نقش دولت است و دولت را از فعالیتهایی که انجام آن از سوی دولت الزامی و کارا نیست دور نگه میدارد. دولت بیشتر در اموری دخالت خواهد کرد که ما احساس میکنیم بازار به تنهایی قادر به رفع نیاز خود در زمینههایی که مردم به آن احتیاج دارند، نیست؛ مثل آموزش پایه، بهداشت و سلامت پایه، معیارهای حفاظت محیطی و تور امنیت اجتماعی اساسی.
اینها چیزهایی است که احساس میکنم کشور به آن نیاز دارد و در یک جامعه متمدن، دولتها مسوولیت اصلی فراهم آوردن این نیازهای عمومی اساسی را دارند.
اهداف سینگ بهعنوان وزیر دارایی هند
وقتی بهعنوان وزیر دارایی دعوت بهکار شدید، قطعا خیلی شگفتزده شدید. واقعا چگونه این اتفاق افتاد؟
باید این سوال را از نخست وزیر «رائو» بپرسید. وقتی این خبر به من رسید، خیلی متحیر شدم. باور نمیکردم. وقتی با بعضی دوستانم موضوع را مطرح کردم، میگفتند: تو قربانی خواهی شد، شکست خواهی خورد و شاید کمتر از ۶ ماه دوام نیاوری. و من میگفتم من از پای درآمده زحمات خود هستم. من تمام مشاغل خدمات کشوری مهم را احراز کرده بودم. اما اینجا فرصتی تازه بود تا نقش سیاسی ایفا کنم و یک شانس غریب تا بتوانم آن را به موفقیت تبدیل کنم. در این صورت بود که میتوانستم جایگاهی برای خود در تاریخ هند ثبت کنم. اگر شکست میخوردم، زیاد مهم نبود و چه کسی شکست خورده است اگر هند برنده باشد؟
آیا وقتی به این سمت منصوب شدید هیچ تشویش خاطری داشتید ؟
من دل نگران بودم اما به هرحال متقاعد شده بودم که باید وارد میدان شویم. روزی که وزیر دارایی شدم، به مردم کشورم گفتم که اقتصاد در چنان شرایط بدی قرار دارد که شما نباید انتظار پاداش زیادی در ۳ سال آینده داشته باشید. گفتم هر آنچه من میتوانم قول بدهم غیرت، تلاش و خستگیناپذیری است. اما صراحتا بگویم به نظر من اقتصاد ما خیلی زودتر و سریعتر و عمیقتر از آنچه پیشبینی میکردم به وضع مطلوب خود رسید و شاید به همین دلیل بود که منتقدان ما کاملا آرام شده بودند. آنها پیشبینی بیکاری فراوانی را میکردند. هیچ یک از آن موارد اتفاق نیفتاد.
صنعت هند به سرعت توسعه یافت. تمامی بخشهای صنعت هند مثل کالاهای سرمایهای، کالاهای مصرفی و تولیدات واسطهای رشد کرد. فرصتهای شغلی بسیاری بهوجود آمد و توانسته بودیم تورم را کنترل کنیم و اقتصاد تا سطح ۷درصد در سال رشد کرده بود.
موفقیت هند در صنعت فنآوری اطلاعات
آیا کسب موفقیت بسیار در صنعت فنآوری اطلاعات، محصول آزادسازی اقتصادی بود؟
از یک طرف محصول سطح توسعه هند در۵۰ سال گذشته و وجود مراکز بزرگ علم و تکنولوژی بود و از طرفی ما پایگاه و بسترهای صنعتی قابل ملاحظهای داشتیم. پس فکر میکنم باید از همراهی و کمک تاریخ با ما هم قدردانی کرد.
در عین حال، اگر صنعت فنآوری اطلاعات به همان شکلی که دیگر صنایع را کنترل و تنظیم کردیم کنترل میکردیم، آنگاه فکر میکنم که این انقلاب بزرگ در نطفه خفه میشد. یک خوشوقتی دیگر آن بود که بخش فنآوری اطلاعات به حال خود رها شده بود. دولت نقش بیشتر تشویقیتری را بازی میکرد و نه تنظیمی و کنترلی و به این دلیل است که من فکر میکنم این به نفع خلاقیت و به نفع کارآفرینی و... و یک کمک بزرگ به اقتصاد هند بود.
ارسال نظر