نواگفتوگو با علی علایی، معماری که خواننده است
ستاره عشق، یک اسم نیست
یکی از آلبومهای متفاوتی که به تازگی وارد بازار موسیقی شده است، اثری است با عنوان ستاره عشق، با خوانندگی علی علایی:
سیدمهدی میرفخرایی
یکی از آلبومهای متفاوتی که به تازگی وارد بازار موسیقی شده است، اثری است با عنوان ستاره عشق، با خوانندگی علی علایی:
آقای دکتر علایی از خودتان بگوئید، چطور وارد دنیا ی موسیقی شدید؟
این تصور که یک روزی بالاخره باید بخوانم، چیز جالبی است که همیشه همراهِ من بوده. دوران بچگیِ من در کوچه باغهای شاد و دل انگیزِ شمیران، همراه با یک دنیا صدا و نور و موسیقی گذشته. عاشق کار موسیقی بودم؛ اما شرایطش مهیا نمیشد، تا اینکه خیلی اتفاقی از روی آگهیهای یک روزنامه با موسسه ترانه سمان آشنا شدم و حالا بعد از گذشت دو سال اینجا هستم که میبینید... نه بهتر... نه بدتر!
دکترای شما در چه رشته ایست؟
من دکترای مهندسی معماری دارم.
حالا که وارد کار موسیقی شدهاید و آنهم اینقدر جدی و حرفهای، دوست ندارید زمان به عقب برمیگشت و جای تحصیل در دانشکده معماری چند متری پائینتر دانشگاه موسیقی میرفتید؟
راستش نه! نمیدانم نوع نگاه شما چطور است، اما من ذاتاً تفاوتی برای این دو هنر قائل نمیشوم. این بار که یک بنای تاریخی را دیدید، دقیق که نگاه کنید،
می توانید خیلی چیزهایی را که ندیدهاید، تازه ببینید ... جالب است که معماری هم مثل موسیقی، تمام اجزایش تناسب، ریتم، حس، هارمونی و حتی صدا هم دارد. فقط باید گوش کنید. راستش را بخواهید موسیقی شاید نقش مهمی در پیشبرد رشته تخصصی حرفهای من داشته. الهام گرفتن از موسیقی و درک دیدهها، ترکیبی است که هیچ مهندس معماری منکر آن نیست.
فکر نمیکنید برای یک مهندس کار موسیقی کردن کمی سخت است؟
من درباره سایر رشتههای هنری نمیدانم، اما هنر معماری به طور ویژه، خیر. مصداق بارز حرف من وجود هنرمندان مطرحی چون دکتر آیوازیان، حسامالدین سراج، مرحوم کورش یغمایی و... هستند. تمام این هنرمندان در اصل هر دو هنر معماری و موسیقی را با هم پیش بردهاند، یکیاند. یکی که نگاهشان بکنی، یکیاند.
چطور ترجیح دادید، این سبک کاری را در موسیقی انتخاب کنید؟
آدم زنده است، برای اینکه زندگی کند. شاد باشد و شاد نگاه کند. حالا فارغ از اینکه شادی هر کسی در چیزی است که باید برود و خودش پیدایش کند، به هر حال عواملی هم هستند که معنایشان برای همه یکسان است. این سبک موسیقی، سبکِ ابداعی یا چیز عجیب و غریبی نیست، قبلها هم بوده، بعدها هم میماند. شاید نکته قابل اتکاء، ترانه های این اثر است که اکثرا سرشار از حس امید و شادی است.
حالا با دید شما، با همان دیدی که هنر را برای زیباییش و زندگی را برای شادیاش دوست دارید که نگاه کنید وضعیت موسیقی را چطور میبینید؟
هر کسی دارد کار می کند قابل تحسین است. منکر این نمیشود شد که هر نوع موسیقی، شنونده خاص خودش را دارد. کار من را خیلیها شاید نپسندند، کار خیلیها را هم من به عنوان شنونده نمیپسندم! این خاصیت هنر است. پا به پایش که بدهی، دل به دلت راه میآید. اکثر دوستان، جوانند. جوانهایی که از همتایانِ خارجی خودشان کم ندارند، بگذاریم کارشان را بکنند! جلویشان را نگیریم. به خودمان و به فرهنگمان اعتماد کنیم، نتیجه میگیریم.
«ستاره عشق» کی انتشار عمومیاش را شروع میکند؟
در حال توزیع است و به زودی در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد. قرار شده اگر آلبوم دوم هم برسد با فاصله کوتاهی از ستاره عشق منتشر شود.
برای گرفتن مجوزها مشکلی نبود، دوستان زیاد از روند اداری کارها راضی نیستند؟
هر جایی در هرنقطه دنیا یک سری قوانین دارد. رعایتش که بکنی، به خودت و به هنجارهای جامعهات احترام گذاشتهای! فکر نمیکنم کاری شادتر از آلبوم من طی این سالها منتشر شده باشد، اما روی هیچ کدام از شعرها یا آهنگها، حتی یک خط اصلاحیه هم نخورد، چون کارشناسان موسسه، حساسیتها را بلدند و رعایت میکنند.
توی این همه سرو صدا و شلوغیِ بازار جایی برای ستاره عشق هم هست؟
ستاره عشق، یک اسم نیست. با تمام وجودم اجرایش کردهام و اول از همه خودم شنیدمش. بد نیست. هُنر خوب است. همه تلاش کردهاند. مثل رودخانه راهش را به دریا پیدا میکند. کلید در دلهای مردم، گم نشده! مهربان که باشی و امیدوار، مردم دلهایشان را آماده شنیدن صدایت میکنند.
ارسال نظر