گروه اندیشه دنیای‌اقتصاد- پاکستان، کشوری با ۱۷۳ میلیون نفر جمعیت که تاریخ استقلالش به ۶۵ سال می‌رسد؛ پاکستان، کشوری که مدعی اولین حکومت جمهوری اسلامی است؛ پاکستان، همسایه‌ای با بیش از ۹۰۹ کیلومتر مرز آبی و خاکی با ما؛ پاکستان، کشوری که شما به عنوان یک همسایه، کمتر محصولی را به نامش می‌شناسید؛ پاکستان، کشوری که مهم‌ترین خبرهایش انفجارهای قومی/مذهبی چند وقت یک‌بار است و داستان پرکش و قوس واردات گازش از ایران و سیل‌های گاه و بیگاه‌اش و این که بمب هسته‌ای دارد. پاکستان، کشوری که بن‌لادن در آن خانه داشت، تا همین چند وقت پیش یک ژنرال نظامی که گویا همراهی نسبی مردم را نیز با خود داشت، بر آن حکم می‌راند و هنوز ترور سال ۲۰۰۷ نخست‌وزیر پیشین‌اش از یادها فراموش نشده است.

چنین کشوری، با موقعیت و مسائل ژئوپلتیکی ویژه، چگونه اقتصادی دارد؟ وضعیت آب، انرژی، یارانه‌ها، منابع طبیعی، سیاست‌های اقتصادی، برنامه‌ریزی‌های مالی و سرمایه‌های انسانی‌اش چگونه است؟ چهار مقاله پیش رو قصد دارد اندکی بر این جنبه‌ها نور بیفکند. نمایی که پیش رویتان است، کلی و مبهم است، اما ذهن‌ها را به سمت شباهت‌ها و البته تفاوت‌هایی غریب میان آنها و ما هدایت می‌کند. شباهت‌هایی که شاید اگر در دیگری دیده شود، اندکی ما را نسبت به وضعیت خودمان تکان دهد و تفاوت‌هایی که اگر بدان‌ها توجه شود، بذر امید را در دلمان روشن می‌کند. پاکستان کشوری مهم است، نه فقط چون همسایه‌ ماست، بیشتر به این خاطر که می‌تواند درس‌آموزی‌های بسیار برایمان داشته باشد.