اخلاق تولید پول
رجحانات پول رایج برای گواهیهای پولی
قوانین پول رایج برای گواهیهای پولی نوعی همارزی قانونی بین گواهیها و پول واقعی برقرار میکند، در همین حال نوعی اجبار برای طلبکاران ایجاد میکند تا این گواهیها را به اندازه مبلغ اسمیشان قبول کنند. فرض کنید شخص الف خانهاش را به ازای ۱۰۰۰ اونس طلا به فرد ب بفروشد.
مترجم: سیدامیرحسین میرابوطالبی
قوانین پول رایج برای گواهیهای پولی نوعی همارزی قانونی بین گواهیها و پول واقعی برقرار میکند، در همین حال نوعی اجبار برای طلبکاران ایجاد میکند تا این گواهیها را به اندازه مبلغ اسمیشان قبول کنند. فرض کنید شخص الف خانهاش را به ازای ۱۰۰۰ اونس طلا به فرد ب بفروشد. حال اگر بانک X از رجحان پول رایج بهره ببرد فرد ب خواهد توانست تعهداتش را به استفاده از گواهیهای پولی بانک X پرداخت کند حتی اگر در قراردادش قید شده باشد که باید پرداختی او به صورت نقد و طلا باشد.
در نگاه اول به نظر میآید که اگر این گواهیهای پولی حقیقی و قابل اعتماد باشند بدون مشکل بوده و مسالهای ایجاد نمیکنند. برای فرد چه فرقی میکند که یک اونس شمش طلا داشته باشد یا گواهی حقیقی یک اونس طلا؟ شاید در نگاه اول پاسخ عدم تفاوت باشد، اما خواهیم دید که این دو مورد از هم متفاوتند.
در مثالی که در بالا ذکر کردیم تقاضا برای گواهیهای بانک X در شرایط بهرهمندی از رجحان پول رایج، بیش از آن چیزی خواهد بود که در غیر این صورت به آن دست مییافت. حداقل چیزی که میتوان گفت این است که قوانین پول رایج یک نوع خدمت پولی (اسکناس) را در مقابل انواع دیگر این خدمات متورم میکند. به این ترتیب اسکناسها به سطح تقاضای بالاتری از آنچه در بازار آزاد به آن میرسیدند خواهند رسید.
اغلب اوقات افراد برای خود دلایل خوبی دارند که چه زمانی از شمش به جای سکه یا سکه به جای اسکناس و یا از اسکناسهای فلان بانک به جای بانک دیگر استفاده کنند.
حتما دلیلی وجود داشته که فرد الف در قرارداد خود خواهان طلا شده و مثلا برای بازپرداخت طلبش خواهان اسکناسهای بانک X نشده است. استفاده یا عدم استفاده از گواهیها مساله اعتماد و اطمینان است و مسلما نمیتوان اعتماد را به صورت دستوری وضع کرد.
زمانی که کمبود اطمینان وجود داشته باشد دیگر نمیتوان ادعای برابری بین ابزار مختلف پولی را داشت. به این ترتیب، رجحان بخشیدن به گواهیها از طریق قوانین پول رایج تعادلی را که از ساز و کار بازار به دست میآمد بر هم خواهد زد. اگر این اقدام صورت بگیرد تورم گواهیها و رکود شمشها را در پی خواهد داشت. اگر قانون فرد الف را مجبور کند که اسکناسهایی که میلی به آنها ندارد را قبول کند، ممکن است تا حدی از میزان مبادلاتش نسبت به آنچه در بازار آزاد به آن دست میزد بکاهد. بنابراین قوانین پول رایج گرایش به کاهش تعاون اجتماعی و کم توان کردن جامعه دارند.
این درست است که در مورد گواهیهای خالص و حقیقی پولی، بعد مقداری این آثار قابل چشم پوشی است؛ اما در هر حال آنها وجود دارند و از نظر اخلاقی این مورد هیچ تفاوتی با مواردی که تاثیر مقداری قوانین پول رایج بسیار چشمگیر باشد ندارد.
رجحانات پول رایج زمانی که به گواهیهای کاذب اعطا شوند اثرات مقداری قابل توجهی خواهند داشت. قبلا مشاهده کردیم که قانونیسازی گواهیهای کاذب پولی به تنهایی باعث تورم در مقیاس بزرگ نمیشود؛ چرا که عاملان بازار آزادند تا از استفاده گواهیهای کاذب سرباز زده و از نمونههای بهتر استفاده کنند، یا طلب خود را به صورت شمش درخواست کنند. حتی وجود رجحانات انحصاری نیز باعث نخواهد شد که سد تورم شکسته و سیل تورمی جاری شود چرا که انحصار به توانایی عاملان بازار برای ارزیابی و استفاده گواهیهایی که مناسب میبینند خدشهای وارد نمیکند. با این حال تمام این محدودیتهایی که برای ایجاد تورم وجود دارد زمانی که گواهیهای پولی کاذب از قوانین پول رایج بهره ببرند، فرو خواهد ریخت.
به این مثال توجه کنید. فرض کنید که قبل از برقراری قوانین، پول رایج بانک الف با نسبت ذخیره ۲۰ درصد کار میکند. حال دولت اسکناسهای این بانک را به عنوان پول رایج معرفی کرده و به این ترتیب تقاضا برای اسکناسهای این بانک را به طور مصنوعی افزایش داده است؛ به عبارت دیگر، صاحبان این اسکناسها کمتر به نقد کردن آنها اقدام میکنند.
فرض کنید که بر اثر کاهش تقاضا برای نقد کردن اسکناسها، ذخیره نقدینگی بانک الف به اندازه ۲۰۰۰ اونس طلا افزایش یابد. با در نظر گرفتن نسبت ذخیره ۲۰ درصد این موضوع به این معنی خواهد بود که بانک الف میتواند به چاپ و ارائه اسکناسهایی به اندازه ۱۰۰۰۰ اونس طلا دست بزند.
در این شرایط روند عملکرد بازار منحرف شده است. در شرایطی که در یک بازار آزاد همواره تمایل به استفاده از بهترین محصول وجود دارد، قوانین پول رایج در کنار گواهیهای کاذب کاملا بازار را تحت تاثیر قرار میدهند. از آنجا که همه افراد به دنبال انجام امور با حداقل هزینه هستند، دیر یا زود همگی برای پرداختهای خود از سکههای تنزیل شده و اسکناسهای ذخیره-کسری بهره خواهند برد. در این شرایط شمشها به طور کامل از استفاده عمومی کنار رفته یا افراد آن را نگه میدارند (کنز) یا در خارج از مرزها اقدام به فروششان میکنند.
اینها آثار عمومی هستند که با اعطای رجحانهای پول رایج به گواهیهای کاذب به بار میآیند. اما قوانین پول رایج در شرایط مختلف آثار مخصوص به آن شرایط را نیز دارند. این قوانین در شرایطی که گواهیها به صورت فیزیکی با پول فلزی همراه باشند (سکههای تنزیل شده) یا همراه نباشند (اسکناسهای ذخیره-کسری)، آثار متفاوتی دارند. هفته بعد به این آثار خواهیم پرداخت.
*Amirhosein. ec@gmail. com
ارسال نظر