مفاهیم اقتصاد در زندگی روزمره
حقوق مربیان فوتبال
این ستون مثالهایی ساده از کاربرد آموزههای اقتصاد در زندگی روزمره است و نشان میدهد که در هر رویدادی استفاده از مفاهیم اقتصادی به فهم بهتر مساله کمک میکند.
محمدحسین رحمتی*
این ستون مثالهایی ساده از کاربرد آموزههای اقتصاد در زندگی روزمره است و نشان میدهد که در هر رویدادی استفاده از مفاهیم اقتصادی به فهم بهتر مساله کمک میکند. ۲۸ خرداد ۱۳۹۰- امروز یکی از سایتهای خبری با درج گزارشی از درآمد مربیان تیمهای فوتبال، خواستار دخالت مجلس در تعیین حقوق مربیان این تیمها شده بود. در این گزارش ادعا شده که متوسط حقوق این مربیان اگر برابر با ۲۵۰ میلیون تومان در سال باشد، کمی کمتر از جمع حقوق ۳۰ سال خدمت کارمند دولتی است که ماهی ۷۰۰ هزار تومان درآمد دارد. آیا چنین محاسبهای میتواند معیاری برای تعیین حقوق مربیان باشد؟ تئوری اقتصادی به ما میگوید که در بازار کار رقابتی، میزان حقوق هر فرد برابر ارزش نهایی است که وی تولید میکند. سرمایهگذاری در باشگاه فوتبال نیز مانند هر سرمایهگذاری دیگری در جهت بیشینهسازی سود انجام میشود. در عین حال یکی از عوامل مهم در موفقیت یک تیم باشگاهی عملکرد مربی تیم است. برای مثال باشگاه راهآهن که هزینه سالانهای حدودا برابر با ۵/۴ میلیارد تومان دارد، اگر نتیجه مناسب نگیرد و به لیگ پایینتر سقوط کند دچار زیان فراوانی شده است. بنابراین اگر باشگاه راهآهن کمتر از ۶ درصد هزینه سالانه خود را صرف استخدام یک مربی مناسب بکند، هزینه گزافی نکرده است. حال تئوری اقتصادی چگونه حقوق مختلف مربیان تیمهای لیگ را توجیه میکند. فرض کنید تیم «الف» در استخدام بین یک مربی خوب «ف» و مربی متوسط «ق» مردد است. ارزش نهایی که مربی «ف» تولید میکند، برابر با بهبود در رتبهبندی در لیگ و افزایش محبوبیت تیم در مقایسه با استخدام مربی «ق» است. در شرایط بهینه، ارزشی که بهبود در رتبهبندی لیگ برای سهامداران دارد باید برابر با افزایش حقوق مربی «ف» نسبت به «ق» باشد. اگر تفاوت حقوق درخواستی مربی «ف» بیشتر از ارزشی باشد که بهبود رتبهبندی حاصل میکند، سهامداران به همان مربی «ق» راضی میشوند. با این منطق اقتصادی میتوان به صورت کلی توضیح داد که چرا حقوق مربیان تیمهایی که هواداران غیرتی دارند و ارزش زیادی به رتبه تیمشان در لیگ میدهند، معمولا بیشتر است. از سوی دیگر مقایسه حقوق مربیان فوتبال و کشتی نیز آموزنده است. نقل است که بهترین مربی کشتی در سال حقوقی برابر با ۳۰ میلیون تومان دارد که شاید ۱۰ برابر کمتر از متوسط حقوق مربی فوتبال است. این تفاوت نیز منطبق بر این منطق اقتصادی است که حقوق هر فرد بر اساس ارزش نهایی تولیدش تعیین میشود. طرفداران فوتبال در ایران چندین برابر طرفداران ورزش کشتی هستند. این مقایسه اغماض نیست اگر تعداد طرفداران فوتبال در ایران بیشتر از ۱۰ برابر طرفداران دائمی ورزش کشتی است. مقایسه تماشاگران مسابقات این دو رشته موید همین نکته است. به علاوه، این مثال آشکار میسازد که میزان درآمد هر شغل تابعی از میزان تقاضایی است که از فرآورده آن شغل در بازار وجود دارد.
سوال: اخیرا فدراسیون فوتبال ایران با پرداخت ۱۵۰۰ میلیون تومان در سال اقدام به استخدام یک مربی خارجی برای تیمهای امید و تیم ملی ایران کرده است. اگر فرض کنیم تاثیر مربی در موفقیت تیم ملی حدودا برابر با تاثیر مربی در موفقیت باشگاهها باشد، به نظر شما صعود ایران به جام جهانی برای فدراسیون فوتبال به نمایندگی از ایرانیان چقدر ارزش دارد؟
*دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه آستین
Mh.rahmati@gmail.com
ارسال نظر