تحلیلی بر یادداشت ریاست محترم بانک مرکزی
آیا رونق تجارت بین الملل مضر است؟
آیا مسیر تجارت بینالملل غالبا از کشورهای پردرآمد به کشورهای ضعیفتر جریان دارد؟ حجم فراوان صادرات از کشورهای توسعهیافته (پردرآمد) به کشورهای در حال توسعه یکی از بهانههایی است که در مخالفت با تبعیت از ساز و کارهای موجود در اقتصاد آزاد مورد دستآویز قرار میگیرد. آیا کشورهای توسعهیافته از این طریق در تضعیف کشورهای در حال توسعه اثرگذار بودهاند؟
آیا مسیر تجارت بینالملل غالبا از کشورهای پردرآمد به کشورهای ضعیفتر جریان دارد؟ حجم فراوان صادرات از کشورهای توسعهیافته (پردرآمد) به کشورهای در حال توسعه یکی از بهانههایی است که در مخالفت با تبعیت از ساز و کارهای موجود در اقتصاد آزاد مورد دستآویز قرار میگیرد. آیا کشورهای توسعهیافته از این طریق در تضعیف کشورهای در حال توسعه اثرگذار بودهاند؟
در روزنامه «دنیایاقتصاد» مورخ سهشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۰ سرمقاله1 نوشته شد که شاید بتوان گفت مهمترین نکته مثبت آن مهیا شدن فرصتی برای ایجاد یک دیالوگ علمی با یکی از بلندپایهترین مسوولان اقتصادی کشور از طریق این رسانه اقتصادی است. از دیگر نکات مهم مربوط به این سرمقاله این نکته است که این یادداشت خبر از نحوه نگرش نویسنده آن سرمقاله به حوادث جهانی و واکنش ایران در شرایطی حساس میدهد.2 در سرمقاله مذکور ادعایی مطرح شده است که هرچند که مسبوق به سابقه است، اما به دلیل ارتباط با وقایع روز و خصوصا بحرانهای اقتصادی کشورهای اروپایی اهمیت ویژهای دارد. اولین نکتهای که توجه نگارنده این یادداشت را جلب کرده است عدم ارائه هرگونه شواهد یا آمار و اطلاعات مربوط به ادعای مطرح شده در سرمقاله مذکور است. با توجه به آنکه در آن سرمقاله به وجود «ارقام و اقلام طول و دراز و پیچیده و بسیار دلایل ریز و درشت» اشاره شده است علاقهمندی به دانستن شواهد مذکور بیشتر میشود. در یادداشت پیش روی شما با ارائه شواهدی ساده سوالاتی در مورد ادعای مطرح شده ارائه شده است. شاید بتوان امیدوار بود دیالوگی علمی از این طریق ایجاد شود. در سرمقاله مذکور ادعا
شده است که «اعضای قدرتمند [اتحادیه اروپا] تولیدات خود را بدون هیچگونه دغدغه و تعرفهای به آن دسته اعضای ضعیفتر صادر و واردکنندگان آن نیز روزبهروز ضعیفتر و مقروضتر، تا به آن حد که به لبه پرتگاه ورشکستگی کامل نزدیک و نزدیکتر شدند و هرچه بیشتر در باتلاق قرض فرو رفتند». به نظر میرسد این جملات میتواند تاییدکننده نگرشی باشد که معتقد است کشورهای توسعهیافته از طریق توسعه تجارت، در تضعیف کشورهای کمتر توسعهیافته موثرند. اتفاقا این نگرش در جامعه ما طرفداران بسیاری دارد. بسیاری تصور میکنند کشورهای توسعهیافته با گسیل صادرات به کشورهای ضعیف (یا به عبارت دیگر کشورهای در حال توسعه) فرصتهای انحصارطلبانهای را برای خود ایجاد میکنند. نه تنها بسیاری از مردم که حتی برخی از روشنفکران مبلغ این اندیشه هستند که کشورهای توسعهیافته با گسترش سرمایهداری و به منظور کسب منافع بیشتر کشورهای ضعیف را چپاول کردهاند و پس از گسترش تولیدات صنعتی و نا امیدی از فروش کالاهای خود در بازار داخلی به بازارهای کشورهای در حال توسعه دست یافتهاند. شاید بتوان گفت چنین اعتقادی یادآور نظریه «وابستگی» است. طرفداران این نظریه مبلغ این مفهوم
بودند که کشورهای پردرآمد در مرکز (Core) قرار میگیرند و منافع حاصل از توسعه تجارت بینالملل را از کشورهای پیرامون (Periphery) به سمت خود گسیل میکنند. بر اساس این نظریه کشورهای پیرامون از توسعه تجارت بینالملل متضرر میشوند. خلاصه اینکه پدیده «دعوای قوی و ضعیف» بین کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه در ذهنیت بسیاری از مردم ما مسبوق به سابقه بوده و میتواند بر اندیشههای آنان موثر باشد.
آیا اینچنین است؟ آیا کشورهای توسعهیافته غالب تولیدات خود را به کشورهای ضعیفتر (درحال توسعه) صادر میکنند؟ آیا کشورهای پردرآمد از طریق ارسال کالاهای خود به کشورهای در حال توسعه و دستیابی به ثروتهای عظیم، اقتصاد خود را نجات دادهاند؟ شواهد آماری نشان میدهد چنین موضوعی صحت ندارد. بر اساس شواهد موجود، عمده صادرات از کشورهای پردرآمد به سایر کشورهای پردرآمد ارسال میشود. در واقع تجارت بینالملل غالبا در میان کشورهای پردرآمد جریان دارد. در سال ۱۹۹۵ بیش از شصت درصد از صادرات کشورهای پردرآمد به سایر کشورهای پردرآمد ارسال شده است. این نسبت هنوز حفظ شده و همانگونه که در نمودارهای ذیل مشاهده میشود با گذر زمان تجارت فی ما بین کشورهای با درآمد بالا افزایش یافته بهطوری که در سال ۲۰۰۷ این رقم به بیش از ۷۳ درصد رسیده است.۳ همچنین نه تنها عمده تجارت بینالملل بین کشورهای پردرآمد صورت پذیرفته است حدود ۷۰ درصد از صادرات کشورهای در حال توسعه به کشورهای پردرآمد انجام شده است. لذا بر اساس این شواهد، طرح این ادعا که کشورهای توسعهیافته (پردرآمد) صادرات خود را به سوی کشورهای کمدرآمد (در حال توسعه) گسیل کردهاند ادعای
درستی نیست. بلکه بالعکس این کشورهای در حال توسعه (با سطح درآمد کم یا متوسط) هستند که در سالهای اخیر موفق شدهاند صادرات قابل توجهی به کشورهای پردرآمد داشته باشند.
تاکید بر چنین ظرافتی به چه دلیل مهم است؟ به این دلیل که یکی از بهانههایی که در ممانعت از تبعیت از ساز و کارهای موجود در اقتصاد آزاد مورد دستاویز قرار میگیرد سوءظنی کاذب تحت عنوان حجم زیاد صادرات از کشورهای توسعهیافته (پردرآمد) به کشورهای در حال توسعه است. در واقع چنین پدیدهای در ذهن برخی، فرصتطلبی و چپاول منابع به همراه گسترش فرهنگ مصرفگرایی در کشورهای در حال توسعه تلقی شده و از این طریق به مفاهیم مرتبط به اقتصاد آزاد حمله میشود. سالها پیش اقتصاددانانی همچون آدام اسمیت و ریکاردو اثبات کردهاند که تجارت آزاد بین کشورها از طریق تخصیص بهینه عوامل تولید در سطح جهان، باعث میشود تولید جهان افزایش یافته و رفاه همه کشورها افزایش یابد. از این رو اینگونه نیست که از طریق توسعه تجارت بینالملل صرفا یک کشور به ضرر سایرین منتفع شود بلکه همه کشورها منتفع خواهند شد. بر طبق نظریه ریکاردو هر کشوری در تولید کالایی تخصص مییابد که هزینه نسبی تولید آن در داخل کشور پایینتر باشد و کالایی را وارد میکند که هزینه نسبی تولید آن در داخل نسبت به کالای دیگر بالاتر باشد. از این طریق رفاه همه کشورها افزایش خواهد یافت.
آیا میتوان گفت جملات ذیل نافی مفاهیمی است که سالها است اثبات شده است. به این جملات باز دقت کنیم: «اعضای قدرتمند [اتحادیه اروپا] تولیدات خود را بدون هیچگونه دغدغه و تعرفهای به آن دسته اعضای ضعیفتر صادر و واردکنندگان آن نیز روزبهروز ضعیفتر و مقروضتر، تا به آن حد که به لبه پرتگاه ورشکستگی کامل نزدیک و نزدیکتر شدند و هرچه بیشتر در باتلاق قرض فرو رفتند» و آیا میتوان اثبات کرد که قسمت اعظم صادرات از کشورهای قویتر منطقه به کشورهای ضعیفتر گسیل شده است؟ و اگر چنین اتفاقی افتاده باشد آیا واقعا اعضای ضعیفتر اتحادیه اروپا از رونق تجارت متضرر شدهاند؟ چه شواهدی میتواند اثباتکننده چنین دیدگاهی باشد؟
* دانشجوی دکترای اقتصاد _ دانشگاه UPM مالزی (kazemi۷۳۴۹@yahoo. com)
پانوشتها:
۱- سرمقاله مذکور به قلم آقای محمود بهمنی رییس کل محترم بانک مرکزی نوشته شده است.
2- نکته اخیر نکتهای است که توسط نویسنده وبلاگ مجلهای اقتصادی خاطر نشان شده است.
۳- منبع دیتا: بانک جهانی (World Development Indicator* دانشجوی دکترای اقتصاد _ دانشگاه UPM مالزی (kazemi۷۳۴۹@yahoo. com)
ارسال نظر