کاهش رشد اقتصادی جهان و چشمانداز قیمتهای نفت در آستانه کنفرانس اوپک
منبع: رستاک
کاهش رشد اقتصادی در آمریکا و اروپا و برخی از کشورهای بزرگ در حال توسعه نظیر هند، در هفتههای اخیر، نگرانیهایی را در خصوص استحکام قیمتهای نفت ایجاد کرده است.
منبع: رستاک
کاهش رشد اقتصادی در آمریکا و اروپا و برخی از کشورهای بزرگ در حال توسعه نظیر هند، در هفتههای اخیر، نگرانیهایی را در خصوص استحکام قیمتهای نفت ایجاد کرده است.
سوال آن است که آیا روند یکساله اخیر قیمتهای نفت در ماههای آینده ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟ احتمال بروز رکود اقتصادی در اروپا و آمریکا و نیز بازگشت تدریجی بخشی از نفت لیبی به بازارهای نفت در ماههای آینده پاسخ سرراست و قطعی به این سوال را مشکل میکند و به همین دلیل نیز بررسی این موضوع به خصوص با نزدیک شدن زمان برگزاری کنفرانس اوپک به ریاست ایران اهمیت دارد. در این نوشته مختصر سعی شده است رابطه تغییرات اقتصاد جهانی و روند احتمالی قیمتهای نفت در ماههای آینده مورد بحث قرار گیرد.
***
رشد اقتصادی که موجب رشد تقاضا برای انرژی میشود برای پایداری قیمتهای مناسب برای نفت ضروری است و همانطور که در رکود اقتصادی سه سال پیش (سال ۲۰۰۸ میلادی) که به دنبال بحران بازارهای مالی پیش آمد مشاهده شد رکود اقتصادی میتواند قیمت مواد اولیه شامل نفت را به شدت کاهش دهد. در شرایط حاضر رشد تقاضا برای نفت تقریبا تماما ناشی از رشد سریع اقتصادی کشورهای بزرگ در حال توسعه مانند چین است ولیکن کندی رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته از یک طرف مستقیما و از سوی دیگر با تاثیر منفی بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه بر تقاضا و در نتیجه قیمت مواد اولیه و نفت اثر میگذارد. رشد آهسته اقتصادهای کشورهای توسعه یافته ساختاری است ولیکن در شرایط فعلی آنچه رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته را کند کرده فقدان تقاضا است. پس از بروز بحران اقتصادی اخیر دولتها، در کشورهای صنعتی مشوقهای مالی و پولی زیادی برای ایجاد تقاضا و تحرک اقتصادی ارائه دادند که تا حدودی چرخهای اقتصاد را بهحرکت درآورد ولیکن با افزایش بدهی بخش عمومی مساله اعتبار مالی دولتها پیش آمد و انضباط مالی در دستور کار قرار گرفت و دولتها شروع به کاستن از مشوقهای مالی
کردند. در نتیجه در حالی که هنوز مصرف خصوصی و سرمایهگذاری رشد خود را از سر نگرفته است کاهش مخارج دولتها تقاضای کل را تضعیف و در نتیجه رشد اقتصادی را شکننده کرده است. این موضوع در نمودار یک نشان داده شده است. در این نمودار ما به ترتیب سریهای زمانی نرخهای رشد مصرف خصوصی، مخارج دولتی و سرمایهگذاری در کشورهای توسعه یافته را که به دو جزء روند و تغییرات ادواری (سیکلی) تجزیه شدهاند برای سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ میلادی نشان داده ایم. همانطور که ملاحظه میشود در حالی که روند و نیز تغییرات سیکلی نرخ رشد مخارج بخش عمومی به سرعت کاهش مییابد (نمودار وسط) هنوز روند نرخهای رشد مصرف خصوصی و سرمایهگذاری کاملا در مسیر رشد خود قرار نگرفته است.
نرخهای رشد سیکلی مصرف خصوصی پایین بوده و نیز شیب ملایمی دارد. بنابراین اگر رشد تشکیل سرمایه نیز کند شود احتمال آن هست که رشد اقتصادی کشورهای توسعهیافته در آینده نزدیک کند شده و حتی ممکن است رکودی اقتصادی به کشورهای صنعتی باز گردد که در این صورت بازار مواد اولیه و نفت نیز متاثر خواهد شد. اما اگر رشد سرمایهگذاری در نرخهای موجود ادامه یابد رشد اقتصادی در ماههای بعد و سالهای آینده شتاب خواهد گرفت.
حال سوال آن است که آیا قیمتهای کنونی نفت خام میتواند بر رشد اقتصادی دنیا اثر منفی بگذارد و موجب رکود اقتصادی شود یا خیر؟ زیرا در این صورت همان طور که برخی از کارشناسان اقتصادی اظهار نظر کردهاند رکود اقتصادی نیز منجر به سقوط مجدد قیمت کالاها و مواد اولیه از جمله نفت خواهد شد. پاسخ به این سوال در نگاه اول روشن و بدیهی نیست، زیرا از یک طرف سهم کشورهای توسعه یافته در رشد تقاضا برای انرژی و نفت حتی از ۱۰ درصد نیز کمتر است و به طور کلی تقاضا برای نفت در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به دلیل افزایش بهرهوری انرژی روندی کاهشی یافته است.
بنابراین «شدت» نفت در اقتصادهای توسعه یافته پایین بوده و تا زمانی که نسبت هزینه نفت نسبت به درآمد ملی پایین باشد طبعا تاثیر افزایش قیمت نفت بر اقتصاد نیز کوچک و قابل چشمپوشی خواهد بود. یکی از دلایل بالا بودن سهم کشورهای در حال توسعه در رشد تقاضا برای انرژی و نفت نسبت به کشورهای توسعه یافته، بالا بودن «شدت» انرژی و نفت در کشورهای در حال توسعه است.
اما این تنها بخشی از دلایل بالا رفتن سهم کشورهای در حال توسعه در اقتصاد جهانی است. واقعیت آن است که در کشورهای در حال توسعه سالانه میلیونها نفر از بخشهای کمبازده و در عین حال کمانرژیبر به بخشهای پربازده و در عین حال انرژیبر مانند صنایع سنگین و ساختمان و حمل و نقل منتقل میشوند.
در نتیجه افزایش قیمت نفت میتواند هزینه تولید در این کشورها را بیشتر از کشورهای پیشرفته افزایش دهد، اما در این کشورها، مانند چین، رشد اقتصادی و بازدهی کل عوامل تولید در حدی است که افزایش قیمت مواد اولیه و انرژی موجب کندتر شدن رشد اقتصادی یا تغییر روند رشد اقتصادی به رکود نشده است. از سوی دیگر سهم کشورهای در حال توسعه در رشد اقتصادی جهان و رشد تقاضا برای کالاها و مواد اولیه به شدت افزایش یافته است. در حال حاضر سهم کشورهای در حال توسعه در رشد اقتصاد جهانی به 65 درصد رسیده است، در حالی که این نسبت دو دهه پیش (1990 میلادی) تنها 20 درصد بود.
بنابراین در واقع کشورهای در حال توسعه هستند که به موتور رشد اقتصاد دنیا تبدیل شدهاند و کندی رشد اقتصادی کشورهای توسعهیافته تا زمانی که موجب کندی رشد کشورهای در حال توسعه نشود رشد اقتصاد جهانی را متوقف نخواهد کرد. بنابراین رابطه متقابل قیمتهای نفت و اقتصاد جهانی در شرایط کنونی روشن نیست. برخی مطالعات در صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که بدون در نظر گرفتن وابستگی متقابل قیمتهای نفت به رشد اقتصادی هر ۱۰ درصد افزایش قیمتهای نفت خام میتواند بیست و پنج صدم درصد رشد اقتصادی کشورهای توسعهیافته را کاهش دهد.
یک راه مناسب برای تشخیص آنکه آیا قیمتهای کنونی نفت در بازارهای جهانی میتواند رشد اقتصادی دنیا را به طور معنیداری کند کرده یا باعث رکود اقتصادی شود آن است که ببینیم افزایش قیمتهای نفت به سطح کنونی ناشی از رشد تقاضا بوده است یا به دلیل اختلال و کاهش در عرضه آن. چنانکه رشد تقاضا موجب افزایش قیمتها شده باشد طبعا دلیلی بر اثر منفی قیمتهای نفت بر رشد اقتصادی نبوده و نمیتوان قیمتهای نفت را موجد رکود اقتصادی دانست. یک شیوه تحقیق درونزا بودن افزایش قیمتهای نفت ملاحظه همبستگی تغییرات ادواری (سیکلی) سری زمانی قیمتهای نفت و تولید ناخالص داخلی است. ما این تغییرات را برای قیمتهای نفت و تولید ناخالص داخلی جهانی و تولید ناخالص داخلی کشورهای در حال توسعه در نمودار دو نشان دادهایم. برای این منظور سری زمانی شاخص قیمت نفت و نیز سریهای زمانی تولید کل جهانی و تولید کشورهای در حال توسعه از طریق فیلتر هدریک-پرسکات به دو جزء روند و سیکلی تجزیه شده است. شکلهای سمت چپ سریهای سیکلی این دو سری زمانی و شکلهای سمت راست نتیجه رگرسیون ساده حداقل مربعات همبستگی این سریهای زمانی را نشان میدهند. همانطور که ملاحظه میشود
همبستگی نزدیکی بین تغییرات سیکلی شاخص قیمت نفت با تولید جهانی و تولید کشورهای در حال توسعه وجود دارد. اگر این موضوع را هم در نظر بگیریم که همبستگی به مراتب قویتری بین جزء روند سری شاخص قیمتهای نفت و روند سری تولید جهانی و تولید کشورهای در حال توسعه وجود دارد میتوان نتیجه گرفت که به طور کلی در دوره سالهای 2000 تا 2011 میلادی قیمتهای نفت تحت تاثیر تغییرات تقاضا برای نفت تغییر کرده است تا اختلالات عرضه نفت. این نتایج دلالت دارد به اینکه چون، با فرض سطح عرضه نفت، قیمت نفت تابعی از تحولات اقتصادی جهانی است در صورتی که کند شدن رشد اقتصادی کشورهای توسعهیافته منجر به کندتر شدن رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه شود، احتمال کاهش نسبی قیمتهای نفت (ولیکن نه سقوط) در ماههای آینده وجود دارد.
چنانچه از این مرحله کند شدن رشد اقتصادی با اقدامات هماهنگ دولتهای توسعهیافته عبور شود (وزرای اقتصادی هفت کشور توسعهیافته در روزهای گذشته برای این منظور در پاریس جلسه داشتند) قیمتهای نفت در روند بلندمدت صعودی خود قرار خواهد گرفت. توجه شود که رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه در ده سال گذشته به طور متوسط حدود ۵/۶ درصد در سال بوده است.
اگر ضریب کشش درآمدی تقاضا برای نفت در کشورهای در حال توسعه را در بلندمدت نزدیک واحد در نظر بگیریم با فرض سه درصد کاهش شدت نفت (افزایش کارآیی مصرف) در سال حدود رشد قیمت نفت در شرایط حاضر معلوم میشود. همچنین معلوم میشود که افزایش عرضه نفت (مثلا از جانب کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت) تاثیر قابل توجهی بر رشد اقتصاد جهانی نخواهد داشت و تنها میتواند منجر به کاهش قیمتهای نفت شود. شاهد بودیم که بخش مهمی از عرضه 60 میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک کشورهای او-ای-سیدی در دو ماه گذشته به انبارهای تجاری نفت افزوده شد و به مصرف نرسید. حتی برخی از کشورهای صنعتی نیز با ادامه آن مخالفت کردند.
این نکته نیز قابل توجه است که تغییرات قیمتهای کالاها و مواد اولیه در مجموع همبستگی زیادی با قیمتهای نفت نشان میدهد. در نمودار سه شاخصهای قیمت کالاهای کشاورزی و دیگر کالاهای غیر انرژی در برابر شاخص قیمت نفت ارائه شده است. نحوه پراکنش مشاهدهها حول یک خط مستقیم همبستگی بالا را نشان میدهد که حاکی از آن است که همان نیروهایی که تغییرات قیمت نفت را تعیین میکنند، عامل موثر در تعیین تغییرات قیمت کالاها و مواد اولیه هم هستند.
ارسال نظر