کمپینشناسی-شماره۹
تثبیت رقابت قالیباف و پزشکیان در مناظره سوم
قالیباف در ادامه مسیر دو مناظره قبلی سبد رای خود را هم بین حزباللهیها و هم آرای مردد حفظ کرد. صریح از رفع فیلترینگ دفاع کرد و موضع مبهمی نگرفت. از عملکرد خود در شهرداری در ساخت زیربناهای فرهنگی هم دفاع کرد. زاکانی با دور شدن از مسیر دو مناظره قبلی و حملات بیدلیل به پزشکیان و دولت روحانی که برای رایدهنده مردد غیرقابل فهم بود، به دورتر شدن هر چه بیشتر خودش از رقابت اصلی کمک کرد. با ادامه این روند او در مناظره چهارم مثل قاضیزاده از دور رقابت اصلی حذف میشود. او در دو مناظره مسیر برندسازی برای خودش را در پیش گرفته بود، اما در مناظره سوم مسیر خود را به وضوح عوض کرد. اما پورمحمدی هنوز در کورس رقابت است و حرفهای او برای رایدهنده مردد جذاب است. اما او هم فاصله زیادی از رقابت اصلی دارد. به نظرم مهمترین پیامد مناظره دیروز تثبیت رقابت اصلی میان قالیباف و پزشکیان و تبدیل جلیلی به نامزد سوم است.
بر اساس نظریه بازیها و محاسبات ریاضی نامزد سوم در یک رقابت چند قطبی نمیتواند متوازن با دو نامزد دیگر برخورد کند و لاجرم به سمت تخریب بیشتر یکی از آنها و تقویت دیگری حرکت میکند. چون گفتمان و سبد رای جلیلی در تقابل با اصلاحطلبی است، بنابراین میتوان گفت تمرکز او بر سبد رای اصولگرایان ارتدوکس به نفع قالیباف است، اما باید در نظر داشت که رشد رای قالیباف به دلیل تخریب زیاد او در گذشته کندتر از پزشکیان است. زیرا پزشکیان هم نامزد چالشگر وضع موجود است و هم تخریب نشده است. بنابراین در رقابت بهصورت طبیعی موقعیت بهتری نسبت به قالیباف دارد.
اما مشکلش این است که بخشی از پایگاه رای او در میان طبقه متوسط شهری است که از نظر سیاسی به راحتی و به سرعت نمیتوان او را قانع کرد از نظر خود برگردد و رای بدهد و در مرحله بعد حتما به پزشکیان هم رای بدهد. از طرف دیگر قالیباف با ادامه رقابت به شکل فعلی میتواند از دو مزیت نسبی خود یعنی سابقه و کارنامه و نیز مشهورتر بودن در میان رایدهندگان مردد مخصوصا در شهرهای دور استفاده کند. این دو مزیت به خودی خود موثر واقع نمیشوند و کمپین باید آنها را موثر کند. اما مزیت اصلاحطلبان هم در مهارت و تجربهای است که در فعالیتهای انتخاباتی در جامعه دارند. آنها ناامید از دو قطبی کردن فضای انتخابات در مناظرههای تلویزیونی به دنبال آن هستند که از امروز شبکهها و نیروهای خود را در سراسر کشور فعال کنند تا بتوانند یک موج زیرین به نفع پزشکیان درست کنند.
در مورد اینکه آیا آنها میتوانند چنین کاری بکنند یا نه ابهاماتی وجود دارد و با اطمینان نمیتوان جواب مثبت یا منفی داد. جامعهشناسی انتخابات و رفتار رایدهنده نشان میدهد شدت و عمق سرخوردگی بین رایدهندگان زیاد است و ایجاد موج زیرین کار آسانی نیست. خود پزشکیان یک چهره تازه در انتخابات ریاستجمهوری است، اما تشکیلات اصلاحطلبان بازیگر تازه نیست. افول اعتبار اصلاحطلبان در میان طبقه متوسط شهری باعث شده آنها در بسیج انتخاباتی این طبقه توفیق خیلی زیادی نداشته باشند. با این حال هنوز برای نتیجهگیری قطعی در این مورد زود است. فضای رقابت انتخاباتی همیشه آبستن حوادث است و ممکن است در این هفته اتفاقی رخ دهد که شرایط رقابت را تغییر دهد. انصراف نامزدها و شگفتی در مناظرهها دو اتفاقی هستند که میتوانند روند فعلی را تغییر دهند. مخصوصا انصراف تاثیر عمیقی بر روند رقابت دارد.
نظرسنجیها با خطا همراه است، اما یافته مشترک آنها رقابت نزدیک سه نامزد با یکدیگر است. هر چند بر اساس معادلات کمپین رقابت اصلی بین پزشکیان و قالیباف است. تخریبها هم همواره برای رایدهنده جذابیت خاصی دارند. با توجه به سختگیریهای صداوسیما و نهادهای دیگر بعید است اینبار شاهد تخریب گسترده یکی از نامزدها باشیم. تخریبهای موجود هم استراتژیک نبوده و تاکتیکیاند. یعنی ضربات اساسی به نامزدها وارد نمیکنند و آنها را از دور رقابت خارج نمیکنند. ضمن اینکه فرصت زیادی هم برای طراحی و اجرای تخریب استراتژیک علیه نامزدها وجود ندارد و ریسک آن زیاد است. عدم قطعیت در رقابتهای انتخاباتی همچنان زیاد است و باید دید که آیا این هفته میزان عدم قطعیت کمتر میشود یا نه؟
تداوم این عدم قطعیت باعث میشود میزان آرای استراتژیک در انتخابات پیشرو کمتر شود و رایدهندگان به نامزدی رای بدهند که او را مطلوب میدانند(رای اعتقادی یا ایدئولوژیک) تا بتوانند او را راهی دور دوم کنند. رای استراتژیک زمانی است که رایدهنده میداند نامزد مطلوبش حتما رای نمیآورد و بنابراین به نامزدی رای میدهد که در رتبه دوم مطلوبیت برای اوست، اما شانس برنده شدن زیادی دارد. در سال 92 بخشی از اصولگرایان به این جمعبندی رسیدند که چون قالیباف حتما به دور دوم میرود، بنابراین به جلیلی رای دادند تا این دو نامزد اصولگرا به مرحله دوم بروند و نتیجه کاهش آرای قالیباف بود. اما در حال حاضر چون اغلب طرفداران نامزدها مطمئن نیستند که نامزد مطلوبشان راهی دور دوم میشود، بنابراین به او رای میدهند تا شانس رفتنش به دور دوم بیشتر شود.