گزارش میراثفرهنگی از نیم قرن گذشته نشان داد
نیمهزاره زمان برای تعیین حریم
مساله این است که آثار تاریخی و باستانی برای اینکه از انواع بلایا جان سالم بهدر ببرند؛ نیاز به حصاری نامرئی دارند به نام «عرصه و حریم.» اما شاید بپرسید در میان خیل حوادث و اولویتهای زندگی بشر چرا باید تعیین عرصه و حریم آثار میراثفرهنگی مهم باشد؟ یادمان نرود این تنها حصار نامرئی قانون است که میتواند جان میراث بشری را از هر گونه شری نجات بدهد. در واقع این عرصه و حریم است که آثار تاریخی را از میان بحبوحه آسیبهای طبیعی و انسانی حفظ میکند تا ملتمان در میان آشوب هویتی جهان جان سالم بهدر ببرد. در دنیای امروز بدون هویت و شناسنامه بودن یعنی سرگردانی. از سوی دیگر تمامی ملتهای جهان در توسعه صنعت گردشگری در حال پیشیگرفتن از هم هستند، چرا که گردشگری یکی از مهمترین صنایع جهان آینده است.
یک گزارش جنجالی
گزارش «عملکرد ثبت و حریم از سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۹۸»؛ گزارشی است که «محمد سپنجی» از کارشناسان پیشکسوت تعیین حریم در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تهیه کرده است. این گزارش به ما آخرین وضعیت تعیین حریم آثار در ایران را نشان میدهد. برای تعیین حریم هر اثر نیاز به بودجه و نیروی کارشناسی و زمان است. بنابراین برای ثبت یک «تک بنا» نیرو و بودجه و زمان کمتری نیاز است. بنابراین بر اساس این گزارش بیشترین اثر دارای تعیین حریم بناها هستند. از میان بناها «خانه»های تاریخی و سپس «آرامگاه»ها بیشترین تعیین حریم را دارند و تا امروز هیچ موزهای در ایران حریمدار نشده است.
در میان آثار تاریخی، مظلومترین اما محوطههای تاریخی و باستانی به شمار میروند. محوطه به سایتی گفته میشود که میتواند در دل خود یک شهر کهن یا یک گورستان کهن یا.... داشته باشند. از آنجاکه ایران سرزمین تمدنهای کهن است تا امروز ۱۹هزار و ۱۵۶ محوطه شناسایی و ثبت ملی شدهاند. پیش از این محمد بهشتی، رئیس سابق سازمان میراثفرهنگی گفته بود که هر جای ایران که باز شود زیرش آثار تاریخی است. مساله اما اینجاست که از این تعداد محوطه فقط ۴۸۷ محوطه تعیین حریم شده است. البته این تعیین حریمها همواره با مناقشه همراه بوده، مانند حریم ارجان بهبهان که قرار بود لوله آب از وسط آن بگذرد و حریم چگاسفلی که شهرکی روی گورستانی باستانی با اسکلتهای کلهخربزهای، ساخته شده است.
فارس بیشترین، هرمزگان و البرز کمترین حریم مصوب را دارند
محاسبات کارشناس تعیین حریم نشان میدهد که اگر ما میزان بودجه، نیروی کارشناسی و زمان را A در نظر بگیریم و بر اساس آن میزان زمانی را که باید برای تعیین حریم هر اثر داشته باشیم، در نظر بگیریم به اعداد عجیب و غریبی میرسیم. تعیین حریم بسیاری از استانها اگر به همین روال ۵۰سال پیش جلو برود، گاهی به هزاران سال میرسد. از طرف دیگر به گفته سپنجی، بسیاری از استانها برای اینکه تعیین حریم یک «محوطه» زمان و بودجه و نیروی کارشناسی متخصص بیشتری نیاز دارند از زیر بار آن شانه خالی میکنند و ترجیح میدهند که بیشتر بناهای ثبت ملیشان را تعیین حریم کنند. این کارشناس تاکید میکند: «مسوولان مربوطه در وزارت میراث فرهنگی باید برای هر استان تعیین کنند که با توجه به نسبت آثار ثبت ملیشان کدام آثار را باید تعیین حریم کنند در غیر این صورت این بلبشویی که وجود دارد و هر استانی با توجه به راحتی کار تصمیم میگیرد چه کند، بسیاری از محوطههای ما تعیین حریم نشده و بر اثر گذر زمان و آسیبهای وارده از بین میروند.»
بر اساس این گزارش بیشترین حریم مصوب متعلق به استان فارس است که شامل ۶۵۵ حریم میشود. رتبه بعدی متعلق به استان خراسان رضوی است با ۲۱۲ حریم مصوب. کمترین اثر ثبتی اما برای استان البرز و هرمزگان است. کمترین تپه و محوطه ثبتی دارای حریم مصوب را استان تهران، آذربایجان شرقی و هرمزگان دارد. شاید به خاطر داشته باشید همین چند ماه پیش محوطهای باستانی به نام «قمیآباد» در شهرری قربانی ساختوساز شد و از بین رفت تنها به خاطر اینکه حریم مصوب نداشت.
اولویت دنیا آثار تاریخیشان است
سوالی که شاید بسیاری بپرسند این است که آیا در دیگر کشورها هم حریم آثار تاریخی مهم است؟ سپنجی میگوید: «تمامی کشورها حریم را در اولویت قرار میدهند. بسیاری از آثاری که از سایر کشورهای جهان در یونسکو ثبت جهانی میشوند مشکلی در زمینه تعیین حریم ندارند، چرا که آثار جهانی میتوانند برای ملتها ضامن هویت و جاذبهای برای صنعت گردشگری و درآمدزا باشند.» پمپئی ایتالیا سالهاست که تعیین حریم شده و کاوشهای باستانشناسی در آن ادامه دارد.
این در حالی است که بسیاری از آثار ما همواره با مشکل تعیین حریم روبهرو بودند مانند پرونده جهانی ماسوله، پرونده جهانی میمند که بسیار با تاخیر در فهرست جهانی قرار گرفت و... اگر چه به گفته این کارشناس «بر اساس بحثهایی که تا امروز شده، تعیین حریم یکی از اولویتهای مجلس هم بوده است. با این حال برخی از مسوولان در نشستها و کارگاههایی که برگزار میشود هنوز نگران کسبوکار مردم هستند و این را در نظر نمیگیرند وقتی که آثار حفظ شوند در نهایت چقدر میتواند به همین مردم معترض امروز کمک کند و باعث درآمدزایی شود.» سپنجی میگوید: «مسوولان میراث فرهنگی بارها گفتهاند که قاچاقچیان از میراث فرهنگی جلوتر هستند. متعرضان هم که گرفته شوند دادگاهها چقدر موثر در این زمینه اثر میکنند؟ قاچاقچیان میگویند که ما نمیدانستیم اینجا اثر ثبتی بوده و میتوانند از زیر بار مجازات فرار کنند.» باید از مسوولان پرسید چند اثر تاریخی هستند که تابلو دارند؟ چند اثر هستند که حریم مصوب دارند؟
مناقشه بر سر حریم
ماجرای تعیین عرصه و حریم سالهاست که منشأ مناقشه است. به خصوص از زمانی که ایران از دهه ۷۰ وارد سازندگی و توسعه در همه ابعاد شد. حریم آثار در بسیاری مواقع برای توسعه بیحدوحصر شهری، کارخانهسازی، اتوبانسازی و... مشکلساز میشود. حریم محوطهها طبق قوانین حافظان آثار تاریخی هستند. در ایران میراثفرهنگی کمتر مواقعی است که در اولویت مدیران باشد و این خود مشکلساز است. چندی پیش هم مصوبهای آمد که مسوولیت تدوین آییننامه بازنگری حریمهای آثار ثبتی پیشین و تعیین حریم آثار ثبتی جدید به وزارت راه و شهرسازی شورای عالی معماری و شهرسازی با همکاری وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی انجام شود. این مصوبه اعتراض بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی را به دنبال داشت. سرانجام به دنبال پیگیریهای مسوولان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که نامههای متعددی به روسای مجلس و تشخیص مصلحت نظام و دبیر شورای نگهبان زدند، سرانجام این مصوبه اصلاح شد. اما این تنها بخشی از مشکلات تعیین حریم در ایران است.
پاسارگاد؛ حریم همیشه در خطر
نخستین تیر خلاص نگرانی به مجموعه پاسارگاد را وزیر میراثفرهنگی زد. او در دیدار با کشاورزان پاسارگادی عنوان کرد که رایزنی میکند تا بتوانند چاههای عمیق بزنند و مساله حریم را حل میکند. مساله اینجا بود که پاسارگاد یک میراث جهانی است و متعلق به همه مردم. طبق قانون برای رفع مشکل معارضان باید سازمانها و ادارههای مرتبط دست به اقدام حمایتی بزنند. البته اگر کمبود آب و زدن چاههای عمیق که باعث فرونشست میشوند را ما در اینجا کنار بگذاریم با این حساب که یادمان نرود این مشکلی است که آینده ایران را در خطر قرار میدهد؛ اما بیاییم برگردیم به محوطه تاریخی پاسارگاد که در ۱۳۵ کیلومتری شهر شیراز و در شمال غربی استان فارس واقع شده است، مجموعهای از آرامگاه کوروش، سنگنگاره انسان بالدار، آبراهههای باغ شاهی، کوشکها، کاخ دروازه، کاخ اختصاصی، بار عام، باغ شاهی، برج سنگی، تل تخت و کاروانسرای مظفری را دربرمیگیرد. این مجموعه پهناور جزو میراث جهانی است و میتواند یکی از مهمترین پتانسیلهای گردشگری ایران باشد. بنابراین این مجموعه باید محافظت شود تا بتوان آن را به جهانیان معرفی کرد و صیانت از این بنا به معنای مشخص بودن حریم آن است. ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور همین چند روز پیش در افتتاحیه نمایشگاه گردشگری تاکید کرده بود که «میراث کهن ما، میراث فرهنگی باید نگهداری شود. اگر درست نگهداری شود و مورد استفاده قرار نگیرد، میرایی پیدا میکند.
بزرگان میراث فرهنگی میگویند اگر شما درِ یک مرکز مربوط به هزار سال قبل را بستید، این دچار میرایی میشود. زنده بودن میراث فرهنگی در این است که خوب نگهداری شود و مورد استفاده قرار بگیرد؛ استفاده با حفظ میراثی. در این صورت است که دچار میرایی نخواهد شد.» با این حال آنچه شاهدش هستیم این است که آثار تاریخی به حال خود رها شدهاند. سپنجی میگوید: «باید این را مسوولان بپرسند که پاسارگاد به چند نفر تعلق دارد به ۸۰ میلیون؟ نه به میلیاردها انسان. شما به خاطر چند نفر میخواهید حریم را کوچک کنید؟ گویا مسوولان معنای اثر ملی را نمیدانند، آسیبی که به ۲۰ نفر میرسد را باید وزارت مسکن و وزارت میراث حل کنند. وظیفه میراث حفظ اثر است نه کوچک کردن حریمها.» حال باید دید با توجه به این گزارش ارائه شده که نشاندهنده روند بسیار کند و نامناسب در تعیین حریم است آیا به زودی تحولی در این حوزه اتفاق میافتد یا نه؟