جمهوری اسلامی در یادداشتی با تیتر «در زمین طالبان بازی نکنید» نوشت: برخورد فعال و قانونی و معقول با طالبان درباره حقابه هیرمند باید ادامه یابد تا حق مردم سیستان گرفته شود. روش‌های انفعالی هرگز نتیجه‌بخش نبوده و مسوولان کشورمان نباید به آن روش‌ها بازگردند. مفهوم «برخورد فعال» نیز دمیدن در طبل جنگ و رفتن به سوی برخورد نظامی و ایجاد درگیری نیست و منظور رئیس‌جمهور رئیسی که از کلمه «اخطار» استفاده کرد و وزیر خارجه کشورمان که تعبیر «فشار» را به‌کار برد نیز رفتن به سوی روش‌های سیاسی بازدارنده برای دور کردن طالبان از خودسری، گردن‌کلفتی و امتناع از اجرای قانون است.  اطلاعات در یادداشتی با عنوان «جهان در انتظار» نوشت: اگر به مجموعه کنش‌ها و واکنش‌ها در مقیاس منطقه‌ای و بین‌المللی نگاهی داشته باشید، این گزاره نشانه بارز آن است که اغلب کشورها و دولت‌ها در انتظار تغییر یا تثبیت تحولات جدید، متفاوت از گذشته‌اند.

این نشانه‌ها در تحولات مربوط به روابط بین‌المللی و روابط میان دولت‌ها ظهور و بروز سریع‌تر و بیشتری دارد. شکل‌گیری پیمان‌ها و اتحادیه‌های منطقه‌ای چنان متنوع و گسترده شده که تعاریف کلاسیک جهان دوقطبی را با گستره دو قدرت بلامنازع شرقی و غربی به‌هم ریخته است. این مطلب می‌افزاید: اگر مجموعه خبرها از ویرانگری محیط‌زیست و آژیرهای خطر «آب هوا» برای ادامه زیست بشر و شکستن بسیاری از روال‌(نرم)‌‌های زیست اجتماعی در سراسر جهان را رصد کنید، بسیاری که جهان در انتظار را شرح و تبیین می‌کنند، این انتظار را انفجار ویرانگری بزرگ می‌دانند که پیش‌بینی گستره و عمق نابودی و ویرانی آن هنوز ممکن نیست!

جوان نیز در یادداشتی در صفحه یک خود با عنوان «مقاومت دولت‌های عرب را بیدار کرد» با اشاره به بازگشت سوریه به اتحادیه عرب نوشت: در واقع این مقاومت است که سررشته تحولات منطقه را در دست دارد؛ پدیداری که مخالفانش چه بخواهند و چه نخواهند باید آن را به عنوان یک واقعیت میدانی بپذیرند. مقاومت هرچند ر‌هایی ملت‌های منطقه چه در عراق، شام، لبنان و یمن را به دنبال داشته، اما دستاورد مهم‌تر آن «بیدارگری» است؛ بیداری کسانی که مدت‌ها بود خود را به خواب و ندیدن می‌زدند.