به گزارش دیپلماسی ایرانی در ادامه این مطلب آمده است: از سرمربی انگلیسی درباره رقیب نخست انگلستان در این بازی‌ها، یعنی ایران، پرسیده شد. وی گفت: «آنها به کسانی چون روس‌ها، سلاح می‌دهند. آیا باید در این جام شرکت داده می‌شدند؟»  مشکل سوالی که مربی انگلیسی مطرح می‌کند این است که او اهمیت و نیز جایگاه نمادین چندگانه تیم ملی ایران را نادیده گرفته است. وقتی تیم ملی، به ویژه در جام جهانی شرکت می‌کند، به نظر می‌رسد که ایرانیان یکپارچه‌تر هستند. در پی وقایع پس از  مرگ مهسا امینی، برخی فعالان برجسته، از فیفا خواستند که تیم ملی را از جام جهانی حذف کند. بازیکنان پیشین، و برخی از بهترین فوتبالیست‌های ایران همچون علی دایی اما با چنین درخواستی موافق نبوده‌اند.

بسیار بعید است که تیم ملی در جام جهانی قطر، نوعی پیام سیاسی به جهان ندهد. اوج جذابیت و کنجکاوی به دیدار آخر تیم ملی در گروه خود مربوط می‌شود، دیداری که روشن می‌سازد که یک تیم به دور بعدی راه می‌یابد یا نه. قرار است تیم ملی روز ۲۹ نوامبر پس از ۲۲ سال، با تیم ملی فوتبال آمریکا روبه‌رو شود. هنگامی که این دو تیم در سال ۱۹۹۸ رو‌در‌روی هم قرار گرفتند، آن بازی به عنوان سیاسی‌ترین بازی تورنمنت دیده شد. جلال طالبی، سر‌مربی وقت ایران که اکنون در کالیفرنیا زندگی می‌کند، درباره آن بازی گفت: من هرگز آن بازی را فراموش نمی‌کنم. مردم به آن پیروزی نیاز داشتند تا خوشحال شوند. مردم ایران هم هرگز آن شب را فراموش نمی‌کنند.»

این جام جهانی هم بی‌گمان صحنه مهمی برای تیم ایران است تا به شکلی پیام خود را به جهان ارسال کند، حال چه در عملکردشان در داخل زمین یا از گذر کنش‌های سیاسی در متن و حاشیه بازی. آنچه مسلم است، اینکه مجازات تیم ملی ایران کاری غیرمنصفانه و نوعی مجازات گروهی است. از این گذشته، چه بسا که همبستگی ایرانیان حول تیم ملی، یک کاتالیست دیگر برای اتحاد مردم باشد.