جنگ اوکراین روابط ایران و روسیه را متحول کرد
رفیق پوتین
همکاریهای چندجانبه و رو به گسترش ایران و روسیه که با جنگ اوکراین سمت و سوی پررنگی به خود گرفته است، بار دیگر مساله روابط استراتژیک بین تهران و مسکو را در سپهر نظام بینالملل در حال تغییر در چشمانداز قرار داده است. سیانان در تازهترین ارزیابی از این روند در تحلیلی به نقل از چند مقام غربی که برنامه تسلیحاتی ایران را از نزدیک رصد میکنند ادعا کرد ایران در حال آماده شدن برای ارسال حدود هزار عدد سلاح از جمله موشکهای بالستیک کوتاهبرد و هواپیماهای بدون سرنشین، به روسیه برای استفاده در جنگ علیه اوکراین است که تا قبل از پایان سال میلادی تحویل خواهند شد.
ادعایی که پیشتر نیز با مساله ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه و استفاده در جنگ اوکراین جنجالهای گستردهای را به وجود آورده است. تا جایی که وزیر خارجه ایران با تایید خبر ارسال پهپاد، اما تاکید کرده که این موضوع مربوط به قبل از جنگ اوکراین است. از زاویه افزایش سطوح همکاری بین ایران و روسیه است که طرح چند پرسش حائز اهمیت است: همکاریهای ایران و روسیه تا چه میزان ظرفیت تبدیل شدن به یک روابط استراتژیک را دارد؟ پیامدهای تعمیق روابط بین دو کشور بر موقعیت ایران، منطقه خاورمیانه و همچنین نظام بینالملل چه خواهد بود؟ رویکرد بلوک غرب برای مقابله یا مدیریت این روابط چه سطوحی از سیاستها و اقدامات را شامل میشود؟
سطوح همکاریها
خیز جمهوری اسلامی ایران برای گسترش روابط با روسیه را باید از زاویه دو متغیر مهم مورد ارزیابی قرار داد. متغیر اول؛ همسوییهای سیاسی بین تهران و مسکو در یک نظام بینالملل در حال تغییر و ضرورت تغییر نظم بینالمللی غربمحور و تقویت همکاریهای چندجانبه است که جهتگیری سیاست خارجی ایران و روسیه را در جهت تقارن بیشتر قرار داده است. تجربهای که از سالها پیش با حضور روسیه در همکاریهای هستهای بر سر نیروگاه بوشهر آغاز شد و در سطح سیاسی به همکاریهای تاکتیکی بر سر بحران سوریه و حفظ بشار اسد منجر شد. در ادامه نیز به همکاریهای نظامی (پهپاد، موشک و جنگنده سوخو) و هدفگذاری روابط اقتصادی ۴۰ میلیارد دلاری بین دو کشور انجامیده است، تا جایی که امروز تحلیلگران وزن روابط تهران و مسکو را در سطح بیسابقه و در امتداد یک افق جدید ارزیابی میکنند.
متغیر دوم؛ ناامیدی و نوعی سرخوردگی از استراتژی همکاری با غرب بود که به ویژه بر سر برجام به اوج رسید. در واقع خروج ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵، تجربه برجام را به یک تجربه عبرتآموز مبنی بر هرگونه همکاری جدید با غرب در افق نگاه تصمیمگیران ایرانی قرار داده است. از این منظر است که بخشی از پیشرانهای گرایش به شرق و افزایش سطح همکاریها با روسیه و چین ناشی از پروژه همکاری با اروپا و در مواردی با آمریکا بوده است.
آنچه شتاب بیشتری به این همکاریها داده است، جنگ اوکراین است که تا پیش از این سابقه نداشته و اساسا با رویکرد سنتی مسکو هم به نوعی در تعارض است، چرا که اساسا نگاه کرملین همواره محتاطانه و منفعتمحور بوده و تمایل کمتری به حضور در خاورمیانه و بازیگری با قدرتهای تجدیدنظرطلب داشته است. از سوی دیگر نزدیکی به متحدان منطقهای آمریکا همچون عربستان و امارات بخش دیگری از تغییر راهبرد خاورمیانهای مقامات مسکو در تعریف همکاریهای جدید با دولتهای موثر در منطقه است.
روابط استراتژیک؟
در روند همکاریهای رو به گسترش این پرسش حائز اهمیت است که سمت و سو و جهتگیری روابط تهران و مسکو در چه مسیری است و آیا به سطح روابط استراتژیک خواهد رسید؟ روابط استراتژیک، الگویی از مدیریت روابط است که به اشکال مختلفی مانند ائتلاف، اتحاد، رقابت و شراکت نمود مییابد. اینکه کشورها، الگوی رفتاری روابط استراتژیک را بر مناسبات و تعاملات خود تطبیق دهند مستلزم وجود یا رعایت برخی الزامات و مولفههاست. مناسبات جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، موضوعی است که طی سالیان اخیر، در موضعگیریهای دیپلماتیک یا از سوی تحلیلگران و صاحب نظران به «روابط استراتژیک» توصیف شده است.
با این حال از دید تحلیلگران روابط ایران و روسیه، همکاری اجباری یا محتاطانه بوده که صرفا عناصری از روابط استراتژیک را در خود دارد اما تطبیق الگوی روابط استراتژیک مستلزم رعایت الزامات و تحقق مولفههایی است که نیازمند زمان، اراده رهبران و تغییر عرصههای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک است. در این خصوص «محمود شوری» کارشناس مسائل روسیه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» معتقد است که مفهوم رابطه استراتژیک در روابط ایران و روسیه چندان توضیحدهنده روابط نیست و در عین حال خیلی تکرار و مورد تاکید قرار میگیرد. در واقعیت نمیتوان روابط دو کشور را در این چارچوب تحلیل کرد. روسها چندان علاقهمند نیستند که سطح رابطه را حداقل تا پیش از بحران اوکراین استراتژیک تعریف کنند. اما از طرف ایران این علاقه وجود دارد.
پژوهشگر موسسه ایراس معتقد است: بعد از جنگ اوکراین روسها این علاقهمندی را دارند که روابط به سطح برجستهای ارتقا یابد و آن را به عنوان همکاری دو کشور در حوزههای مختلف تعریف کنند، به ویژه با نوع روابطی که مسکو با غرب در شرایط کنونی دارد، این تمایل مقطعی را میتوان در نگاه تصمیمگیرندگان روسی مشاهده کرد. با این حال فکر نمیکنم با همه این شواهد بتوانیم روابط را استراتژیک تلقی کنیم. ما و روسیه در موضوعات و شرایط خاصی همکاری داریم و از طرف دیگر هیچوقت نوع تعاملات به سمت تعارض و تهدید پیش نرفته است که خود این مساله بسیار مثبت است.
پیامدها و واکنشها
همسویی سیاسی و راهبردی ایران و روسیه در نظام بینالملل در حال تغییر و گرایش به همکاریهای استراتژیک برای مشارکت در نظم چندجانبه پیامدهایی را در سطوح مختلف برجای خواهد گذاشت. طبیعتا قرارگیری ایران در چنین نظمی به منزله تحققبخشی عینی به گرایش شرقگرایی و عدم توازن در سیاست خارجی ایران خواهد بود که در سپهر سیاسی ایران نیز طرفداران و بهویژه مخالفان زیادی دارد. مضاف بر این در سطح منطقه نیز این همکاری و تبدیل آن به روابط استراتژیک میتواند بر نوع و سطح کنش بازیگران منطقهای در ارتباط با ایالات متحده تاثیرگذار باشد. در واقع در خلأ نظم هژمونیک آمریکا، فرصت برای حضور فعالانه چین و روسیه فراهم میشود که این میتواند منطقه را مجددا در فضای تنشهای بالقوه قرار دهد.
بدیهی است که با بروز و ظهور چنین گرایشاتی که در سالهای اخیر توسط عربستان و دیگر بازیگران شورای همکاری خلیج فارس برای نزدیکی به پکن و مسکو آشکار شده است، زمینه برای تعادلبخشی از سوی واشنگتن و بازگشت اجباری و دوباره به شکل حضور نظامی در خاورمیانه فراهم میشود. از این زاویه است که هرگونه تغییر در آرایش و صفبندیهای منطقهای، با واکنش آمریکا و متحدان بینالمللی آن مواجه خواهد شد. بروز برخی تنشها و سوءتفاهمات بین ریاض و واشنگتن بر سر تصمیم اوپک پلاس که پیشتر نیز در روابط آمریکا و عربستان جلوهگر شده بود، از منظر تغییر جهتگیری کلان در سیاست خارجی بازیگران منطقهای در فضای پرآشوب کنونی قابل فهم است. طبیعتا این مساله درباره نوع روابط ایران و روسیه از حساسیت بالاتری برای غرب برخوردار است و با توجه به مزیتهای بازدارندگی ایران در حوزههای نظامی، روند رو به گسترش همکاریهای ایران و روسیه در حوزههای تسلیحاتی و عمقبخشی به روابط اقتصادی که جنگ اوکراین نشانههای آن را بروز داده است، میتوان انتظار تعارض و بهویژه تضاد منافع بیشتری را بین این دو بلوک انتظار داشت.