در همین خصوص امیر سرتیپ کیومرث حیدری فرمانده نیروی‌زمینی ارتش روز سه‌شنبه در مراغه در واکنش به این اظهارات گفت: به فرمان رهبر معظم انقلاب با هر خطای دشمن تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد. به گزارش «ایرنا» امیر سرتیپ حیدری تاکید کرد: رژیم غاصب و صهیونیستی سرزمین‌‌‌‌‌‌‌های مسلمانان را اشغال کرده و در کمتر از ۲۵ سال‌آینده این زمین‌‌‌‌‌‌‌ها به آغوش اسلام بازخواهد گشت. همزمان محافل امنیتی صهیونیستی نیز با انتقاد از اظهارات نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی علیه ایران تاکید کردند که این رفتارها موجب افزایش انگیزه ایران برای اعمال هزینه علیه اسرائیل می‌شود. به گزارش «ایسنا» به نوشته روزنامه یدیعوت آحارونوت، محافل امنیتی رژیم صهیونیستی از اظهارات روز سه‌‌‌‌‌‌‌شنبه نفتالی بنت نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی علیه ایران در جلسه کمیته روابط خارجی و دفاعی این رژیم و اذعان تلویحی او به‌دست داشتن صهیونیست‌‌‌‌‌‌‌ها در ترور‌های اخیر در ایران به‌شدت انتقاد کردند. یک مقام امنیتی ارشد رژیم صهیونیستی به

یدیعوت آحارونوت گفت: این به منزله انگشت فروکردن در چشم ایران است که اقدامی غیرضروری بوده و تنها انگیزه‌‌‌‌‌‌‌های ایران را برای ایجاد هزینه‌‌‌‌‌‌‌های بیشتر برای اسرائیل افزایش می‌دهد. از مارس ۲۰۰۹، یعنی پس از انتخاب نتانیاهو به سمت نخست‌‌‌‌‌‌‌وزیری، اسرائیل به سیاست تشدید تقابل نظامی آشکار با ایران روی آورد. با وقوع جنگ داخلی سوریه، در سال‌۲۰۱۱ و افزایش حضور سیاسی و نظامی ایران در سوریه، ترس اسرائیل از نفوذ ایران افزایش یافت و این حضور نظامی به‌عنوان تهدیدی مستقیم علیه تل‌‌‌‌‌‌‌آویو و منافع ژئواستراتژیک آن تعبیر شد. برخلاف سیاست‌های امنیتی اسرائیل تا قبل از سال‌۲۰۰۹، نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری به گزینه‌‌‌‌‌‌‌های نظامی در برخورد با ایران اهمیت می‌داد؛ درنتیجه شرایط جدید، اهداف اسرائیل گسترش یافته و هدف قرار‌دادن ایران و زیرساخت‌های نظامی آن در سوریه به‌‌‌‌‌‌‌طورجدی دنبال می‌شود تا از ساختن یک پل زمینی استراتژیک که از عراق، سوریه و لبنان عبور می‌کند، جلوگیری کند و مسیرهای تسلیحاتی به حزب‌‌‌‌‌‌‌الله لبنان مسدود شود. نفتالی بنت زمانی که وزیر جنگ اسرائیل بود سه‌شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ در نمایشگاه فناوری نظامی ۲۰۲۰ (فناوری جدید) در تل‌‌‌‌‌‌‌آویو مدعی شد که اسرائیل باید استراتژی خود را در قبال ایران به تهاجمی تغییر دهد. به ادعای نفتالی بنت، اسرائیل سال‌ها بازوهای نیابتی ایران در منطقه به‌خصوص در لبنان، نوار غزه و سوریه را نشانه رفته و کم‌‌‌‌‌‌‌تر روی جمهوری اسلامی متمرکز بوده است، اما حالا قصد دارد با استفاده از روش‌های دیگر استراتژی خود را تغییر دهد. برخی تحلیلگران معتقدند اسرائیل به ‌‌‌‌‌‌‌احتمال زیاد تصمیم خواهد گرفت که اقداماتی را اولا برای خنثی‌‌‌‌‌‌‌سازی برنامه هسته‌‌‌‌‌‌‌ای ایران از یک‌سو و ثانیا پیگیری هژمونی منطقه‌‌‌‌‌‌‌ای تهران و گسترش آن در سوریه از سوی دیگر مطمح‌نظر قرار دهد. این مسیر با هدف ایجاد یک معادله امنیتی جدید در منطقه است که در آن تل‌‌‌‌‌‌‌آویو نفوذ ایران را در منطقه از پرونده هسته‌‌‌‌‌‌‌ای آن جدا نمی‌کند، همان‌طور که در دولت ترامپ این مساله پیگیری شد. سال ۲۰۲۱ نیز آرین طباطبایی و همکارانش در موسسه رند در آخرین پژوهش خود با عنوان؛ چگونه آمریکا با شبکه تهدید ایران برخورد کند؟ به چگونگی عملکرد و کارکردهای شبکه منطقه‌ای ایران پرداختند. این گزارش ۱۴‌هزار کلمه‌ای در آگوست ۲۰۱۹ به نگارش درآمده ولی در سال۲۰۲۱ منتشرشده است. او و همکارانش در این مقاله تفصیلی تلاش کرده‌اند از برداشت‌های کل‌گرایانه در مورد این شبکه بپرهیزند و به‌جای آن به طبقه‌بندی و دسته‌بندی اعضای مشارکت‌کننده در شبکه تهدید دست بزنند. از نگاه طباطبایی ایران ضمن برخورداری از یک استراتژی جامع در مورد شبکه منطقه‌ای خود از ۴ مدل هدف‌گذاران، بازدارندگان، تثبیت‌کنندگان و تاثیرگذاران برای پیشبرد اهدافش استفاده می‌کند و هریک از بازیگران شبکه خود را در یکی از این دسته‌بندی‌ها قرار داده است. این مطالعه شاید یکی از مهم‌ترین تحقیقات اخیر منابع آمریکایی درباره شبکه نفوذ ایران و راه‌های مواجهه با آن باشد که با توجه به رویکرد تهاجمی اسرائیل در قبال ایران، به‌نظر می‌رسد مورد بهره‌برداری اسرائیلی‌ها نیز قرار گرفته باشد. وبگاه سی‌‌‌‌‌‌‌ان‌‌‌‌‌‌‌بی‌‌‌‌‌‌‌سی نیز ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ در گزارشی به نقل از کارشناسان و تصمیم‌گیران نظامی در تل‌‌‌‌‌‌‌آویو نوشت که فارغ از نتیجه مذاکرات هسته‌‌‌‌‌‌‌ای در وین، اسرائیل پنج استراتژی برای مواجهه با  ایران دارد: فشارآوردن برای توافق قوی‌‌‌‌‌‌‌تر بین ایران و گروه ۵+۱، تحریم و دیپلماسی همزمان، استفاده از حملات مخفیانه، اقدامات پنهانی و حملات سایبری، بمباران برنامه هسته‌‌‌‌‌‌‌ای ایران و فشارآوردن برای تغییر رژیم. برخی دیگر از تحلیلگران استراتژی عادی‌سازی روابط اسرائیل با دولت‌های عربی خلیج‌فارس را در ارتباط با متغیر ایران می‌دانند و معتقدند تل‌آویو به‌دنبال تغییر موازنه با ایران از طریق ورود به محیط اول امنیتی ایران است، چراکه شبکه منطقه‌ای ایران همچون سدی در مقابل اسرائیل عمل کرده و آنها به‌دنبال تغییر راهبرد هستند. این تحلیلگران معتقدند توسعه مناسبات اعراب و اسرائیل و اهداف آنها از عادی‌سازی مناسبات، پیامدهایی اساسی بر محیط امنیتی منطقه‌ای ایران؛ چون برهم خوردن ساختار توازن قدرت در منطقه و شکل‌گیری فرآیند موازنه تهدید نوین منطقه‌ای، عدم‌شکل‌گیری رژیم و ترتیبات امنیتی پایدار در منطقه، رشد گروه‌های رادیکال در منطقه، توسعه و گسترش حضور و نفوذ آمریکا و شکل‌دادن به یک نظم پساداعشی خواهد داشت.