برضد «پیشبینیناپذیری» واگیری «رایدهی»
تا پیش از انتخابات ۱۴۰۰؛ تنها موسسات نظرسنجی بودند که با نظرسنجیهای خویش، دست ردی بر پیشبینیناپذیری مردم ایران میزدند. تا پیش از سال ۱۳۹۶، هیچ موسسهای نتایج نظرسنجیهای خویش را به صورت رسمی منتشر نمیکرد. اما مطالعات نشان میدهد، در سالهای ۱۳۹۴، ۱۳۸۸، ۱۳۹۲ و حتی انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۴، نظرسنجیهای مراکز معتبر، تخمین نزدیک به واقعیتی از انتخابات ارائه دادند. البته همیشه هم کارنامه موسسات نظرسنجی درخشان نبوده است. بهعنوان نمونه در انتخابات مجلس یازدهم و در سال ۱۳۹۸ موسسات نظرسنجی با افتادن در تله «تکیه بر روند گذشته» که مشارکت بالا را پیشبینی میکردند، تا ۱۲ درصد خطا در پیشبینی واقعیت محققشده داشتهاند. شاید همان فشار اجتماعی و جامعه علمی باعث شده که در انتخابات سیزدهم ریاستجمهوری، شرایط بهگونهای رقم بخورد تا موسسات نظرسنجی که به نوعی نماد «جامعهشناسی غیردانشگاهی» در مقابل «جامعهشناسی رسمی دانشگاهی» بودند، به بهانه پیچیدگی جامعه ایران و شرایط انتخابات، از جای و جایگاه خویش عدول کنند. البته انتظار میرفت تا پیش از اعلام نتایج رسمی انتخابات، از این قبیل موضعگیریها از جریان پویا و زنده جامعهشناسی ایرانی نداشته باشیم، چراکه پس از اعلام رسمی نتایج مدعی زیاد بوده و هست. موسسات نظرسنجی که خود پیشبینیکننده بسیاری از رفتارهای انتخاباتی بودهاند، در نوشتارها و گفتارهایی، اعلام کردهاند مردم ایران پیشبینیناپذیر و جامعه ایران دارای پیچیدگی است. صد البته که در انسان، مجموعههای انسانی و سیستمهای اجتماعی، پیچیدگی وجود داشته و دارد. اما این کار جامعهشناس است که بتواند با ابزارهای علمی، بر این پیچیدگی فائق آید. اگر نه، میان انسان عرصه علم و انسان حیطه سیاست، چه تفاوتی میتوان قائل شد؟
میان شیوع ویروس کرونا و انتشار رفتارهای اجتماعی شباهتهایی وجود دارد. البته بدون تردید هیچ شیوعی شبیه شیوع دیگر نیست. فارغ از جنس شیوع که میتواند ویروس کرونا باشد یا ویروس رایدهی یا نامشارکتجویی، هر نوع انتشار و واگیری، نیازمند کشف وجوهی متمایز است که اصول زیربنایی حاکم بر آن را تشکیل میدهد. علم واگیری اجتماعی در دهههای گذشته راه درازی را پیموده است اما هنوز هم چیزهای زیادتری مانده که باید کشف کند. از جمله آنکه بسیاری از رفتارهای جمعی که ما انتظارش را داریم، با سقلمه زدن برانگیخته نمیشود (کوچارسکی، ۱۳۹۹: ۱۳۸و ۱۳۹) بلکه نیاز است با مجموعه مطالعه یافتههای گوناگون از دادههای نظرسنجی تا مشاهدات اجتماعی و نیز داشتن دستگاه نظری کارآمد، به تحلیل و تبیین بپردازیم. باز هم تاکید میشود که در رفتار اجتماعی اوضاع به سادگی نیست و با «واگیریهای پیچیده» روبهرو هستیم. دلیل آن هم این است که با سرایتهای چندگانه روبهرو هستیم. اما جامعهشناسی و مطالعات نظرسنجیها توانایی تفهم این مطلب را دارند و دلیل آنکه به این موضع نمیپردازند را باید در جایی دیگر جست و جو کرد. در نظریههای تحلیل انتخابات گونهها و نگرشهای مختلف مطرح است. اما با محوریت افکار عمومی، تلاش میشود با توجه به کنش جمعی مردم، تحلیل صورت پذیرد. نگره کنش جمعی، ارتباط مستقیمی با فهم و درک تحولات عرصه عمومی دارد. فهم و درک تحولات عرصه عمومی نیز با مطالعه روندی نظرسنجیها امکانپذیر است. بنابراین وجود واگیریهای پیچیده، به معنی دست شستن از درک آن نیست، بلکه باید به صورت مستمر در ارزیابی از دلایل انتشار فکر و عقیده و ایده جمعی تجدیدنظر کنیم.
«کنش جمعی»(Collective Action)در ابتدا توسط مانکور اولسون در کتاب تئوریهای کنش جمعی مطرح شده اما به صورت دقیقتر در آرای چارلز تیلی، متناظر مفاهیمی چون انقلاب، شورش، توطئه سیاسی، بسیج عمومی اعتراضی و جنبشهای اجتماعی مطرح شد. در کنش جمعی هدف مرکزی را میتوان درک کرد یعنی کنشگران در «میدان انتخابات» بهدنبال کسب «هدف جمعی» هستند. این اهداف جمعی گاه در رایدهی یا موضع عکس آن بروز مییابد. اما مهم این است که چنین فکری، در جامعه شیوع یافته باشد. واگیریهای پیچیده انسانی و اجتماعی در جمعیتهای گسترده رخ میدهند. به هر میزان گستردگی جمعیت بیشتر باشد، با شیوع گستردهتری روبهرو هستیم. چنان که چهار روند برای فهم آن معرفی شده است (منبع پیشین، ۱۳۷). نخست اینکه پیوستن به چیزی که از قبل مشارکتکنندگانی دارد، میتواند منافعی در بر داشته باشد. یعنی اگر ایده مشارکت نکردن به صورت مستمر تکرار بشود یا برعکس، انعکاس آن در رفتارهای جمعی برونداد دارد. مطلب دوم اینکه عرضه چندگانه میتواند تولید اعتبار کند. این مطلب به آن معناست که اگر از چند منبع برای موضوعی تایید دریافت کنند، احتمال قویتری دارد که آن را باور کنند. روند سوم این است که اندیشهها ممکن است وابسته به مشروعیت اجتماعی باشند. یعنی ممکن است مطلبی مساله باشد، اما مردم به آن شیوه عمل نمیکنند و این مطلب خود مساله دیگری است. در نهایت نیز با پدیده تشدید عاطفی روبهرو هستیم.
یعنی احتمال بیشتری دارد که مردم در میانه فشردگی گردهماییهای اجتماعی عقاید یا رفتارهای خاصی را اتخاذ کنند. تاکید بر پیچیدگی جامعه در جوامع پیشرفته، بیش از سایر جوامع است. جالب اینجاست که در همان جوامع، با علم به این پیچیدگی، مبتنی بر علوم انسانی و مطالعات دقیق اجتماعی، جامعه و رفتارهای جمعی سنجیده میشود و بهطور معمول نیز گزارشهای دقیقی ارائه میشود. حتی در موقعیتهای حاد و خاصی چون همهگیری ویروس کرونا، برگزاری انتخابات در آن کشورها تعطیل نشد. جالب اینجاست که به موازات انتخابات، نظرسنجیهای انتخاباتی نیز زنده و پویا، به فعالیت خویش پرداختند و بهصورت مستمر گزارشهای خود را منتشر کردند. در بسیاری از موقعیتهای پیچیده انسانی دیگر چون اعتراضات و شورشهای اجتماعی نیز جریان نظرسنجی قطع نشد. گاهی باید این فرضیه را جدی گرفت که تکرار پیچیده بودن یک پدیده، بدون تبیین و تفسیر آن، فرار از مسوولیتی است که بر عهده است. بماند که با تبیین الگوهای رفتار به تخمین یا تخمینهایی از آینده میتوان دست پیدا کرد.