اندیشکده «Responsible Statecraft» تحلیل کرد
توهم آمریکاییها در استفاده از مکانیزم ماشه علیه ایران
سیاست فشار حداکثری ترامپ طی دو سال گذشته نه تنها نتیجه نداشته بلکه باعث افزایش فعالیتهای هستهای تهران هم شده است. جدا از افزایش فعالیتهای هستهای، فشار آمریکا بر شدت اقدامات تهاجمی ایران در خاورمیانه، هم افزوده است. نکته دیگر و مهم اینکه اقدامات ترامپ عملا موضع تندروها در داخل ایران را تقویت کرده است.به گزارش «انتخاب» در ادامه این مطلب آمده است: ترامپ با سیاستهایش نه تنها جامعه بینالملل را علیه ایران بسیج نکرده، بلکه خودش در انزوای کامل قرار گرفته است. اکنون نیز دولت ترامپ درحالی با استناد به قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل تاکید میکند که عملا هیچ کشور دیگری این اقدام را به رسمیت نمیشناسد. قطعنامه ۲۲۳۱ در سال ۲۰۱۵ به اتفاق آرا تصویب شد.
مکانیزم ماشه نوعی مهندسی دیپلماتیک مبتکرانه است که به جامعه بینالملل اطمینان میدهد در صورت نقض توافق از سوی ایران، تحریمها میتواند به سرعت و بدون نیاز به هیچ مذاکرهای بازگردد. بر اساس این مکانیزم، اگر هر یک از کشورهای عضو برجام اعلام کند که ایران درحال نقض توافق است، ۳۰ روز بعد تحریمها بهطور خودکار دوباره اعمال میشوند؛ مگر اینکه شورای امنیت تحریمها را با قطعنامه جدیدی به حالت تعلیق درآورد که البته باز هم آمریکا یا هر عضو دائم دیگر شورا میتواند آن را وتو کند.
آنچه باعث میشود تا این اقدام آمریکا در نظر اکثر کشورهای جهان مسخره بیاید این است که دولت ترامپ در تلاش است تا از بندهای توافقی استفاده کند که پیش از آن خودش صراحتا از آن خارج شده است. این اقدام آمریکا از جهاتی دیگر هم بیمعنی است، چرا که این دولت ترامپ بود که توافقنامه را نقض کرد نه ایران. تهران تنها پس از افزایش تدریجی محدودیتهای توافقشده که یک سال پس از خروج آمریکا از برجام آغاز شد، روی به کاهش تعهدات خودش آورد که البته آن هم عملا نقض برجام نیست.
اکنون دولت آمریکا بدون در نظر گرفتن واقعیات بهگونهای رفتار میکند که گویا تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران مجددا اعمال شده است. چندی پیش شورای امنیت سازمان ملل صراحتا با قطعنامه آمریکا مخالفت کرد و آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان نیز اعلام کرد که تفسیر قطعنامههای این سازمان با اکثریت قریب به اتفاق اعضای شورای امنیت است و اکنون نیز شورا تشخیص داده که هیچ بازگشت سریع تحریمی وجود ندارد.
البته دولت ترامپ در رابطه با تحریمهای آمریکا هر کاری که بخواهد انجام خواهد داد، این کشور قبلا نیز هر چیزی را که فکر میکرد مربوط به ایران باشد، تحریم کرده بود. واشنگتن همچنین از تحریمهای ثانویه برای دلسرد کردن سایر کشورها از تجارت با ایران استفاده کرده و بهنظر نمیرسد اقدامات بیشتری برای انجام مانده باشد.
تمام آنچه گفته شد تنها بخشی از تلاش دولت ترامپ برای نابودی برجام است؛ برجامی که ترامپ هرگز آن را دوست نداشت؛ چراکه بزرگترین دستاورد سیاست خارجی باراک اوباما بود. اکنون بهنظر میرسد امید اساسی و به نوعی آخرین تاکتیک دولت این باشد که ایران را وادار به خروج از توافق کند.
با این اوصاف سازوکارهایی از نوع مکانیزم ماشه احتمالا بهعنوان گزینهای برای توافقات آینده با ایران و شاید با سایر کشورها در مورد موضوعات دیگر کارآیی خود را از دست بدهد. با توجه به اقدام ترامپ تصور اینکه ایران یا سایر طرفهای برجام به تکرار این نوع از مهندسی دیپلماتیک تن دهند تقریبا نزدیک به صفر است.
همچنین لازم است آسیب گستردهتری به قدرت و جایگاه آمریکا بهعنوان یک عضو دائمی شورای امنیت در نظر گرفته شود. حتی تندروترین سیاستمداران آمریکایی از جمله جان بولتون هم معتقدند استفاده آمریکا از مکانیزم ماشه ایده خوبی نبوده و این نشان میدهد که اقدام صورتگرفته از سوی دولت ترامپ تا چه حد ناپخته بوده است.
قدرت آمریکا در وتوی قطعنامههای شورای امنیت یکی از عناصر اصلی مکانیزم ماشه است؛ اما اهمیت حق وتو در نهایت بیشتر به اهمیت و احترام به هر یک از قطعنامههای این شورا بستگی دارد. دولت با زیر پا گذاشتن اراده شورا و خاتمه دادن به روش خود در مورد مسائل مربوط به ایران عملا به این اهمیت و احترام لطمه میزند. در هر حال بهرغم بیاحترامی دولت ترامپ نسبت به سازمانهای بینالمللی و چندجانبهگرایی، تلاش این کشور برای استناد به مفاد قطعنامه ۲۲۳۱، مضحک به نظر میرسد.