دلیل کاهش تعهدات برجامی ایران از نگاه یک نشریه آمریکایی
او در گفتوگویی با فاکسنیوز درحالیکه تلاش میکرد تا عواقب ناکامی سیاست ترامپ در قبال ایران را تحت عنوان اشتباهات برجام جلوه دهد، گفت: «یکی از ناکامیهای اصلی برجام این است که هر محدودیتی که در آن مشخص شده، ظرف یک دقیقه قابل بازگشت است. متوجه هستیم، درست است؟ آنها چیزی اعلام میکنند و اقدام بعدی همانطور که میدانید این است که میزان غنیسازی سانتریفیوژها را بالاتر و بالاتر میبرند. این یک توافق شکستخورده دیوانهوار بود.»
در واقع بسیاری از محدودیتهای تعیین شده در برجام به سادگی قابل بازگشت نیستند اما موضوع اصلی این نیست. هر توافق منع گسترشی با ایران طبعا نیازمند تعهد و همکاری آنهاست. آنها طرفی هستند که باید توافق را اجرا کنند و به پیروی از آن ادامه دهند. ایران انتخاب کرد که این محدودیتها را بپذیرد تا نشان دهد برنامه هستهایاش صلحآمیز است و آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۵ بار پیاپی تایید کرد که آنها به این محدودیتها قائل هستند. پس از آنکه آمریکا تعهدات خود را زیر پا گذاشت، ایران به مدت بیش از یک سال به تعهدات خود در چارچوب برجام بهطور کامل عمل کرد. حتی همین حالا هم آنها به اکثر تعهداتشان عمل میکنند؛ هرچند در مقابل، چیزی از آنچه به آنها وعده داده شده بود، دریافت نکردهاند. دولت ایران میتوانست از ۲۰۱۵ به اینسو در هر زمانی بهعمل به تعهداتش پایان دهد اما آنها صرفا در چند ماه گذشته چند اقدام معکوس داشتهاند و البته این کار را کردهاند چون آمریکا به طرز بدی تعهدات خود را نقض کرد. تنها دلیلی که باعث شده ایران در چند ماه گذشته تعهدات خود را در قبال برجام کاهش دهد، این است که آمریکا به جنگ اقتصادی علیه آنها ادامه میدهد تا از این طریق آنها را مجبور کند از این توافق خارج شوند. اقدامات متعادل و معکوس ایران نتیجه مستقیم تصمیم ترامپ برای نقض توافق است و ایران این اقدامات را به عمل آورده تا این توافق را نجات دهد؛ توافقی که ترامپ خواهان از بین بردن آن است. تا پیش از روی کار آمدن ترامپ و دار و دسته آتشافروزش، برجام توفیقی بزرگ و موثرترین توافق منع اشاعه حاصل از مذاکره محسوب میشد. ترامپ، پمپئو و بولتون در ۱۶ ماه گذشته کوشیدهاند این توافق را آتش بزنند و وقتی بخشهایی از این توافق به آتش کشیده شد، این وقاحت را داشتند که طرفی را مورد اتهام قرار دهند که تنها دولت همواره تلاشگر برای عمل به این توافق بود. پمپئو باید درباره همه این مسائل به چالش کشیده شود اما بهطور قطع، به او این اجازه داده شده بود که خطمشی پروپاگاندایی خود را بیآنکه با پرسشهای جدی مواجه شود، ادامه دهد.
گلایه پمپئو درباره «ناکامی» برجام، مثل همیشه انکار نتایج سازش دیپلماتیک است. دهههاست که جارزنان ضدایران رویای «غنیسازی صفر» را دنبال میکنند اما این رویای آنها هرگز محقق نمیشود زیرا ایران هرگز چنین چیزی را نمیپذیرد. تنها راه برای اینکه ایران سایر محدودیتهای دشوار را برای برنامه هستهای خود در هر بازه زمانی بپذیرد، این بود که آنها اجازه توانمندی غنیسازی اورانیوم را در داخل کشور داشته باشند. این واقعیت که پمپئو این امر را یک «ناکامی» تلقی میکند، نشان میدهد که موضع او تا چه اندازه غیرمنطقی و غیرواقعبینانه است. اگر به خاطر این به اصطلاح «ناکامی» نبود، هرگز توافقی برای شروع کار وجود نمیداشت. همه اینها مهر تاییدی است بر اینکه جارزنان ضدایران اهمیتی برای مذاکره بر سر توافق منع اشاعه کارآمد قائل نیستند بلکه ترجیح میدهند از موضوع هستهای بهرغم عواقب کار، برای عوامفریبی استفاده کنند.
هیچکس نباید ارزیابی پمپئو از برجام را جدی بگیرد زیرا او همواره یک مخالف سرسخت آن بوده است. او یکی از اصلیترین اعضای کنگره بود که میکوشید مذاکرات برجام را در زمانی که گفتوگوها هنوز جریان داشت، مختل کند. این واقعیت که او بهعنوان یک مخالف سرسخت و تندروی کاربرد دیپلماسی در برابر ایران، تصور کند که برجام یک «توافق شکستخورده دیوانهوار» است، خود به خوبی نشان میدهد که این توافق، سازشی بسیار موفق بوده است. جارزنان ضدایران مجبورند تظاهر و ادعا کنند که این توافق شکست خورده تا به این ترتیب پشت این ادعا، خصومت خود را نسبت به تعامل دیپلماتیک و اشتیاقشان را برای ایجاد بهانه برای درگیری پنهان کنند. با این حال، واقعیت این است که آنها از برجام نفرت دارند زیرا کارآمد است و آنها را از بهانه برای جنگ محروم میکند.»
ارسال نظر