این اصلاح‌طلب در ادامه این گفت‌وگو اظهار کرد: هنوز بعد از چهل سال بحث خودی و غیرخودی مطرح می‌شود، چرا بعد از دور سوم مجلس به بعد نظارت استصوابی را مبنای کار قرار دادند؟ شاید احساس کردند که آن روز کشور نیاز دارد. اما امروز چهل سال از شروع جمهوریت گذشته است اگر قبول نکنند که در جامعه فقط باید قانون حاکم شود مشکلات‌مان حل نخواهد شد.

صفایی‌‌فراهانی در ادامه این گفت‌وگو با بیان اینکه کشور امروز به بازنگری در قانون اساسی و تغییر ساختارهای کشور و نگاه جدیدتر نیاز جدی دارد، گفت: وجود بحران‌های موجود حاکی از این است که ساختار فعلی کشور نیاز به بازنگری دارد تا جلوی این مسیر اشتباه گرفته شود. این همه مساله که ایجاد شده را نمی‌توان دائما گردن این و آن انداخت؛ در این میان شاید درصدی را بتوانند بگویند که در اثر کوتاهی بوده است، ولی این را نمی‌توان به همه حجم مشکلات کشور تعمیم داد. باید با نگاه تخصصی ریشه مشکل‌آفرینی‌ها را پیدا کرد؛ ریشه بسیاری از مشکلات ناشی از فقدان یک تشکیلات حکمرانی متناسب شرایط روز دنیا است.صفایی‌فراهانی در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با خبرآنلاین، با انتقاد از آتش زدن سفارت عربستان گفت: اگر می‌خواستند از برجام نتیجه بگیرند، نمی‌رفتند سفارت عربستان را آتش بزنند.او در ادامه تاکید کرد: کشور در تعیین استراتژی مشکل دارد و نه فقط در روش اجرا. مثلا در آمریکا که یکی از حزب‌های دموکرات یا جمهوریخواه بر سر کار می‌آید در روش با هم تفاوت دارند، ولی در استراتژی یکی هستند به همین دلیل اگر به سال ۱۹۹۰ برگردید، می‌بینید آقای بوش جنگ در کویت با عراق را شروع کرد و آقای کلینتون ادامه داد. چندماهی از دوره بوش پدر مانده بود که به کویت حمله کردند تا عراق را از آن کشور بیرون کنند، اما این کلینتون بود که جنگ را ادامه داد. آقای کلینتون نگفت که بوش پدر اشتباه کرده بلکه همان استراتژی را ادامه داد؛ بنابراین تنها روش‌ها با هم تفاوت می‌کند. ولی اینجا درتعیین استراتژی و مبانی مشکل وجود دارد! دولت اختیار تعیین استراتژی ندارد و فقط می‌توانید از آنها انتظار داشته باشید با درپیش گرفتن یک روش اجرایی درست مشکلات روزمره را حل کنند و نه مشکلات بنیادی را.

صفایی‌فراهانی همچنین گفت: در شرایط حاضر تمام تحلیل‌ها در دنیا حاکی از این است که سه اقتصاد پیشرو دنیا تا ۳۰ سال آینده چین، هند و آمریکا هستند. آمریکا در رتبه سوم قرار دارد و جالب اینکه در همان تحلیل می‌بینید که در کشورهای آسیایی کشورهایی مثل اندونزی، بنگلادش و ویتنام بالاترین رشدها را در طول ۳۰ سال آینده پیدا می‌کنند. ما کجا هستیم؟ ما کجا خودمان را در آسیا تعریف کرده‌ایم؟ بنگلادش بخشی از هند بود که با تفکیک پاکستان جزئی از پاکستان شد و بعد هم با یک جنگ داخلی بنگلادش در کمتر از ۵۰ سال قبل مستقل شد، امروز آنها از اقتصادهای با رشد بالا در دهه آینده دنیا خواهند بود. ویتنام ۲۰ سال جنگ را تحمل کرد. جنگی که هنوز نسل‌های ویتنامی به‌دلیل میزان بمباران‌هایی که صورت گرفت ناقص‌الخلقه به دنیا می‌آیند. چه شد که ویتنام به بالای ۱۵۰ میلیارد دلار صادرات رسیده است؟