هفده سال و نیم می‌گذرد و هنوز دولت ترامپ تلاش می‌کند خرابی‌های شکست جورج بوش در حمله به عراق را جبران کند. به گزارش «سی‌ان‌ان» هنوز نیز این تلاش‌ها ادامه دارد، با افرادی مشابه در رأس امور. تفاوت اصلی اما اینجاست که هنوز رئیس‌جمهوری به‌طور واضح موضع خود را اعلام نکرده است. در عوض او سیاست‌ خارجی کشورش را در اختیار مشتی از جمهوری‌خواهان ستیزه‌جو رها ساخته است. در این رابطه هفته گذشته، هفته ترسناکی برای آمریکایی‌ها بود، چراکه به نظر می‌رسید دولت ترامپ در همان مسیری که دولت بوش دو سال پیش از جنگ‌ با عراق پیش‌رفت گام خواهد نهاد. در ابتدا واحد‌های اطلاعاتی درخصوص تحرکات نظامی ایران هشدار دادند، ادعایی که بعد توسط یکی از مقامات ارشد انگلیسی رد شد. به‌علاوه «نیویورک‌تایمز» در گزارشی نوشت آمریکا قرار است ۱۲۰ هزار نیرو به منطقه خاورمیانه اعزام کند که البته باز هم ترامپ برچسب خبر جعلی به آن زد. البته او در بیانیه‌ خود مدعی شد اگر قرار باشد نیروی‌ نظامی به خاورمیانه ارسال کند، رقم آن بیش از اینها خواهد بود.

روز سه‌شنبه برخی افراد مطلع اعلام کردند دونالد ترامپ از مواضع مشاوران خود در قبال ایران ناامید شده است. سپس «وال‌استریت‌ژورنال» در گزارشی نوشت مقامات کاخ‌سفید معتقدند تحرکات نظامی و جابه‌جایی موشک توسط ایران با اهداف دفاعی حقیقت دارد، تحرکاتی که به‌دنبال تهدیدات آمریکا صورت می‌گرفت. این درحالی بود که برخی واحدهای اطلاعاتی نیز از تحرک قایق‌های نظامی ایران خبر می‌دادند. به گفته دو مقام آمریکایی مطلع از گزارش این واحد‌ها، قایق‌های ایرانی که مجهز به موشک بودند، در نهایت با بازگشت به بنادر بار موشکی خود را تخلیه کردند. البته آمریکایی‌ها می‌گویند هنوز مشخص نیست این تخلیه موشکی با هدف ذخیره‌سازی در انبارها بوده است یا علامتی برای کاهش تنش‌های اخیر با آمریکا. به گزارش «سی‌ان‌ان» به هر حال هفته گذشته شاهد یک سیرک کامل بودیم چراکه در یک هفته کاری ابتدا واشنگتن مواضعی بسیار تند در پیش گرفت، سپس به نزاع با واحدهای اطلاعاتی برخاست، تهدید به جنگی تمام‌عیار کرد، برنامه‌های جنگی را به چالش کشید و سپس از کل ایده صرف‌نظر کرد. آخر هفته گذشته رئیس‌جمهور آمریکا در پیامی توییتری نوشت: «رسانه‌های خبری جعلی با پوشش نادرست و غیردقیق اخبار مرتبط با ایران به کشور ما آسیب می‌زنند. اینها از منابع غیرمعتبر (ساختگی) و بسیار خطرناک هستند. حداقل ایران نمی‌داند چه فکری کند، چیزی که شاید واقعا بسیار خوب باشد.» در این رابطه تحلیل‌های بسیاری به موضع نیکسون که به اصطلاح «نظریه مرد دیوانه» نامیده می‌شود، اشاره کرده‌اند. بر اساس این نظریه رئیس‌جمهوری سال‌های ۱۹۷۴-۱۹۶۹ آمریکا می‌خواست دشمنانش در ویتنام شمالی تصور کنند او مردی غیرقابل‌ پیش‌بینی و تا حدی دیوانه است، تا از خشم او بترسند. به عقیده کارشناسان حتی اگر نیکسون از عهده هر کاری برمی‌آمد، منطق او منجر به به واکنش‌های نامتناسب و غیرمنطقی از سوی دشمن می‌شد، ولو اینکه او هیچ گزینه‌ای را در دستور کار قرار نداده باشد. بر این اساس توییت آخر هفته گذشته ترامپ نیز به نوعی سعی در تایید این فرضیه داشت.

به گزارش «سی‌ان‌ان» البته اکنون زمانی متفاوت است و مشکل ترامپ ویتنام نیست. در عوض، آنچه هرازگاهی از محافل داخلی کاخ‌سفید بروز می‌کند، تصاویری از رئیس‌جمهور است که مشاورانش تغییر رفتاری دائمی از او روایت می‌کنند، تغییری که به‌واسطه آن می‌تواند برنامه‌های خود را دنبال کند، تا شاید در نهایت نظر ترامپ جلب شود (این مواضع را به یاد آورید: مایکل فلین به‌طور رسمی ایران را تحت نظر گرفته بود، جیم متیس از بمباران کوتاه و متمرکز علیه دولت بشار اسد حمایت می‌‌کرد و رکس تیلرسون معتقد به مذاکره بدون پیش‌شرط با کره‌شمالی بود). البته شخصیت‌ها از دولت او خارج می‌شوند و مشخص نیست اهداف سیاسی اصلی دولت او چیست. نه تنها در مورد خاورمیانه، بلکه درخصوص آمریکای‌جنوبی.

بولتون می‌گوید:‌ «تمام گزینه‌ها روی میز است.» هر چند شاید این واقعیت صادقه در ۲۰۰۳ برای ایران بود، اما درخصوص ونزوئلای امسال اظهارنظر تکراری محسوب می‌شد. بولتون و پمپئو، اکنون زمامدار مسوولیت‌ها در کاخ‌سفید هستند و مواضعی غیرمحافظه‌کارانه مشابه آنچه در دوره بوش تجربه شد در پیش گرفته‌اند. آنها معتقدند جهان برابر دستورات اجرایی آنها سر تعظیم فرود خواهد آورد. به اعتقاد آنها هرچه را بخواهند کافی است بنشینند و اتفاق آن را نظاره‌گر باشند. البته این دیدگاه تاکنون جواب نداده است. در دولت بوش این افراد مجبور شدند به عراق حمله کنند، تا با به اشغال کامل درآوردن این کشور، در جست‌وجوی صدام باشند. این سیاست امروز نیز در کاراکاس شکست خورده است.

تمایل دولتمردان ترامپ برای برکناری نیکولاس مادورو از قدرت در ونزوئلا، کشوری که خود در گرداب سوءمدیریت اقتصادی گرفتار شده است، متکی به مطرح کردن فردی دیگر به‌عنوان رئیس‌جمهوری است. آنها امید دارند با حمایت متحدان خود از این برنامه، در نهایت مادورو را با هواپیما به کوبا بفرستند. هر چند این طرح در ابتدا نظر ترامپ را جلب کرد - چه در سطح بین‌المللی به‌عنوان پیروزی آسان، چه برای جمع‌آوری رای در داخل آمریکا- اما تاکنون دچار شکست‌های متعدد شده است. درحالی‌که وزیرخارجه آمریکا علنا اعلام کرد کشورش می‌تواند  به  ونزوئلا حمله کند، اما کاخ‌سفید مدعی شده ترامپ به جنگ با ونزوئلا نخواهد رفت.

مجددا، بازیگرانی آشنا نقش‌آفرینی می‌کنند. در حمله به عراق الیوت آبرامس محرک اصلی بود، درحالی‌که مشاوران حوزه خاورمیانه جورج بوش در شورای امنیت ملی تلاش‌های ترامپ را رهبری می‌کنند. به گفته یکی از مقامات ارشد دولت آمریکا، سرزنش سیاست‌های ضدایرانی دولت بوش در ۲۰۰۲ نیز متوجه الیوت آبرامس است. به گزارش «سی‌ان‌ان» اکنون ونزوئلا مورد سومی است که آبرامس نقش‌آفرینی می‌کند. اوایل مارس، او به سناتورهای آمریکایی گفت:‌ «حامیان مادورو در موضع ضعف قرار دارند. در همه جبهه‌ها، او در محاصره افرادی قرار گرفته که خواهان برکناری او از قدرت هستند. افرادی که البته منتظر زمان مناسبند تا راه خروج را به او نشان دهند.» البته پس از شکست تلاش‌های افسر ونزوئلایی در تحقق این مهم، او با درماندگی پذیرفت مخالفان مادورو تاکنون پیشرفتی حاصل نکرده‌اند.

مجددا به‌نظر می‌رسد اهداف دولت ترامپ دور از دسترس باشند، اما مدعیان امیدها را زنده نگه داشته‌اند. با این حال آنچه فقدان آن احساس می‌شود پیگیری رئیس‌جمهوری است. در موضوع ایران و حتی کره‌شمالی تلاش‌های فردی او تاکنون به جایی نرسیده است. در مقابل گروهی نام‌آشنا از افراد جنگ‌طلب شاید تصور می‌کنند فرصتی خوب در اختیارشان است تا با تحمیل نوعی از سیاست خارجی به رئیس‌جمهوری اهداف چند دهه‌ای خود را محقق سازند. آنها با قدم‌هایی لرزان جلو می‌روند. البته این حرکت منجر به تکرار تراژدی‌های تاریخی می‌شود، همان‌گونه که هفته گذشته حسی مشابه آنچه در ۲۰۰۲ تجربه شد را به جامعه جهانی منتقل ساخت. البته در آینده ماهیت حقیقی ریاست‌جمهوری ترامپ نمایان خواهد شد:‌ انزوای آمریکا و جنگ در جایی که رئیس‌جمهوری هیچ شناختی از آن ندارد.