روایت صالحی از شروع مذاکره با آمریکا در سال ۱۳۹۰
احمدینژاد به من توصیه میکرد که بهتر است کنار بکشی
آبان سال ۹۰ بحث مذاکره با آمریکا از طریق عمان پیش آمد. وقتی ما خاطرات شما را خواندیم در آنجا آمده است که اولینبار آبان ماه سال ۹۰ پیغامها رد و بدل شد. از آبان ۹۰ تا سال ۹۲ که آقای روحانی رئیسجمهور شدند فاصله زمانی زیادی بود تا مذاکرات به سرانجام برسد. یکسال پس از صدور این مجوز بود که رهبری انقلاب، آبان ۹۱ اصطلاح «تحریمهای وحشیانه» را برای تحریمهای وضعشده علیه جمهوری اسلامی ایران بهکار بردند. این یعنی یک سال قبل از انتخاب دوباره اوباما بهعنوان رئیسجمهور آمریکا هم برای حصول توافق فرصت وجود داشت. چه موانعی وجود داشت که این اتفاق تا سال ۹۲ رخ نداد؟
وقتی رهبر معظم انقلاب اجازه دادند، یکی از شروط آن این بود که رئیسجمهور وقت متولی هر دو مسیر مذاکره با آمریکا و مذاکره با ۱+۵ باشد؛ مسوولیت مذاکره با آمریکا به عهده وزارتخارجه و مذاکره با ۱+۵ بهعهده دبیر شورایعالی امنیت ملی بود. پس رئیسجمهور باید متولی هر دو باشد؛ درست هم همین است. چون رئیسجمهور رئیس شورایعالی امنیت ملی است. باید بین این دو مسیر هماهنگی ایجاد میشد و اینکه مکمل هم باشند. یکی از شروط هم این بود که وزیرخارجه مذاکره نکند و مذاکره در سطح پایینتر باشد. شرط سوم هم این بود که مذاکره برای مذاکره نباشد و تکلیف غنیسازی در همان ابتدا روشن شود. شرط چهارم هم این بود که مذاکره فقط راجعبه انرژی هستهای باشد و راجع به موضوع دیگری مذاکره نکنیم. من خوشحال شدم و خدمت آقای دکتر احمدینژاد رفتم و گفتم این پرونده را حل میکنم؛ چون با این پرونده زندگی کرده بودم و ابعاد فنی و سیاسی آن را خوب میدانستم. در آمریکا هم مرحله دوم انتخابات بود و با رامنی رقابت تنگاتنگی در جریان بود؛ یعنی گاهی رامنی ۵۱ درصد میشد و اوباما ۴۹ درصد. شرایط برای آنها نگرانکننده بود. آرشیو نامهها در وزارتخارجه هست. پس از اعلام آمادگی آنها برای مذاکرات دوجانبه، در قدم اول بنده یک یادداشت دستی که در آن تقاضاهای خودمان را آورده بودم ارائه کردم و آنها هم بعد از مدت کوتاهی پاسخ دادند که آمادگی حل آنها را دارند. من به آنها اعلام کردم که مجوز مذاکره را گرفتهام. متاسفانه آقای رئیسجمهور کنار کشید و ما باید با دبیر محترم شورایعالی امنیت ملی وقت هماهنگی میکردیم.
چرا رئیسجمهور کنار کشید؟
بنده هم غافلگیر شدم. چون میدانستم که میتوانم این پرونده را حل کنم. شرایط آماده حل شدن پرونده به بهترین نحو بود. مقام معظم رهبری اجازه داده بودند و ما هم کاملا به مطلب اشراف داشتیم. آمریکا هم از حیث انتخابات در شرایط بغرنجی بود.
بهنظر میرسید حضور شما در وزارتخارجه برای حل این پرونده است. چون شما به جز سوابق سازمان کنفرانس اسلامی سوابق دیپلماتیک چندانی مثلا بهعنوان سفیر نداشتید.
بنده فکر میکنم دلیل اینکه آقای دکتر احمدینژاد من را به وزارتخارجه منصوب کرد الزاما برای حل مساله هستهای نبود.
منطقشان برای نپذیرفتن چه بود؟
ایشان چیز خاصی نگفت. چون یکبار هم زمان آقای دکتر لاریجانی که داشتند توافق میکردند ایشان در راهپیمایی روز قدس صحبتی کردند و...
بالاخره ایشان نپذیرفت و به من هم توصیه کردند خودت را کنار بکش؛ ممکن است برای شما سنگین تمام شود.
موضع آقای جلیلی چه بود؟
موضع ایشان از ابتدا سلبی بود و در این خصوص همراهی نمیکردند و بنده به ناچار باید با سختی این فرآیند را پیش میبردم.
یعنی هر دو نفر مخالف بودند؟
خیر؛ آقای دکتر احمدینژاد به من توصیه میکرد که بهتر است کنار بکشی ولی اصلا مانع کار نشدند.
آقای جلیلی چطور؟
من میخواستم مذاکرات را با هماهنگی با ایشان پیش ببرم ولی با تعلل فراوان روبهرو میشدیم. به هرترتیب جلسه اول تشکیل شد و در آن نقشه راهی تعیین شد. مثلا همین که باید غنیسازی ما را به رسمیت بشناسند؛ گفتیم صحیح نیست که دو سال مذاکره کنیم و بعد شما بگویید غنیسازی ما را به رسمیت نمیشناسید. غنیسازی برای ما اصل است. ما هم قول میدهیم که نگرانیهای شما را هم رفع کنیم. جلسه اول با سلام و علیک و نقشه راه گذشت تا به جلسه دوم رسیدیم. باز با همان تعللها روبهرو شدیم ولی بالاخره با مسوولیت خودم جلسه دوم مذاکرات را نیز برگزار کردیم و نتیجه آن ارسال نامهای از سلطان عمان برای رئیسجمهور وقت مبنی بر به رسمیت شناختن حق غنیسازی کشورمان بود.
واکنش احمدینژاد به آن نامه سلطان قابوس چه بود؟
برایشان جالب بود. خواستیم برای بار سوم برویم که به اسفندماه ۹۱ رسیدیم و گفته شد چون در ابتدای سال ۹۲ انتخابات ریاستجمهوری است بهتر است که دولت بعدی مذاکرات را ادامه دهد.
در دولت جدید هم شما بهعنوان رئیس سازمان انرژی اتمی پیوستید.
بله. تقدیر این بود.
در انتخابات بحث اصلی مردم انرژی هستهای بود و حمایت از مواضعی که آقای روحانی داشت. ولی از ابتدا تیم مذاکرهکننده خیلی تحت فشار بود. من میخواهم یک مقدار فضای مذاکره و موضع تیم ایران در مقابل شش کشور قدرتمند جهان را تشریح کنید.
بنده مسوول بخش فنی مذاکره بودم و بحمدالله از نتایج آن راضی هستم و وجدانم نیز در اینخصوص آرام است. این طرف مقابل است که از برجام بهشدت ناراضی است. در مجموع ما در مذاکرات قوی ظاهر شدیم و الا اینقدر این برجام از طرف رژیم صهیونیستی و آقای ترامپ مغضوب واقع نمیشد.
ارسال نظر