راهبرد «جنگ سردی» کیسینجر برای مقابله با ایران
کیسینجر مدعی شد مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران در منطقه و گسترش تسلیحات اتمی چالشی فوری در خاورمیانه است. او با طرح این پرسش که «ما داعش را با موفقیت شکست دادیم اما سوال این است که پس از این چه روی خواهد داد»، مدعی شد:« من نگران آن هستم که اکنون در دوران پساداعش، نیروهای ایرانی و روسی در منطقه غالب شوند و شاهد افزایش نفوذ آنها از تهران تا بیروت باشیم که این روند با تضعیف ساختار منطقه یک چالش بلندمدت ایجاد میکند.» هنری کیسینجر در بخش دیگری از سخنانش مدعی شد: «اگر کنترل مناطق بازپس گرفته شده از داعش در اختیار ایران قرار بگیرد، دامنه نفوذ این کشور از تهران به بغداد، دمشق و بیروت خواهد رسید.»
وزیر خارجه اسبق آمریکا، ایران را بزرگترین چالش عصر حاضر در منطقه خاورمیانه (برای آمریکا) خواند و با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران در طول سالیان سال بیش از دیگر قدرتهای منطقه خاورمیانه توانسته است یکپارچگی سیاسی و فرهنگی خود را حفظ کند، افزود: «آمریکا برای مقابله با گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه، باید راهبردی را که در قبال شوروی سابق در دوران جنگ سرد در پیش گرفت، پیاده کند.» کیسینجر، همچنین اجرای توافق هستهای را شرط لازم برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هستهای توصیف کرد. او ضمن ابراز نگرانی نسبت به توافق هستهای؛ ایران مدعی شد: «این توافق به ظهور فعال ایران بهعنوان یک قدرت اتمی مشروعیت بخشید و تنها چند سال آن را به تعویق انداخت.» به علاوه کیسینجر اشاره میکند که رهبران ایران پس از برجام، ضمن قرار دادن ایران در نقش دولتی ضابطهمند و پیرو قوانین سازمانهای بینالمللی، جنبه انقلابی این کشور در مخالفت با نظم موجود جهانی را نیز از طریق نیروهای طرفدار یا نزدیک به خود نظیر حزبالله حفظ کردهاند. این مقام آمریکایی، در عین حال تهدید اتمی کرهشمالی را فوریتر و غیراتمی کردن آن کشور را مهم خواند.
سه دسته چالش آمریکا
وزیر امور خارجه پیشین آمریکا از منطقه غرب آسیا و بهخصوص ایران بهعنوان چالش میان مدت برای آمریکا نام برد. هنری کیسینجر در بخشهایی از صحبتهای خود درباره چالشهای پیش روی آمریکا در عرصه ملی و بینالمللی، این چالشها را به سه دسته تقسیم کرد. وی از چالش هستهای کرهشمالی بهعنوان چالشی فوری برای آمریکا نام برد، از خاورمیانه (غرب آسیا) و بهخصوص ایران بهعنوان چالش میان مدت برای آمریکا (و بزرگترین چالش در خاورمیانه معاصر) نام برد و در چشمانداز بلندمدت، روابط بین قدرتهای بزرگ را بهعنوان چالش پیش روی آمریکا نام برد. هنری کیسینجر افزود: «اوضاع بینالمللی که پیش روی آمریکا قرار دارد بی سابقه است. آنچه درحال رخ دادن است چیزی بیش از همزمانی بحرانهای مجزا، در سراسر مناطق جغرافیایی جهان است.» وی گفت جهان کنونی به سمت فرسایش نظام بینالملل پیش میرود تا اینکه به سمت تحکیم آن گام بردارد.
این درحالی است که برخی از اندیشمندان و تحلیلگران روابط بینالملل نظر دیگری برخلاف کیسینجر که یک واقعگرا است، دارند؛ از جمله این افراد استفان والت، کارشناس برجسته روابط بینالملل است که در زمره اندیشمندان نئولیبرال قرار میگیرد؛ والت برخلاف کیسینجر، اعتقادی به تلاش ایران برای احیای امپراتوری ندارد. والت اخیرا در یادداشتی که در نشریه «فارنپالیسی» منتشر کرد، نوشت: «گفتههای کیسینجر و مکس بوت مبنی بر ایجاد «امپراتوری ایران» بیاساس و خندهدار است. شیعه بودن اکثریت مردم ایران و بحثهای ملیتی عرب- فارس باعث شده کار ایران در نفوذ بر کشورهای سنی عرب سختتر شود. طی سالیان اخیر آمریکا تحریمهای بسیاری را بر ایران اعمال کرده و ایران ناگزیر دست به هرکاری زده تا این تهدیدات را خنثی کند. آیا توقع دارید ایران دست روی دست بگذارد و اجازه دهد آمریکا آنها را سرنگون کند؟» به گفته والت، هیچیک از کشورهای داخل و بیرون از منطقه در موقعیتی نیستند که بتوانند بر منطقه مسلط شوند و آمریکا نیز مجبور نیست تلاش کند تا موازنه قدرت را در منطقه حفظ کند. آمریکا بهتر است به جای اینکه چک سفید امضا به عربستان و اسرائیل بدهد، با این کشورها از جمله خود ایران وارد یک رابطه متعادل شود. او تاکید دارد که یک رویکرد متعادلتر از ایران و آمریکا موجب تسهیل همکاری میان آنان، در موضوعاتی که دو طرف منافع مشترک دارند (مثل افغانستان)، خواهد شد. برای ایجاد یک موازنه قدرت در خاورمیانه نیاز نیست که آمریکا متحدان فعلی خود را تماما رها یا به سمت تهران گرایش پیدا کند، بلکه به آن معناست که آمریکا با استفاده از قدرت خود یک موازنه متعادل را در منطقه حفظ و تلاش کند وضع موجود را تغییر دهد.
ارسال نظر