«واشنگتنپست» مولفههای اختلاف میان تهران و ریاض را تحلیل کرد
سرنوشت تقابل سعودی با ایران
برای دومین بار طی چند ماه اخیر مقامات عربستان ادعا کردند موشکی را که انصارالله یمن به سمت ریاض شلیک کرد توانستند منهدم کنند. بنا بر گزارش رسانههای عربستان در این حمله کسی آسیب ندید. شاهزادگان آلسعود اما این اقدام انصارالله را به مثابه عملیات جنگطلبانه ایران قلمداد کردند.
سعودیها مدعی شدهاند که ایران سلاحهای انصارالله را تامین میکند. هفته گذشته نیز نماینده آمریکا در سازمان ملل در حمایت از این موضع آلسعود کنفرانس خبری جنجالی برپا کرد. ایران اما با رد این ادعاها، حملات ائتلاف عربستان به یمن را که نزدیک به سه سال از شروع آن میگذرد محکوم کرده است. به گزارش «واشنگتنپست» در کوتاه مدت این حملههای موشکی منجر به رویارویی مستقیم دو قدرت منطقه نخواهد شد (گرچه بیشک بسیاری از مردم یمن بهدنبال حملههای هوایی عربستان و قحطی و گرسنگی ناشی از محاصره این کشور کشته خواهند شد). این اقدامات اما تنشها را میان دو کشور – ایران و عربستان – تشدید خواهد کرد. ایران و عربستان در دهههای اخیر درگیر جنگهای نیابتی بودهاند. رقابت این دو کشور در قلب ناآرامیهای کشورهای سوریه، یمن، لبنان، عراق و... در جریان بوده است. به گزارش این روزنامه «آمریکایی»، به منظور فهمیدن چرایی اختلاف ایران و عربستان میتوان نگاهی به روابط گذشته دو کشور و چند عامل اثرگذار انداخت.
ریشه اصلی اختلافات
ایران قدرت شیعه غالب و عربستان سعودی قدرت سنی در منطقه است. آیا میتوان اختلافات میان این دو کشور را به یک جنگ مذهبی قدیمی نسبت داد؟ این گزاره درست است که ایران و عربستان هر یک دو مذهب متفاوت از اسلام را دارند. در واقع شکاف این دو مذهب پس از درگذشت پیامبر اسلام و اختلاف بر سر جانشینی او بهوجود آمد. در این راستا «بیبیسی» ستیز این دو کشور را به جنگ ۳۰سالهای که در آن دولتهای کاتولیک و پروتستان برای حاکمیت در قرن ۱۷ میلادی به راه انداختند تشبیه کرده است. منطقی است تفاوتهای مذهبی یکی از اولویتهای سیاست خارجی ایران و عربستان باشد. متحدان اصلی هر دو کشور در منطقه، ملتهای هممذهب با آنها هستند. با این حال موضوع به این سادگی نیست و نمیتوان دین و مذهب را مبنای اولیه تنش میان دو کشور دانست. به ادعای «واشنگتن پست»، ریشه اختلافات ایران و عربستان به موضوعات سیاسی و اقتصادی برمیگردد. این دو کشور به دنبال کنترل منابع و تبدیل شدن به قدرت غالب خاورمیانه پر از آشوب هستند.
شروع این درگیریها از کجا بود؟
آغاز تنشهای ایران و عربستان از یک حادثه بهخصوص نبوده است. اما انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ (۱۹۷۹ میلادی) نقشی بزرگ در ایجاد اختلافاتی که امروزه شاهد آن هستیم داشته است. برای عربستان، ظهور انقلاب اسلامی تهدیدی دوگانه محسوب میشد: جمهوری اسلامی دولتی شیعی و بهشدت ضددولتهای استکباری نظیر آمریکا بود و از طرفی با حکومتهای پادشاهی عرب و متحد منطقه رابطه خوبی نداشت. رهبران ایران میخواستند اندیشههای خود را به خارج از مرزهای این کشور صادر کنند. در واکنش به این سیاستها، عربستان سعودی روابط خود را با دولتهای سنی تقویت کرد. در نتیجه این تلاشها، ۶ کشور سنی موفق شدند «شورای همکاری خلیجفارس» را تشکیل دهند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی زمانیکه عربستان سعودی در جنگ ایران-عراق از صدام حسین حمایت کرد، تنش میان دو کشور عمیقتر شد. به گفته کلمنت ترمه، پژوهشگر در «بنیاد بینالمللی مطالعات استراتژیک»، پس از جنگ ۱۹۹۱ خلیجفارس – بهدنبال تضعیف دولت عراق – ایران و عربستان سعودی به دو قدرت اصلی منطقه تبدیل شدند.
تشدید تنشها در سالهای اخیر
به گزارش روزنامه آمریکایی «واشنگتنپست»، هجوم نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، شاهزادگان آلسعود را نگران کرد، چرا که سقوط صدام حسین راه را برای قدرت گرفتن اکثریت شیعه در عراق هموار میساخت (اکثریتی که در رژیم صدام در حاشیه نگه داشته میشدند). در این راستا، دولتهای جدید عراق کاملا بازتابی از قدرت جدید شیعی بودند. در سال ۲۰۱۱ و در جریان بهار عربی، ایران و عربستان در کشورهای ناآرام از مخالفان حمایت میکردند. ریاض یکی از مخالفان اصلی توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میان ایران و ۶ قدرت جهانی بود، چرا که نگران بود بهدنبال این توافق انزوای بینالمللی ایران خاتمه یابد. در نتیجه، پادشاهان عربستانی تصمیم گرفتند روابط خود را با اصلیترین دشمن ایران، اسرائیل، تقویت کنند. در سال ۲۰۱۶، زمانی که دولت عربستان یکی از رهبران شیعه این کشور را به شهادت رساند، روابط این دو کشور تیرهتر شد. معترضان در تهران، در واکنش به این اقدام با حمله به سفارت عربستان موجب تعلیق روابط دیپلماتیک میان دو کشور شدند. تنش میان این دو قدرت پس از حمله موشکی انصارالله به ریاض – که در آن ریاض انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه گرفت – تشدید شد.
کشورهای حامی کدامند؟
اصلیترین حامیان عربستان در منطقه کشورهای مصر، امارات و بحرین هستند. ایران نیز روابط نزدیکی با عراق، بخش عمده لبنان و دولت سوریه دارد. البته بسیار سخت است که بگوییم کدام طرف برنده میشود. ژوان کل، تحلیلگر منطقهای در گزارشی که در مجله «د نیشن» به چاپ رسیده از چرایی ترس عربستانیها پرده برداشته است: «در دهه ۱۹۹۰ میلادی ایران هیچ جایگاهی در معادلات منطقهای نداشت، درحالیکه اکنون این کشور بازیگر غالب منطقه خاورمیانه است. گروه شیعه انصارالله که در سال ۲۰۱۴ به همراه مردم یمن، دولت این کشور را سرنگون کردند اکنون موقعیت خود در این کشور را تثبیت کرده است. در واقع تحولات یمن موضوعی داخلی و ملی بوده است که سعودیها به دنبال پروژه ایرانهراسی خود جنگی ظالمانه علیه این کشور به راه انداختهاند. حزبالله –گروه نظامی تحت حمایت ایران – نیز از سال ۲۰۱۶ به قدرت غالب در کشور لبنان تبدیل شده است. یکی دیگر از متحدان منطقهای ایران، دولت بشار اسد در سوریه است. در این کشور نیز گروههای اسلامگرای افراطی به رهبری عربستان سعودی با مقاومت نیروهای مردمی تحت حمایت ایران و متحدانش شکست خوردهاند. در عراق پس از شکلگیری خلافت داعش در سال ۲۰۱۴ و پیوستن برخی استانهای سنینشین عراق به این گروه، نفوذ سعودیها کمرنگ شد. در این کشور امید شاهزادگان سعودی تنها به داعش بود که این گروه تکفیری نیز به دست ارتش عراق و نیروهای مردمی به تاریخ پیوست.»
آیا جنگ در راه است؟
احتمال آن کم است که ایران و عربستان وارد جنگ مستقیم نظامی شوند. گراهام گریفیتس، تحلیلگر ارشد بنگاه مشاورهای «کنترل ریسکس» در این رابطه میگوید: «احتمال درگیری منطقهای گسترده همچنان اندک است.» البته این گزاره به آن معنی نیست که نگران نباشیم. مایکل نایت، یکی از محققان بخش سیاست خاورنزدیک «بنیاد واشنگتن» مینویسد: «تمام جنگهای سرد قابلیت آن را دارند که به جنگی تمامعیار تبدیل شوند. این خطر در مورد ائتلاف کشورهای عربی علیه ایران وجود دارد. تا زمانیکه این دو طرف سیاست جنگهای نیابتی را دنبال کنند، میتوان انتظار داشت از تهدید امنیت داخلی یکدیگر اجتناب خواهند کرد.»
نیما صبوری
ارسال نظر