قدس و مساله به رسمیت شناخته شدن
قدس از سال ۱۹۶۷ در اشغال است و صهیونیستها آن را در تصرف دارند؛ ولی همین جهان سیاست جدید مانع از این است که حق مالکیت را بهدست آورد. در سیاست جدید تصرف مالکیت نیست؛ رسمیت مالکیت است. سردمداران سیاست صهیون این روزها از همه میخواهند که واقعیت را قبول کنند! خواستهای که در جهان امروز واقعیت ندارد بلکه در جهان قدیم سیاست واقعیت داشت. جهان مدرن سیاست تصرف را جدا از مالکیت میداند و مالکیت را از قرارداد رسمی منتج میکند. اینجا است که مساله امروز قدس مساله رسمیت است و با فهم عالم نوین سیاست باید درک شود که مساله رسمیت برای قدس مهمتر از تصرف است چراکه مالکیت قدس با رسمیت تعیین میشود نه صرف تصرف.
با این درک علاوه بر تغییر مساله از تصرف به رسمیت، صحنه برخورد با مساله نیز تغییر میکند. اکنون صهیونیستها میخواهند مساله رسمیت را برای خود حل کنند و تا بدین جا توانستهاند روسیه و آمریکا را با خود همراه کنند؛ دو قدرت جهانی و عضو شورای امنیت. دیگر اعضای شورای امنیت نیز اگر همراه شوند مساله رسمیت قدس به معضلی تبدیل خواهد شد. پیشاپیش معلوم است که مساله اهمیت چندانی برای چین ندارد ولی فرانسه و انگلیس تا به حال موضع گرفتهاند و تور نتانیاهو نتوانست آنها را وادار به رسمیت[بخشیدن به اشغال] قدس کند. از طرف دیگر در دنیای اسلام کنفرانس سران اسلامی و مذاکرات با اتحادیه اروپا و فرانسه نشان داد که جهان اسلام مساله و نوع مقابله با آن را تا حد خوبی به درستی شناخته است. اکنون میتوان جبههای از اروپا و اسلام را در برابر روسیه، آمریکا و صهیونیستها بر سر قدس تصور کرد. کنفرانس همکاری اسلامی را میتوان نشانهای از پیشرفت آگاهی مسلمین و نحوه مبارزه و جهاد سیاسی با فهم مدرن سیاست دانست. این کنفرانس اتحاد و رسمیت قابل قبولی داشت و مهمتر از آن صحنه مبارزه را خوب تشخیص داد و خواهان رسمیت قدس برای فلسطینیها در جامعه جهانی شد و از راههای بیربط و احساسی دیگر حذر کرد. اکنون مساله، مساله رسمیت است و باید جبهه اتحاد اسلام و اروپا را در این مورد تقویت کرد و بر تغییر رویه روسیه و آمریکا کار کرد. فعلا ضعف کنفرانس اسلامی تمرکز یک سویه بر آمریکا بود ولی تغییر موضع روسیه شاید فشار کمتری بخواهد. تغییر سیاست آمریکا چه با فشار درونی و چه بیرونی برای تغییر موضع اساسی است. وضعیت ترامپ شکننده است؛ لابی جهان اسلام باید روی انتخابات میاندورهای و جبهه مخالفان ترامپ کار کند. در صحنه انتفاضه باید چراغ تنش پیوسته و خستهکننده ممتد روشن باشد. از آنجا که رسمیت بازی مدتداری است نباید با فشار آنی و دفعی انتظاری داشت. با تنش ممتد است که مساله رسمیت همواره جدی میماند نه شورشی چندروزه و تمام. تا اینجا فلسطینیها در این مورد هوشمندانه عمل کردهاند.
در مقابل جبهه صهیونیستی بر نقطه ضعف جهان اسلام متمرکز خواهد شد و سعی خواهد کرد اتحاد آنها را مخدوش کند تا اتحادیه آنها را از رسمیت بیندازد. متاسفانه قدس تاوان عدم اتحاد جهان اسلام بر سر اولویت مساله قدس و اختلافات منطقهای دولتهای اسلامی با یکدیگر را میپردازد. از همین رو جبهه صهیونیستی سعی میکند تا مسائل منطقهای را به اولویت دولتهای اسلامی تبدیل کند تا آنها به خیال خام منفعت ملی به جای قدس درگیر منطقه شوند و یا برای منطقه قدس را فدا کنند. در جهان اسلام نیز عدهای خواسته یا ناخواسته در کار تبدیل منطقه به اولویت دولتهای اسلامی هستند که با هوشیاری و تدبیر و حتی گذشت باید مانع تبدیل منطقه به اولویت دولتهای اسلامی شد. تا به حال قدس نشان داده که امت اسلام ورای تمام اختلافات ویرانگر بهعنوان یک مفهوم سیاسی زنده است. مفهومی که از غرب تا شرق عالم اسلام را در موضعی واحد وارد وفاق سیاسی مدرن کرد که شاید در عالم اسلام برای اول بار باشد و مطمئنا در صورت تداوم میتواند موفق باشد. پس از به بنبست رسیدن تمام راهحلهای تک روانه و بعد اختلاف بر سر حقیقت آن و جدایی و ضعف حاصل از آن وقت اقدام با ید واحده و نه جلو رفتن یا عقبماندن است. بیشک هر اقدامی که مانع تحقق این ید واحد شود، ضد آرمان قدس و هر اقدام در جهت اتحاد از لحاظ سیاسی نکو است. رسمیت قدس هیچ ربطی به تصرف پنجاهساله آن ندارد و صهیونها چندان نیز توانایی حل آن را ندارند که اگر داشتند تا به حال توانسته بودند. جهان اسلام با فهم درست مساله میتواند بر آن فائق آید.
ارسال نظر