یادداشت/ بخش سیزدهم
نظام بینالملل و ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه - ۲۲ شهریور ۹۶
دکتر محمود سریعالقلم
استاد دانشگاه شهید بهشتی
حد و مرز این خط تعاملـتقابل مشخص نیست و هر دو بازیگر در جریان وزنگذاری متغیرها هستند، هرچند بهنظر میرسد با توجه به منافع متضاد بازیگران منطقهای، روندها بیشتر بهسوی مدیریت اختلافها پیش میرود تا حل آنها. منافع اسرائیل و عربستان در تقابل با جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است. با توجه به اینکه بازی سیاسی و ژئوپلیتیک در خاورمیانه فعلی براساس حاصلجمع صفرـیک است، عربستان و اسرائیل، تضعیف مالی ایران و قطبی کردن سیاست خاورمیانهای را در چارچوب منافع خود تحلیل میکنند.
دکتر محمود سریعالقلم
استاد دانشگاه شهید بهشتی
حد و مرز این خط تعاملـتقابل مشخص نیست و هر دو بازیگر در جریان وزنگذاری متغیرها هستند، هرچند بهنظر میرسد با توجه به منافع متضاد بازیگران منطقهای، روندها بیشتر بهسوی مدیریت اختلافها پیش میرود تا حل آنها. منافع اسرائیل و عربستان در تقابل با جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است. با توجه به اینکه بازی سیاسی و ژئوپلیتیک در خاورمیانه فعلی براساس حاصلجمع صفرـیک است، عربستان و اسرائیل، تضعیف مالی ایران و قطبی کردن سیاست خاورمیانهای را در چارچوب منافع خود تحلیل میکنند.
یکی از تحولات بسیار جدی در ژئوپلیتیک خاورمیانه، ارائه برآوردهای نادرست از عملکرد ایران است. سیاستمداران منطقهای با بهکارگیری نکتههای ظریف روانشناسانه، ایران را به یک غول بزرگ سیاسی و نظامی و هرجومرجطلب تشبیه کردهاند. تورم تهدید، بخش مهمی از قطبی کردن و ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه است که با همکاری تدریجی اسرائیل و کشورهای حوزه خلیجفارس شکل گرفته است. کانون تئوریک مخالفان جمهوری اسلامی ایران، جلوگیری از ورود ایران به اقتصاد بینالملل، جلوگیری از عادی شدن روابط اقتصادی ایران با ژاپن و اتحادیه اروپا، جلوگیری از دادن مجوز از سوی آمریکا برای کار اقتصادی ایران با دلار و به تاخیر انداختن سرمایهگذاری خارجی در ایران است که درمجموع براساس این دیدگاه، ایران باید بهعنوان یک کشور جنگجو، در حد بقا حفظ شود. معماری این تصویر، زمینههای دوقطبی شدن خاورمیانه را فراهم میآورد. این شرایط، آمریکا را به حضور سیاسی، نظامی و امنیتی در خاورمیانه ترغیب میکند. همانگونه که در بخش اسرائیل تبیین شد، این چارچوب در امتداد منافع اسرائیل است و نگرانیهای امنیتی کشورهای عربی را نیز کاهش میدهد. امکان حلوفصل مسائل سوریه تا اندازه قابلتوجهی، تابع آینده روابط روسیه و آمریکا خواهد بود. به میزانی که این رابطه همچنان بحرانی باقی بماند، موضوع سوریه نیز طولانی خواهد شد. بهموجب فشارها و تحریمهای اقتصادی، آمادگی مسکو برای باثباتسازی روابط، بهمراتب بیشتر از آمریکا است. افزایش کار نظامی در شرق اروپا و خاورمیانه نشانگر این است که دولت جدید آمریکا در پی اهرمهای جدید با مسکو بوده و عجلهای برای تفاهم ندارد. دولت جدید، صبر استراتژیک دولت اوباما را کنار گذاشته و با تعریف دیگری وارد عرصه روابط بینالمللی شده است. این سیاست جدید آمریکا به نفع عربستان و اسرائیل است. درعینحال، کشورهای عربی خلیجفارس تلاش کردهاند با سرمایهگذاری در بخش انرژی روسیه، نوعی تعامل پایدار با مسکو ایجاد کرده و بر سیاستهای خاورمیانهای روسیه اثرگذاری کنند. همانند گذشته، بهنظر میرسد که حلوفصل اختلافهای خاورمیانه در اولویت این کشورها نباشد. موضوع فلسطین نیز با مطرح شدن سوریه و داعش، از اهمیت گذشته برخوردار نیست.
ارسال نظر