یادداشت/ بخش دوازدهم
نظام بینالملل و ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه - ۲۱ شهریور ۹۶
دکتر محمود سریعالقلم
استاد دانشگاه شهید بهشتی
ژئوپلیتیک خاورمیانه از سه منبع تاثیر پذیرفته و شکل میگیرد. نخست، سطح نظام بینالملل است. برخلاف سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۹۰ که آمریکا توانست نظمی جهانی ایجاد کند و بخشهای مهمی از مناطق جهان را با قواعد اقتصادی و امنیتی موردنظر خود شکل دهد، در شرایط فعلی، مجبور است با همکاری دیگران و از طریق اقدامات چندجانبهگرایانه، چنین نظمی را آن هم با درنظر گرفتن منافع دیگران، طراحی کند.
جهانیشدن، کشورهای تازهصنعتیشده و بعضی کشورهای درحالتوسعه را ثروتمند کرد و غولهای اقتصادی مانند چین و برزیل، رشد کردند و توان مالی قابلتوجهی بهدست آوردند.
دکتر محمود سریعالقلم
استاد دانشگاه شهید بهشتی
ژئوپلیتیک خاورمیانه از سه منبع تاثیر پذیرفته و شکل میگیرد. نخست، سطح نظام بینالملل است. برخلاف سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۹۰ که آمریکا توانست نظمی جهانی ایجاد کند و بخشهای مهمی از مناطق جهان را با قواعد اقتصادی و امنیتی موردنظر خود شکل دهد، در شرایط فعلی، مجبور است با همکاری دیگران و از طریق اقدامات چندجانبهگرایانه، چنین نظمی را آن هم با درنظر گرفتن منافع دیگران، طراحی کند.
جهانیشدن، کشورهای تازهصنعتیشده و بعضی کشورهای درحالتوسعه را ثروتمند کرد و غولهای اقتصادی مانند چین و برزیل، رشد کردند و توان مالی قابلتوجهی بهدست آوردند. این انتقال سرمایه و تولید از غرب به آسیا و آمریکای لاتین باعث کاهش قدرت مالی و توان تولید آمریکای شمالی، غرب اروپا و ژاپن شد و بسیاری از این کشورها، شرکا و رقبای جدیای در سطح جهان پیدا کردند. هرچند برتری فناورانه غرب همچنان باقیمانده است، ولی سهم بازار جهانی را مانند گذشته در اختیار ندارد. بخش اقتصاد آمریکای این مقاله، تحولات بانکی و تولیدی دو دهه اخیر را معرفی کرد. پیامد این تحولات در حوزه ژئوپلیتیک، شکلگیری یک مثلث با سه ضلع آمریکا، روسیه و چین است. چین، حوزه امنیت ملی خود را تنها در منطقه شرق آسیا تعریف کرده است. روسیه، اصل را در منطقه شرق و شمال اروپا میداند، ضمن اینکه طی چند سال اخیر، در خاورمیانه نیز نقش بسزایی ایفا میکند. آمریکا تقریبا در همه مناطق، حضور خود را راهبردی و در چارچوب امنیت ملیاش تعریف میکند. چین بازیگر محتاطی است و از نظم موجود اقتصاد جهانی بسیار بهره میبرد؛ بنابراین، رویارویی غیرقابلکنترلی را با آمریکا پی نخواهد گرفت، اما بهصورت ابهام استراتژیک از اهداف کلان روسیه حمایت خواهد کرد و بهاینترتیب، از شکلگیری نظم موردنظر آمریکا، بهویژه در دولت جدید واشنگتن، جلوگیری خواهد کرد.
روسیه در نظم اقتصاد جهانی نقشی ندارد، ولی با توجه به قدرت نظامی و هستهای در اروپا، آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه میتواند مانع حل مسائل بدون درنظر گرفتن منافع خود شود. روسیه و چین هر دو در پی کاهش قدرت مانور آمریکا هستند. علاوهبر این، آمریکا توان مالی ورود گسترده و طولانی در نزاعهای منطقهای و جهانی را ندارد. دولت جدید آمریکا توانسته است تنها 50 میلیارد دلار، به بودجه نظامی آمریکا اضافه کند. روسیه و چین از یکسو خواهان تقابل جدی نظامی با آمریکا نیستند و از سوی دیگر، نمیخواهند نظم موردنظر واشنگتن را بپذیرند. سه منطقه خاورمیانه، شرق اروپا و شرق آسیا، تئاتر مانور، جنگ روانی، نمایش قدرت نظامی و پخش اطلاعات نادرست سه قدرت قرار خواهد گرفت. بهنظر میرسد اقتصاد جهانی، بهعنوان یک خط موازی در کنار این پویایی ژئوپلیتیک سه قدرت، به حرکت تدریجی و فناورانه خود ادامه دهد. دوم اینکه، در سطح منطقهای، خاورمیانه بیشترین آسیب را از نزاع ژئوپلیتیک قدرتهای بزرگ خواهد دید. تنها در خاورمیانه و بهویژه در یمن، عراق و سوریه است که بازیگران بومی، منطقهای و بینالمللی، فعالیت مستقیم نظامی دارند. منافع روسیه و آمریکا و نوع تعاملـتقابلی که در پیش میگیرند، در تعیین سرنوشت سوریه، عراق، داعش، اقلیم کردستان و منافع ترکیه در خاورمیانه نقش مهمی خواهد داشت.
ارسال نظر