نظام بین‌الملل و ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه - ۱۶ شهریور ۹۶

دکتر محمود سریع‌القلم
استاد دانشگاه شهید بهشتی

طی دو سال ۲۰۱4-۲۰۱3، گروه‌های لابی موسسه‌های مالی برای تنظیم قوانین مورد علاقه خود در دولت، ۴/ ۱ میلیارد دلار هزینه کرده‌اند. در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، بسیاری از شرکت‌ها حدود ۴۰درصد از درآمد خود را صرف سرمایه‌گذاری می‌کردند، اما هم‌اکنون پول نقد و درآمد در بازار سهام به‌کار گرفته می‌شود، زیرا سریع‌تر به درآمد بالاتر می‌رسد. در دوره ۲۰15-۲۰05 بالغ بر ۵۰۰ شرکت بزرگ، حدود ۴ تریلیون دلار از سهام خود را دوباره از بازار خریده‌اند. استراتژی شرکت‌ها بر این اساس شکل گرفته است که درآمد خود را به خارج از آمریکا منتقل کنند تا کمتر مالیات بدهند و سهم بازار خود را به‌طور تدریجی افزایش دهند؛ به‌عنوان مثال، شرکت مایکروسافت برای خرید لینکداین، ۲۶ میلیارد دلار هزینه کرد تا به ۴۶۷ میلیون کاربر این نرم‌افزار دسترسی پیدا کند یا دولت جدید آمریکا مطرح کرده است که یک تریلیون دلار از پول شرکت‌های بزرگ آمریکا در خارج از این کشور می‌تواند بدون دریافت مالیات، به داخل آمریکا برگردد.

نوعی تقسیم‌بندی جدید در سرمایه‌داری آمریکایی رخ داده است. شرکت‌های دارویی و فناوری و همچنین موسسه‌های مالی و بانک‌ها، همواره درحال افزایش سرمایه هستند و در سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۶۵ درصد درآمد آمریکا در بیرون از این کشور، از سوی این نوع شرکت‌ها تامین شده است. این درحالی است که ۷۰۰ شرکت چندملیتی مانند جی‌ای، پپسی و پراکتور گمبل، بین ۲۵ تا ۴۰ درصد در چند سال اخیر، کاهش درآمد داشته‌اند. تنها صنعت داخلی در آمریکا که درآمد قابل‌توجهی داشته، صنعت تبلیغات تلویزیونی است که بالغ بر ۱۸۵میلیارد دلار است. درآمد تبلیغاتی هنگام برگزاری مسابقات فوتبال و بسکتبال در آمریکا سالانه حدود ۲/ ۸ میلیارد دلار است. صنعت موسیقی زنده و کنسرت نیز سالانه حدود ۹/ ۶ میلیارد دلار درآمد دارد. از میان ۵۰ شرکت چندملیتی آمریکا، ۴۶ درصد درآمد بیرون از آمریکا متعلق به شرکت‌های مربوط به فناوری اطلاعات بوده که طی یک دهه از ۱۷ درصد، حدود سه برابر رشد داشته است؛ به‌عنوان مثال، شرکت اَپل در سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۴۶ میلیارد دلار درآمد بیرون از آمریکا داشت که پنج برابر شرکت جی‌ای بود. به‌این‌ترتیب، شرکت‌ها، نرخ درآمد بیشتری دارند، زیرا هزینه‌ها را کاهش داده‌اند، دستمزدها را ثابت نگه داشته‌اند، سرمایه‌گذاری نمی‌‌کنند و از نزاع‌های قانون‌گذاران بهره می‌گیرند. از این منظر، اقتصاد آمریکا درحال یک انتقال بزرگ، از تولید به خدمات است. برون‌سپاری و بهره‌برداری گسترده از بازار کار ارزان در کشورهای آسیایی، نرخ درآمد شرکت‌ها را به‌شدت بالا برده است. حتی نفت در سال‌های اخیر به‌صورت یک سرمایه مالی درآمده و تنها یک سوخت بنیادی و کالا نیست. موسسه‌های مالی هم خود بازار مالی هستند و هم از آن استفاده می‌کنند و مقررات موجود نیز به آنها کمک می‌کند که توجه زیادی به اقتصاد ملی نداشته باشند. بانک‌های بزرگ حتی در کنترل انرژی، فلزات و عرضه محصولات کشاورزی نقش بنیادینی دارند. سیستم مالیاتی آمریکا نیز که خود ۷۵ هزار صفحه سند است، قرض گرفتن را تشویق کرده و به رشد مالی از طریق بازار سهام کمک می‌کند.