یادداشت/ بخش چهارم
نظام بینالملل و ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه - ۱۱ شهریور ۹۶
دکتر محمود سریعالقلم
استاد دانشگاه شهید بهشتی
این جهانبینی اوباما و مفروضات و باورها و حتی حس او در مورد نظام بینالملل باعث شد که دیدگاهها و محاسبات قدرتهای بزرگ بهگونهای دیگر شکل بگیرد و چین و روسیه با قدرتنمایی بیشتری وارد تعاملات بینالمللی شوند. هرچند حضور و منافع کلان آمریکا در دوره اوباما در نقاط مختلف جهان همچنان باقی ماند، ولی دخالتهای این کشور، حالت غیرمستقیم، موردی، محدود و مبتنیبر فناوری پیدا کرد، تا نیروی صرف نظامی.
اوباما، بهعنوان یک وکیل و حقوقدان، به سیاست خارجی آمریکا بهصورت موضوعی که باید از راهبرد یگانهای پیروی کند، نگاه نمیکرد.
دکتر محمود سریعالقلم
استاد دانشگاه شهید بهشتی
این جهانبینی اوباما و مفروضات و باورها و حتی حس او در مورد نظام بینالملل باعث شد که دیدگاهها و محاسبات قدرتهای بزرگ بهگونهای دیگر شکل بگیرد و چین و روسیه با قدرتنمایی بیشتری وارد تعاملات بینالمللی شوند. هرچند حضور و منافع کلان آمریکا در دوره اوباما در نقاط مختلف جهان همچنان باقی ماند، ولی دخالتهای این کشور، حالت غیرمستقیم، موردی، محدود و مبتنیبر فناوری پیدا کرد، تا نیروی صرف نظامی.
اوباما، بهعنوان یک وکیل و حقوقدان، به سیاست خارجی آمریکا بهصورت موضوعی که باید از راهبرد یگانهای پیروی کند، نگاه نمیکرد. او مسائل سیاست خارجی را مورد به مورد بررسی میکرد و برای آنهایی که تصور میکرد میتواند با محدودیتها و منابع موجود کاری انجام دهد، برنامهریزی میکرد. او در اینباره در مصاحبهای با مجله نیویورکر گفت که آنچه او نیاز دارد، شرکای راهبردی است و حتی به فردی مانند جرج کنان که راهبرد جنگ سرد را نوشت، احتیاجی نیست. اوباما طی سخنرانی در سازمان ملل در سال ۲۰۰۹، سیاست یکجانبه گذشته را رد کرد و قول داد در دولت او، دوجانبهگرایی و همکاری، اصل خواهند بود. در همان سخنرانی اوباما سیاست و قدرت را با حاصلجمع غیرصفر تفسیر کرد و اعتقاد خود را مبنیبر اینکه هیچ کشوری نباید بر کشور دیگری مسلط شود، مطرح کرد. اوباما استفاده از قدرت نظامی را تنها برای عملیات خاص، کوتاهمدت و هدفدار تلقی میکرد. منتقدان اوباما بر این نظر بودند که مفروضات او در مورد سیاست، اهداف آمریکا در نظام بینالملل و نحوه استفاده از قدرت نظامی برای پیشبرد سیاست خارجی آمریکا، معیوب است و با سنتهای سیاست خارجی آمریکا سازگار نیست. از نظر آنها صبر استراتژیک اوباما باعث شد که چین و روسیه از هر نمایش قدرت سیاسی و نظامیای استفاده و سوءاستفاده کنند و آمریکا را در دریای جنوبی چین، کریمه و اوکراین و درنهایت در سوریه در مقابل عمل انجامشده قرار دهند. سیاست سکوت و خویشتنداری، با ماهیت هرجومرج در نظام بینالمللی سازگار نیست و اوباما نشان داد تا از نتیجه اقدامی مطمئن نباشد، در آن سرمایهگذاری نمیکند. بازگشت از سیاست حمله به سوریه از دید منتقدان، نمونه آشکار این سیاست اوباما است. کاهش قدرت نظامی در آسیا و اروپا زمینه ورود چین و روسیه را فراهم میکند. ساموئل هانتینگتون بر این نظر بود که صعود و فرود آمریکا در نظام بینالملل، رابطه مستقیمی با فرازونشیب دموکراسی و آزادی در جهان دارد و این، مبنای رئالیسم جدید بهعنوان خط فکری مسلط بر سیاست خارجی آمریکا تا پیش از اوباما بود. اوباما به ماهیت نظامهای سیاسی کشورها اهمیت نمیداد، بلکه به انگیزهها و رفتارهای آنان توجه داشت. او معتقد بود که ضداسرائیلی بودن ایران، دلیل بر این نیست که این کشور به بقا، رشد اقتصادی، روشهای در قدرت ماندن، مشوقهای سیاسی و اولویتهای دیگر کشور اهمیت نمیدهد.
ارسال نظر