امیر‌هوشنگ میرکوشش
دکترای روابط بین‌الملل و عضو هیات علمی دانشگاه

جعفر نقدی
دکترای روابط بین‌الملل و مدرس دانشگاه

سیاست عربستان در قبال کشورها و همسایگان ضعیف منطقه نیز بیشتر در رقابت با ایران تعریف شده است که نمود اصلی آن تلاش برای مهار و تسلیم معترضان شیعی در دو کشور بحرین و یمن بوده که در دوره ریاست‌جمهوری روحانی ادامه یافته است و البته استراتژی عربستان در یمن در شکل تهاجمی و در برابر بحرین شکل تدافعی داشته است.

در اینجا در ابتدا اگر بخواهیم از بحرین شروع کنیم، می‌توان گفت استراتژی عربستان در قبال تحولات بحرین در دوره ریاست‌جمهوری روحانی نیز در حمایت از آل خلیفه ادامه یافته است و همچنان عربستان به حمایت مادی و معنوی خود برای سرکوب اعتراضات شیعیان بحرینی ادامه می‌دهد؛ به‌طوری که حتی عربستان در این دوره از برخی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز درخواست کمک کرده است. به‌عنوان مثال در همین زمینه وال‌استریت‌ژورنال در مقاله‌ای در ۱۵ مارس ۲۰۱۵ می‌نویسد که عربستان سعودی برای جلب حمایت دیپلماتیک و احتمالا حمایت فنی و نظامی از سیاست مقابله با ایران، با دولت‌های پاکستان، مالزی، اندونزی و کشورهای آسیای میانه مذاکره کرده و از آنها خواسته است تا در سرکوب شورش شیعیان بحرین علیه حکومت سنی این کشور که به نمادی از مقابله اعراب علیه نفوذ ایران بدل شده است، مشارکت کنند. از طرف دیگر عربستان تحمل سرکشی کشور‌های کوچکی مثل قطر را که عضو شورای همکاری و از متحدین عربستان هستند نیز ندارد و محاصره اقتصادی و قطع روابط این کشور و حامیانش با قطر را در این راستا می‌توان تحلیل کرد.

بحران سوریه

سوریه از کشور‌هایی است که تقابل و کنش سه عامل جغرافیا، قدرت و سیاست موجب شکل‌گیری نوعی رقابت بین‌المللی برای تاثیرگذاری و مدیریت حوادث داخلی این کشور شده است. بحران سوریه علاوه بر مسائل داخلی از کشاکش‌های منطقه‌ای نیز متاثر است. عربستان، قطر و ایران از جمله طرف‌های عمده این کشاکش هستند. آنها در بحران سوریه انگیزه‌ها و منافع مشترک و در عین حال متفاوتی را دنبال می‌کنند. عربستان برای خود قلمرو ژئوپولیتیک تعریف کرده و منافع خود را در اتحاد با قدرت هژمون جهان، برای رقابت با قدرت منطقه‌ای ایران می‌بیند تا بتواند موازنه را برقرار کند و قدرت ایران را به چالش بکشاند.