«دنیای اقتصاد» نقاط قوت و ضعف نشست رسانهای روحانی را تحلیل محتوا میکند
سایه روشن کنفرانس مطبوعاتی رئیسجمهور
دنیای اقتصاد- زینب موسوی: نشستهای خبری رئیس دولت یازدهم به عدد ۱۰ رسید؛ نشستهایی رسمی با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی که طی حدود ۴ سال دولت حسن روحانی، فرصتی همزمان برای رسانهها و رئیسجمهوری برای پرسش و پاسخ درباره تشریح شرایط کشور فراهم کرده است. فارغ از آنکه همه این نشستها تا چه میزان توانسته از یکسو رسانهها را درباره عملکرد دولت اقناع کند و از سوی دیگر فرصتی باشد تا دولت به تشریح مناسب عملکرد خود بپردازد، به تحلیل آخرین کنفرانس مطبوعاتی رئیسجمهور میپردازیم و سیاه و سپید این نشست را تشریح میکنیم.
دنیای اقتصاد- زینب موسوی: نشستهای خبری رئیس دولت یازدهم به عدد ۱۰ رسید؛ نشستهایی رسمی با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی که طی حدود ۴ سال دولت حسن روحانی، فرصتی همزمان برای رسانهها و رئیسجمهوری برای پرسش و پاسخ درباره تشریح شرایط کشور فراهم کرده است. فارغ از آنکه همه این نشستها تا چه میزان توانسته از یکسو رسانهها را درباره عملکرد دولت اقناع کند و از سوی دیگر فرصتی باشد تا دولت به تشریح مناسب عملکرد خود بپردازد، به تحلیل آخرین کنفرانس مطبوعاتی رئیسجمهور میپردازیم و سیاه و سپید این نشست را تشریح میکنیم.
بیان واقعیات با تکیه بر زبان تخصصی و آمار
این کنفرانس مطبوعاتی که دو روز پیش یعنی روز دوشنبه در پاستور برگزار شد، از چند وجه قابل بررسی است؛ نخست آنکه حسن روحانی در این نشست تلاش کرد عملکرد خود را در قالب زبان تخصصی و با تکیه بر آمار برای خبرنگاران و رسانهها ارائه و تشریح کند. این یکی از نکات مثبتی است که میتواند سهم بزرگی در قوت یافتن کنفرانس مطبوعاتی روحانی به خود اختصاص دهد و ازجمله نقاط مثبت این نشست خبری بهشمار آید.
با این حال تاکید بر این نکته ضروری است که ارائه مستندات آماری آن هم با زبان تخصصی، گرچه نکتهای مثبت به شمار میآید؛ اما این امر زمانی مثبت خواهد بود که مخاطبان این نشست تنها نخبگان جامعه باشند نه همه مردم ایران. بر این اساس میتوان گفت تاکتیک روحانی در تشریح عملکرد خود به زبان تخصصی و بیان واقعیات بر اساس مستندات آماری، در واقع به مغفول ماندن بخش بزرگی از مخاطبان که عامه مردم هستند میانجامد؛ نکتهای که در این نشست خبری بسیار ملموس بود. حسن روحانی اگرچه توانست اظهارات خود را مستند به آمار کند اما واقعیت آن است که صحبتهای او برای همه اقشار قابل درک نبود و از این موضوع میتوان بهعنوان نخستین نقطه منفی در نشست اخیر مطبوعاتی روحانی یاد کرد؛ آنجا که جنس مخاطب از سوی گوینده گم میشود.
از سوی دیگر، استفاده از آمار زمانی گویا است که در قالب قیاس با دورههای پیشین و عملکرد دولت یا دولتهای قبل قرار گیرد حال آنکه حسن روحانی در این نشست، به بیان مستندات آماری بهصورت خام پرداخت و این موضوع نیز به ناملموس ماندن آنچه که روحانی از پیشرفتهای دوره ریاستش بر دولت یازدهم گفت، منجر شد. روحانی گرچه تاکتیک خوب «بیان واقعیات با تکیه بر زبان تخصصی و آمار» را سرلوحه اظهاراتش قرار داد، اما بیتوجهی به آنکه سخن گفتن از واقعیتهای آماری نیز باید ساده و باورپذیر باشد، بار دیگر از ضعف دولت در بیان عملکردش پرده برمیدارد.
حسن روحانی بارها از سوی منتقدان درباره آنچه بهعنوان آمار عملکرد کابینهاش ارائه میکند مورد انتقاد واقع شده است. بهنظر میرسد برخی انتقادات برای آن قابلیت بزرگنمایی از سوی رسانههای مخالف دولت یافته است که دولتیها بهویژه رئیسجمهوری نتوانستهاند مستندات آماری خود را «در قالب مقایسه با گذشته»، بهصورت «ساده، باورپذیر و همه فهم» بیان کنند حال آنکه دولت برای توفیق در این زمینه، باید به بیان بدون سانسور چالشها بپردازد و بتواند سهم نهادها در حل این چالشها را تشریح کند.
روحانی که بارها چوب انتقاد منتقدان را طی حدود ۴ سال ریاستجمهوریاش، در زمینه آمار خورده، برای اولین بار اشارهای کوتاه به مراکز اصلی آماری و سیاستهای حاکم بر آنها کرد. رئیسجمهوری در توضیح آمار افزایش اشتغال خالص و رسیدن به یک رقم قابل قبول اشارهای به مرکز آمار ایران که منشأ آمار در دولت قبل و دولت یازدهم است، کرد و توضیح داد که آمارگیری با همان مدل سابق در حال کار است و رئیس مرکز آمار نیز که اخیرا به دیوان محاسبات رفت، همان رئیس مرکز آمار دولت قبل بود. او تاکید کرد که دولت در تغییر عادل آذر رئیس سابق مرکز آمار که در سه سال دولت روحانی نیز در مقام ریاست این نهاد بود، دخالتی نداشت و او به درخواست مجلس از بدنه دولت جدا و به دیوان محاسبات رفت. او همچنین به رئیس خزانه نیز اشاره کرد که در دولت قبلی هم بر سرکار بود. روحانی این واقعیت را میتوانست بسیار پیشتر از اینها در پاسخ به منتقدان مطرح کند.
نقاط ضعف
با وجود آنکه در بالا نیز به برخی نقاط ضعف در کنار نکات مثبت نشست دیروز روحانی اشاره کردیم اما در این قسمت از ویژگیهای این نشست که در سایر نشستهای خبری روحانی نیز مورد انتقاد واقع میشود، اشاره میکنیم؛ ازجمله زمان برگزاری نشستهای دولت و ابهام، نوسان و انفعال در پاسخها.
زمان برگزاری نشستهای دولت
نخستین مورد از ضعفهای عمومی نشستهای روحانی، زمان برگزاری آن است. کنفرانس اخیر رئیسجمهوری زمانی برگزار شد که فردای آن هیچ روزنامهای بهدلیل تعطیلی رسمی منتشر نشد. با این حال انتخاب ساعت برگزاری این نشست در صبح، برخلاف نشستهای پیشین که در ساعات عصر برگزار میشد و رسانههای مکتوب را با بحران «کوتاهی زمان» برای پرداختن به محتوا روبهرو میکرد، منطقی و مناسب بود. این مشکل نهتنها این بار که در نشستهای مرتبط با دولت به امری معمول بدل شده است؛ برای نمونه میتوان به گزارش هیات ویژه گزارش ملی بررسی حادثه پلاسکو اشاره کرد که نشست آن در غروب چهارشنبه ۱۶ فروردینماه برگزار و اخبار آن پس از ساعت ۹ شب در خبرگزاریها منتشر شد و این زمان نامناسب سبب شد روزنامهها با تاخیری دو روزه این گزارش را منتشر کنند. کنفرانسهای مطبوعاتی روسایجمهور جهان نیز اغلب صبح برگزار میشود و بهنظر میرسد دولتیها نتوانستند به این ضعف بزرگ تا پایان دوره ۴ ساله دولت یازدهم پی ببرند.
ابهام، نوسان و انفعال در پاسخها
نگاهی به نشست اخیر حسن روحانی از ضعفی دیگر پرده بر میدارد؛ «اکراه در پاسخ به سوالهای انتخاباتی». روحانی در حالی به سوالهای انتخاباتی خبرنگاران با اکراه و معذوریت پاسخ میداد که دلیل آن برای مخاطبان نه روشن است و نه قابل درک. او حالا که کمتر از ۴۰ روز به انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده و حضورش در انتخابات مسجل شده، چرا از پاسخ به سوالهای انتخاباتی اکراه داشت حال آنکه فضای کشور انتخاباتی است و او بهعنوان رئیسجمهوری میتواند در این زمان پاسخگوی سوالات اینچنینی باشد. از سوی دیگر در پاسخهای روحانی نوسانی ملموس دیده میشد. او نتوانست این بار هم بهصورت بهنگام از مستندات آماری بهره گیرد؛ در برخی پاسخها بیش از حد بر آمارها تکیه کرد و در پاسخ به سوالاتی دیگر که نیازمند توضیحات آماری بود، به توضیحات کوتاه بسنده کرد.
حسن روحانی همچنین در پاسخ به برخی سوالات بیپشتوانه برخی خبرنگاران منفعل عمل کرد و از پاسخ درست و محکم بازماند. برای مثال میتوان به سوال خبرگزاری فارس اشاره کرد که پرسید: «تیم اقتصادی شما برای کاهش نرخ تورم، نرخ سود بانکی را کاهش داد و این امر به بحرانهای بانکی انجامید». حسن روحانی میتوانست در این بخش، به ریشههای تاریخی نارسایی کنونی بانکی اشاره و تاکید کند که نرخ سود بالای بانکی معلول نارساییها است. او همچنین میتوانست به تلاشهای دولت برای کاهش نرخ سود بانکی اشاره و از کاهش نرخ سود بین بانکی از ۲۸ درصد به ۲۰ درصد سخن بگوید. حتی رئیسجمهوری میتوانست با استناد به سیاستهای دولت، فرض این سوال را زیر سوال ببرد و قاطعانه اعلام کند که سیاست دولت یازدهم تثبیت نرخ سود بانکی نبوده است. این پاسخ درواقع نهتنها برای این خبرنگار که میتوانست پاسخی به منتقدان دولت باشد.
پاسخ به یک دروغ
با همه این نقاط ضعف و قوت، روحانی سرانجام پس از ۴ سال به دروغ پرتکرار برخی رسانههای مخالف دولت پاسخ داد. او تلاش کرد در پایان دولت یازدهم، از موضوع «حل ۱۰۰ روزه مشکلات» تا حدی رفع سوءتفاهم کند. هرچند همچنان این انتقاد بر او وارد است که چرا طی چهار سال در پی رفع این سوءتفاهم برنیامد و فرصت را در اختیار منتقدان قرار داد تا سوءتفاهم در این زمینه را نزد افکار عمومی مطرح کنند.
از سوی دیگر، حسن روحانی در تشریح این موضوع از مقایسه آماری غفلت کرد و این یکی از همان نقاطی است که روحانی به جای تکیه بر مستندات آماری، به توضیحات شفاهی بسنده کرد. روحانی میتوانست در این بخش از نشست خبری به مقایسه آماری عملکرد ۱۰۰ روز پایانی دولت محمود احمدینژاد و ۱۰۰ روز نخست دولت خود اشاره کند. برای مثال روحانی باید اعلام میکرد که میانگین تورم ماهانه از فروردین تا خرداد ۹۲، ۸/ ۲ درصد بود حال آنکه از تیر ماه تا شهریور همان سال یعنی ماههای آغازین دولتش به رقم ۴/ ۱ درصد رسید. همچنین اشاره به این آمار ضروری بهنظر میرسید که میانگین تورم نقطه به نقطه در ۶ ماه نخست سال ۹۲، رقم ۴۳ درصد بود و میانگین این تورم در شش ماهه دوم همان سال، به رقم ۲/ ۲۸ درصد کاهش یافت.
او همچنین میتوانست به اذعان کارشناسان در زمینه ترخیص کالا در مقایسه ۱۰۰ روز انتهایی دولت دهم با ۱۰۰ روز ابتدایی دولت یازدهم نیز اشاره کند. کارشناسان این امر میگویند دولت یازدهم توانست اولویتها در ترخیص کالا را تغییر دهد به نحوی که در دولت قبل کالاهای اساسی با داشتن ارز مرجع، بسیار دیرتر از کالاهای لوکس ترخیص میشدند حال آنکه با روی کار آمدن روحانی این اولویت به نفع کالاهای اساسی از جمله دارو تغییر کرد. حسن روحانی با همه این نقاط سپید و سیاه، اگر بار دیگر فرصت ریاست بر دولت آتی را از مردم دریافت کند، بیش از همه نیازمند ترمیم حلقههای منفصل ارتباطی خود با مردم و نخبگان است؛ چه آنها که در نشستهای مطبوعاتیاش نمایان شده و چه آنها که در ارائه گزارش عملکرد بر دوش تیم رسانهایاش است.
ارسال نظر