مواجهه ایران با آمریکای جدید چگونه باشد؟
متحدیابی درعصر ترامپ
دنیای اقتصاد: به دنبال روی کار آمدن دونالد ترامپ و افزایش سطح تهدیدات این کشور علیه ایران، این سوال برای افکار عمومی ایجاد شدهاست که تهران برای عبور از این تهدیدات و شکستن اجماع احتمالی باید چه اقداماتی انجام دهد. چهار کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» بر این باورند که ایران در این مقطع نیازمند یک فرآیند جدی گفتوگوهای استراتژیک است و باید در این راستا به سراغ الگوهای ارتباطی برود که بر مبنای آنها امکان اجماعسازی ضد ایرانی کاهش پیدا کند و ساختار قرار گرفتن خود در پیمانهای سیاسی، امنیتی و نظامی را بازنگری کند.
دنیای اقتصاد: به دنبال روی کار آمدن دونالد ترامپ و افزایش سطح تهدیدات این کشور علیه ایران، این سوال برای افکار عمومی ایجاد شدهاست که تهران برای عبور از این تهدیدات و شکستن اجماع احتمالی باید چه اقداماتی انجام دهد. چهار کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» بر این باورند که ایران در این مقطع نیازمند یک فرآیند جدی گفتوگوهای استراتژیک است و باید در این راستا به سراغ الگوهای ارتباطی برود که بر مبنای آنها امکان اجماعسازی ضد ایرانی کاهش پیدا کند و ساختار قرار گرفتن خود در پیمانهای سیاسی، امنیتی و نظامی را بازنگری کند.
دنیای اقتصاد- سعیده سادات فهری: بهدنبال روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیسجمهوری جدید ایالاتمتحده آمریکا و احتمال بروز تغییراتی در مناسبات این کشور با کشورهایی چون چین و روسیه بهعنوان قدرتهایی که مناسبات نزدیکی با تهران دارند، اکنون این سوال مطرح است که جمهوری اسلامی ایران باید مناسباتش با این کشورها را به چه صورت تنظیم کند که بیشترین منافع عایدش شود؛ آیا نزدیک شدن به روسیهای که ترامپ از آن تعریف و تمجید میکند به نفع ایران است یا بهبود بیشتر مناسبات با چین بهعنوان کشوری که رئیسجمهوری آمریکا لااقل در دوران مبارزات انتخاباتی خط و نشانهایی علیه آن در قالب چین واحد کشیده بود. در این بین یک گزینه دیگر هم مطرح است مبنی بر اینکه تهران همزمان روابطش با دو قدرت را تنظیم کرده و پیش ببرد. یعنی به عبارتی ایران نباید تمام تخممرغهایش را در یک سبد قرار دهد بهگونهای که همزمان که مراودات اقتصادی با چین مدنظر تهران است با روسیه نیز در مسائل امنیتی و سیاسی، به درستی مناسباتش را تنظیم کند.
درواقع اغلب تحلیلگران مسائل بینالملل بر این اعتقاد هستند که هر کشوری در راستای تامین منافع حداکثریاش باید روابطش با دیگر کشورها را به گونهای تنظیم کند که برای خود دشمنتراشی نکند و به نظر میرسد که تهران نیز بهویژه در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی تلاش داشته تا نگاه به شرق و غرب را همزمان پیش ببرد و ضمن بهبود مناسبات با کشورهای اروپایی نگاهی نیز به شرق دارد. در این رابطه به بررسی این پرسش پرداختیم که در برهه فعلی که ترامپ روی کار آمده است، روسیه بهتر میتواند منافع ایران را تامین کند یا چین یا هر دو کشور و اینکه آیا این دو کشور میتوانند در قالب متحدی برای ایران ایفای نقش کنند.
تضاد کشورها با ترامپ، فرصتی برای ایران
اسماعیل بشری، کارشناس مسائل چین در این باره به «دنیای اقتصاد» گفت: «در چنین شرایطی معمولا پیدا کردن یک متحد مشکل است و اگر به چین بهعنوان یک همکار نگاه کنیم، بهتر است تا اینکه چین را یک متحد تلقی کنیم چرا که چین نیز مانند هر کشور دیگری منافع خود را ترجیح میدهد. البته ایران نباید تخم مرغهایش را در یک سبد بچیند و فقط به کشورهایی مانند روسیه و چین تکیه کند بلکه توسعه روابط با کشورهای اروپایی نیز باید در برنامههای سیاست خارجی ایران قرار داشته باشد. اگر ایران بتواند با کشورهای متنوعی همکاری داشته باشد، موفق میشود در برابر سیاستهای خصمانه آمریکا یک اجماع حاصل کرده و اجازه ندهد که دونالد ترامپ تمام طرحهایش را پیش ببرد.»
بشری همچنین در واکنش به این مساله که روابط ترامپ با روسیه بهتر از چین خواهد بود تاکید کرد: «به نظر من رابطه آمریکا با چین در دوره ترامپ اگر بد باشد، رابطه روسیه با آمریکا بدتر خواهد بود. این مسائل که ترامپ در مورد ولادیمیر پوتین مثبت صحبت کرده است یا دو طرف مایل به بهبود روابط هستند را باید فراموش کرد زیرا تضاد منافع روسیه و آمریکا بیشتر از آن است که بتوانند با یکدیگر همکاریهای نزدیک داشته باشند. در واقع هم روسیه، هم چین و هم اروپا با دولت کنونی ایالاتمتحده آمریکا تضاد منافع دارند و ایران باید براساس این تضادها با این کشورها وارد همکاری شود.»
چین متحد ایران نیست
از سوی دیگر محسن شریعتینیا، کارشناس مسائل چین، نیز در این رابطه توضیح داد: «چین هیچگاه متحد ایران نبوده و در آینده نیز بهدلیل آنکه دغدغههای استراتژیک و اولویتهای کلان اقتصادی و سیاسی دو کشور در رابطهای که با آمریکا دارند بسیار از یکدیگر متفاوت است، بعید به نظر میرسد که اتحادی میان ایران و چین در دوره جدید شکل بگیرد.»
شریعتینیا، رابطه آمریکا و چین را بسیار پیچیده توصیف کرد و گفت: «درواقع روسای جمهور و مقامات تنها یکی از لایههای تاثیرگذار بر این رابطه هستند. به نظر من این رابطه به سمت رقابت آمیزتر شدن حرکت خواهد کرد اما نوع رقابتی که بین دو کشور است با رقابت استراتژیکی که میان روسیه و آمریکا در گذشته وجود داشته و همچنین تنش میان ایران و آمریکا، ماهیتا متفاوت است چراکه دو کشور در حوزههای بسیار وسیعی با یکدیگر همکاری دارند به همین دلیل من معتقدم که رابطه پکن و واشنگتن به سمت رقابت بیشتر حرکت خواهد کرد اما دو کشور احتمالا تلاش میکنند که این رقابت را مدیریت کنند تا به سمت درگیری پیش نرود.»
نمیتوان روی چین حساب باز کرد
این کارشناس همچنین تاکید کرد که در حال حاضر تهران باید ترامپ شناسی را در کشور جدی بگیرد. او افزود: «به نظر میرسد که یک نگاه خام در تجزیه و تحلیل شخصیت ترامپ در ایران وجود دارد و این در حالی است که ما باید سهممان را از ترامپ و جایگاه او در کلیت نهادهای سیاسی در آمریکا، قدرتی که دارد و دستورکارهایی که احتمالا در پیش خواهد گرفت، عمق ببخشیم تا بر مبنای آن بتوانیم فرصتها و تهدیداتی را که متوجه کشور است تعریف کنیم. اگر آمریکاییها بخواهند بر ایران فشار استراتژیک وارد کنند بعید است که پکن حمایت جدی از ایران صورت دهد. بنابراین اگر ایران بهدنبال افزایش تنش در تعامل با آمریکا است خیلی روی چین نمیتواند حساب باز کند.»
نقش روسیه در اجماع ضد ایرانی
در عین حال عبدالرسول دیو سالار، پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه نیز در پاسخ به این پرسش «دنیای اقتصاد» گفت: «ایران در این مقطع نیاز به یک فرآیند جدی گفتوگوهای استراتژیک دارد به این معنا که نیاز است ایران ساختار قرار گرفتن خود در پیمانهای سیاسی، امنیتی و نظامی را بازنگری کند و در این راستا به سراغ الگوهای ارتباطی برود که بر مبنای آنها امکان اجماع سازی ضد ایرانی کاهش پیدا کند.» به گفته این کارشناس در این فضا مجموعهای از کشورها هستند که بالقوه در معرض این اجماع ضدایرانی قرار دارند و برخی از کشورها مانند کشورهای عربی نیز درون آن قرار دارند.
او ادامه داد: «برخی نیز در لایهای قرار دارند که میتوان گفت با اجماع ضدایرانی فاصله دارند. به نظر من در دوره ترامپ، ایران نیازمند آن است که روابطش را با کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بر مبنای این الگو دسته بندی کند. براساس این الگو، روسیه در دسته آن کشورهایی جای خواهد گرفت که با اجماع ضدایرانی خیلی فاصله دارد و میتواند نقش خیلی جدی برای مهار اجماع ضدایرانی داشته باشد.»
ایران باید نقش خود را در بازی خاورمیانهای روسیه تقویت کند
او با اشاره به اینکه در حوزه سیاست خارجی روسیه، ایجاد موازنه قوا در خاورمیانه یک اصل بسیار اساسی است، یعنی روسها تمایل به ایجاد هستههای قدرت غیرقابل مدیریت و کنترل در خاورمیانه ندارند، افزود: «به همین دلیل برقراری موازنه بین ایران، عربستان و ترکیه مبنای خیلی کلیدی در حوزه سیاست خارجی روسیه دارد. اگر این فرض را در نظر بگیریم به این معنا خواهد بود که در بازی با روسیه در صورتی که بتوانیم نقش خودمان را در سیاست خاورمیانهای مسکو افزایش دهیم به نوعی که اجرای سیاست خاورمیانهای روسیه بدون تعامل این کشور با ایران دشوار یا غیرممکن شود، در این صورت میتوانیم از کارت مسکو به خوبی استفاده کنیم.» به گفته دیوسالار، علت موفقیت ایران در بازی امنیتی محدودی که در موضوع سوریه داشت نیز همین بود که آنها مجاب شدند در بازی سوریه نمیتوانند موفق باشند مگر اینکه ایران را نیز در کنار خود داشته باشند.
بازی روسها در زمینهای گوناگون
احمد وخشیته، سردبیر سایت «دیدهبان روسیه»، نیز درباره نوع مناسبات تهران و مسکو در دوره ترامپ میگوید: «روسها طی سالیان اخیر نشان دادند که همواره در زمینهای گوناگونی بازی میکنند و از این قدرت برخوردار هستند که همزمان هم از دولت سوریه حمایت کنند و هم مخالفان بشار اسد را به کاخ خود راه دهند و به گفتوگو بنشینند یا میتوانند همزمان قراردادهای نظامی کلان با ایران و عربستان امضا کنند و بهدنبال گسترش همهجانبه روابط با هر دو کشور در یک برهه زمانی باشند. آنها با کارت کشورها قمار نمیکنند، اما بازیگران قهاری در تعاملات بینالمللی هستند و از اینرو میدانند که برای دستیابی به مطلوب خود باید با کشورها تعامل داشته باشند و در این میان البته تعامل با آمریکای ترامپ جای خود دارد. از سوی دیگر تحلیلهای مطبوعات روسیه نشان میدهد که آنها حس بیاعتمادی نسبت به دولت روحانی در ایران دارند و دلیل آن را گرایشهای وی به غرب عنوان میکنند.» این کارشناس معتقد است که روسها در شرایط کنونی بر اهمیت همکاریهای خود با حاکمیت ایران واقف هستند و تحقق بخش عظیمی از منافع حیاتی کنونی خود در منطقه را در گرو آن میبینند و از سوی دیگر به همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای با ایالاتمتحده برای پیشبرد اهداف و منافع کلان خود نیاز دارند. وخشیته همچنین توضیح داد که آمریکای ترامپ از نزدیکی مسکو و تهران احساس خوبی ندارد و اگر فضایی برای ایجاد واگرایی میان کرملین و پاستور وجود داشته باشد، حتما از آن استقبال خواهد کرد.
فرصتها و تهدیدات ترامپ
با قرار دادن نظرات این کارشناسان و استادان در کنار هم میتوان نتیجه گرفت که آمریکای ترامپ برای ایران هم یک فرصت است و هم یک تهدید. فرصت از این جهت که با توجه به نگاه نه چندان مثبت شرق و غرب به دولت جدید واشنگتن، ایران میتواند از این مساله برای اجماعسازی استفاده کند و بدون دخالت کاخ سفید، روابطش را با اغلب کشورهای جهان توسعه بیشتری ببخشد. از جمله تهدیدات دوره ترامپ برای سیاست خارجی ایران نیز این است که او میتواند برای تحت فشار گذاشتن ایران در حوزه منطقهای با کشورهایی چون چین و روسیه وارد تعامل شوند و در حوزهای غیر از هستهای، فشارهایی را بر تهران وارد آورد. در این صورت اگر ترامپ بتواند منافع موردنظر پکن و مسکو را به خوبی تامین کند به نظر نمیرسد که آنها بهدلیل دوستی با تهران، از منافع روابط حسنه با آمریکا به سادگی عبور کنند.
ارسال نظر