نشنال اینترست تحلیل کرد
تغییر زمین بازی ایران و هند
نشریه نشنال اینترست، به بررسی روابط ایران و هند پرداخت و نوشت که دو طرف تمایل دارند روابطشان را به سطح همکاریهای استراتژیک تغییر دهند. نشنال اینترست در ادامه به بررسی مولفههای موجود در مسیر رابطه تهران-دهلی نو و همچنین نقش چین و پاکستان در ارتقای سطح روابط دو طرف پرداخته است. این نشریه در ادامه نتیجه گرفته است، ایران میتواند شریکی قابل اعتماد برای هند باشد و هند نیز میتواند نقش متعادلکننده تجارت ایران با قدرتهای آسیایی را ایفا کند.
دنیای اقتصاد- رفیعه هراتی: ایران و هند تاریخ، فرهنگ و روابط تجاری دراز مدتی دارند.
نشریه نشنال اینترست، به بررسی روابط ایران و هند پرداخت و نوشت که دو طرف تمایل دارند روابطشان را به سطح همکاریهای استراتژیک تغییر دهند. نشنال اینترست در ادامه به بررسی مولفههای موجود در مسیر رابطه تهران-دهلی نو و همچنین نقش چین و پاکستان در ارتقای سطح روابط دو طرف پرداخته است. این نشریه در ادامه نتیجه گرفته است، ایران میتواند شریکی قابل اعتماد برای هند باشد و هند نیز میتواند نقش متعادلکننده تجارت ایران با قدرتهای آسیایی را ایفا کند.
دنیای اقتصاد- رفیعه هراتی: ایران و هند تاریخ، فرهنگ و روابط تجاری دراز مدتی دارند. این دو کشور از هزاران سال قبل، ریشههای مشترک خود را بهعنوان «روابط تمدن» شکل دادهاند، اما طی دهه گذشته به دلیل اعمال تحریمهای غرب علیه ایران، روابط تجاری این دو کشور به بخش انرژی و محصولات کشاورزی محدود شده بود. در سال ۲۰۱۵ تجارت ایران و هند حدود ۱۶ میلیارد دلار بود. این رقم در مقایسه با تجارت ۵۲ میلیارد دلاری دوجانبه ایران و چین بسیار ناچیز محسوب میشود. با این وجود، هند نه تنها از نظر ژئوپلیتیک به ایران نزدیکتر است، بلکه برای غرب آسیا دارای چشمانداز ژئوپلیتیک مشترکی با ایران است. به گزارش نشنال اینترست، هند، افراطگرایی اسلامی نشات گرفته از پاکستان و خاورمیانه را بهعنوان اصلیترین تهدید امنیت ملی خود تلقی میکند. هند نه تنها برای ایجاد موازنه با چین، بلکه بهعنوان یک نیروی تثبیتکننده در افغانستان، به دنبال ادغام بیشتر اقتصادی در آسیای مرکزی است. افغانستان کشوری است که ایران و هند، هر دو در آن منافع مشخصی دارند. ایران و هند تمایل دارند روابط آنها به همکاری استراتژیک تبدیل شود که هم توسعه اقتصادی و هم توسعه امنیتی را در بر میگیرد.
بندر چابهار و آسیای مرکزی
هیچ چیزی بیش از توسعه بندر چابهار، نشاندهنده بهبود روابط ایران و هند نیست. چابهار تنها بندر جنوبی ایران است که در خلیج فارس قرار ندارد و در دریای عمان واقع شده است. توسعه این بندر از سال ۲۰۰۳ در دستور کار قرار گرفته و بارها متوقف و دوباره آغاز شده است. همزمان، بندر گوادر، در پاکستان که رقیب بندر چابهار محسوب میشود، به وسیله چینیها توسعه یافته است. طی دهه گذشته، در شرایطی که ایران درگیر تحریمهای بینالمللی بود، چینیها و پاکستانیها در توسعه بندر گوادر پیشرفت کردند و چین به کریدور اقتصادی چین-پاکستان مبلغ ۴۵ میلیارد دلار سرازیر کرد. بهرغم اینکه توسعه بندر چابهار از پروژه چینی-پاکستانی رقیب عقب مانده است، درحال حاضر دلیل توسعه این بندر همانقدر منطقی به نظر میرسد که یک دهه قبل منطقی بود. ایران برای دستیابی به اقیانوس هند، نیازمند بندری خارج از خلیج فارس است. همچنین ایران باید با هدف اشتغالزایی و ایجاد فرصت برای جمعیت استان سیستان و بلوچستان، در این استان سرمایهگذاریهای هنگفتی انجام دهد. هند به دلیل رقابت دیرینه با پاکستان، قصد دارد با دور زدن این کشور به آسیای مرکزی وارد شود و چابهار مناسبترین مسیر برای صادرات کالاهای هندی بهشمار میرود. ایران و هند بندر چابهار را راهی برای قدرت بخشیدن به دولت مرکزی افغانستان میدانند، زیرا این بندر برای کابل یک کریدور تجاری و سرمایهگذاری فراهم میکند که به کراچی وابسته نیست.
انرژی همچنان اهمیت دارد
حتی در اوج تحریمها، هند تشنه انرژی واردکننده اصلی نفت خام ایران بود. از زمان لغو تحریمها، صادرات نفت ایران به هند دو برابر شده و ایران به سومین تامینکننده بزرگ نفت هندوستان تبدیل شده است. در شرایطی که شرکتهای نفتی بینالمللی برای امضای قرارداد با ایران صف کشیدهاند، دولت روحانی میدان گازی فرزاد بی در خلیج فارس را برای سرمایهگذاری شرکتهای هندی درنظر گرفته است. پس از آنکه هند، تحت فشار آمریکا از پروژه خط لوله ایران-پاکستان خارج شد، بسیاری از منتقدان از دولت خواستند سرمایهگذاری در فرزاد بی را به هندیها نسپارد، اما دولت روحانی نگاه دقیقتری به روابط ایران و هند انداخت و به این نتیجه رسید که در طول زمان، هند بهترین شریک برای توسعه ایران خواهد بود.
موقعیت ژئوپلیتیک هند و نزدیکی این کشور به ایران، دهلی را به مشتری طبیعی ذخایر وسیع نفت و گاز ایران تبدیل کرده است. با توجه به درگیری تاریخی هند و پاکستان، منطقی است که هند به دنبال یک خط لوله زیردریایی باشد که گاز ایران را از چابهار و از طریق عمان به بندر «پوربندر» هند منتقل میکند. «خط لوله آبهای عمیق خاورمیانه-هند» این جایگزین را فراهم میکند و از عمان، کشوری که هند و ایران پیوندهای مستحکمی با آن دارند، عبور میکند. این در شرایطی است که پیشبینی میشود تقاضای هند برای گاز طبیعی تا سال ۲۰۲۱ دو برابر خواهد شد. تحلیلگران انرژی پیشبینی میکنند در ۳۰ سال آینده هند به دومین مصرفکننده بزرگ هیدروکربن جهان تبدیل شود. بنابراین، ذخایر نفت و گاز ایران برای توسعه هند چیزی بیش از ابزار استراتژیک و یک ضرورت است.
حوزههای جدید همکاری
ایران طی دهه گذشته اقتصاد خود را متنوع کرده و از وابستگی به نفت و گاز کاسته است. ایران دارای جمعیت بزرگ جوانان تحصیلکرده زیر ۳۰ سال است که از سواد تکنولوژیک هم برخوردارند، اما به دلیل تحریمهای غرب توسعه تکنولوژی محدود بوده است، بنابراین هند میتواند بهعنوان الگو در توسعه بخش فناوری اطلاعات و داروسازی نقشآفرینی کند. بخش خصوصی هند، بانکها و شرکتهای بزرگ میتوانند برای همتایان ایرانی خود دسترسی به تکنولوژی، تسهیلات اعتباری و دانش و فناوری را فراهم کنند. در طول زمان، ایران میتواند شریکی ثابت و قابل اعتماد برای کالاها و خدمات هند در غرب آسیا باشد و هند هم میتواند بهعنوان وزنه تعادل مناسبی برای تجارت ایران با دیگر قدرتهای آسیایی مانند چین و روسیه عمل کند. در شرایطی که ایران و هند به گسترش همکاریها در حوزههای مختلف ادامه میدهند، این دو کشور باید مراقب باشند روابط کنونیشان مختل نشود. برای هند، این مساله شامل روابط با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و رژیم صهیونیستی است. برای ایران، به معنی مختل نشدن روابط با پاکستان و چین است. پاکستان که یک قدرت هستهای به شمار میرود، بزرگترین همسایه ایران است. پاکستان بهدنبال همکاری در حوزه انرژی با ایران است تا از این طریق رابطه خود را با ایران تثبیت کند و بر مشکلات ژئوپلیتیک خود فائق آید. ایران نمیتواند به خاطر هند، نیازهای پاکستان در حوزه انرژی را نادیده بگیرد. خوشبختانه ایران آنقدر نفت و گاز دارد که میتواند نفت و گاز هر دو کشور هند و پاکستان را تامین کند. این در شرایطی است که طی ۱۰ سال گذشته چین به بزرگترین شریک تجاری و سرمایهگذاری ایران تبدیل شده است. پکن در دشوارترین تحریمهای مالی، در کنار تهران ماند و برای ایران کالا و خدمات فراهم کرد. از زمان لغو تحریمها، چین به سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد ایران بهویژه بخش نفت و پتروشیمی ادامه داده است، اما اقتصاد ایران آنقدر بزرگ هست که برای هر دو غول آسیا(هند و چین) فضای فعالیت وجود داشته باشد. از سوی دیگر، هند روابط تجاری بزرگ و رو به گسترشی را با عربستان سعودی و امارات متحده عربی دارد. علاوه براین، دهلی نو روابط نظامی و اقتصادی دیرینهای با رژیم صهیونیستی دارد. این سه، نگرانیهایی درمورد ایران دارند و منفعت ایران را زیان خود میدانند، اما بهعنوان بازیگران منطقهای باید درک کنند که هند نمیتواند ایران را به لحاظ سیاسی و اقتصادی منزوی کند، زیرا این اقدام بیش از آنکه به نفع هند باشد به ضرر این کشور خواهد بود. ایران و هند برای ارتقای سطح روابط از شراکت تجاری صرف به روابط استراتژیک از تمایل سیاسی و انگیزه اقتصادی برخوردارند. اکنون باید دید این تمایل از سطح شعار خارج خواهد شد و به مرحله عمل درخواهد آمد یا خیر.
ارسال نظر