تهدید تحریم‌ها و ایران هراسی

فریدون مجلسی
کارشناس مسائل بین‌الملل

تحریم‌های داماتو علیه ایران از سال‌ها پیش آغاز شده و به سال‌ها پیش از بحران هسته‌ای ایران مربوط می‌شود. این تحریم‌ها که به قصد محدود کردن فعالیت‌های نفتی ایران، حضورش در بازار بین‌المللی انرژی و جایگزین کردن عربستان و متحدان آمریکا به‌جای بازار ایران صورت گرفت، طبیعتا در تشدید روابط خصمانه میان ایران و ایالات‌متحده آمریکا تاثیرگذار بوده است. این تحریم‌ها از ابتدا به منظور لطمه زدن به منافع ایران وضع شده است؛ در تمام این مدت نیز روابط خصمانه میان دو کشور در عمل تداوم داشته است.

بنابراین تحریم‌ داماتو به‌صورت مستقیم با مساله جدیدتر بحران انرژی هسته‌ای ارتباط ندارد، اما اگر این تحریم‌ها لغو می‌شد و تمدید نمی‌شد بیشتر با روح قرارداد برجام منطبق بود. اکنون نزدیک به 2 سال است که برجام امضا شده و تقریبا یک سال است که به مرحله اجرایی درآمده است. نباید فراموش کنیم که اجرای برجام دستاوردهایی برای کشور به‌دنبال داشته است؛ صادرات نفت ایران ازیک میلیون بشکه به 5/ 2 میلیون بشکه رسیده است. بنابراین میزان صادرات نفت نزدیک به150 درصد افزایش داشته و همین مساله موید آن است که برجام تاثیرات خود را داشته است. همچنین باید توجه داشت که در تمام این مدت، تحریم‌های داماتو نیز وجود داشته و کنگره آمریکا تحریم‌های جدیدی را علیه ایران تصویب نکرده بلکه شرایط داماتو را که در زمان امضای برجام و اجرایی شدن آن وجود داشته، تمدید کردند. علت مهم این تمدید این است که تهران و واشنگتن معتقدند هنوز دیوار بی اعتمادی بین طرفین وجود دارد.

در این میان چنانچه ایران برخلاف تعهداتش اقدام کند و موضوع طبق مکانیسم برجام به شورای امنیت ارجاع داده و در کمیسیون‌های مربوطه بررسی شود، تحریم‌های سازمان ملل، مجددا از سر گرفته خواهد شد، اما آمریکا نگران آن است که اگر مساله ایران در سازمان ملل پیگیری شود، روسیه و چین آن را وتو کنند، بنابراین واشنگتن در پی آن است که اهرمی برای فشار علیه ایران در دست داشته باشد. از سوی دیگر برجام و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران، کمال آرزوی اسرائیل و عربستان در درجه نخست و افراطیون آمریکا به‌عنوان حامی آنها در درجه دوم است. من به شخصه این تمدید 10 ساله تحریم‌ها علیه ایران را یک هشدار می‌دانم در برابر ادعاهای کشورهای غربی و عربی منطقه پیرامون بحث‌های ایران هراسی. در واقع آمریکا نگران نقش منطقه‌ای ایران است و در این رابطه سیاستمداران ایران باید بهترین دیپلماسی را در پیش بگیرند. امروز که شرایط در عراق و سوریه کمی بهتر شده است، ما باید قدر این دستاوردها را بدانیم و بتوانیم در عرصه بین‌المللی یک دیپلماسی متین و یکپارچه را دنبال کنیم.

در این خصوص سیاست خارجی صرفا باید از کانال دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه دنبال شود و چنددستگی نگاه‌های داخل ایران اصلا به نفع منافع کشور نیست. ما باید این مساله را در نظر داشته باشیم که هر کشوری در راستای منافع خودش گام برمی‌دارد و هیچ کشوری منافع خود را فدای منافع کشور دیگر نمی‌کند. از سوی دیگر در کشورهای مختلف سیاستمداران مختلف روی کار می‌آیند که این افراد سیاست‌های متفاوتی را در پیش می‌گیرند. فردی مانند باراک اوباما وقتی در آمریکا روی کار آمد با شکیبایی و رفتار منطقی سعی کرد که مساله هسته‌ای ایران را باوجود مخالفت‌های داخلی و خارجی بسیار به سرانجام برساند. ولی به نظر نمی‌رسد دونالد ترامپ سیاست‌هایی چون اوباما را در پیش بگیرد و سخنان و شخصیتش بیانگر آن است که شاید واکنش‌های تندی را از خود نشان دهد. در این شرایط دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید با شکیبایی و دوراندیشی و به قصد نزدیک شدن به تمام کشورهای دنیا و تامین بالاترین سطوح منافع ملی اجرایی شود.

در این رابطه بحث اجماع میان اروپا و آمریکا علیه ایران در دوره ترامپ نیز قابل توجه است؛ باید در نظر داشته باشیم که ایران نمی‌تواند از ایجاد اجماع میان اروپا و آمریکا علیه کشور جلوگیری کند، اما ابزاری که ایران در اختیار دارد این است که می‌تواند با دیپلماسی صحیح مانع از سختگیری‌های اروپا علیه کشور شود. آنچه که مشخص است اکثر کشورهای دنیا به دلیل منافع‌شان، آمریکا را بر ایران ترجیح خواهند داد، بنابراین ایران باید سیاستی را در پیش بگیرد که روابطش با آمریکا وارد دوره خصمانه نشود تا بتواند روابط با دیگر کشورها را نیز به خوبی پیش ببرد. حتی نزدیکی بیش از حد به روسیه یا چین می‌تواند برای ایران ایجاد وابستگی ‌کند، بنابراین ایران باید به‌صورت مستقل تصمیم‌گیری کند، یعنی هرجا که صلاح دید و در راستای منافعش بود با روسیه و چین همراه شود و هرجا که منافعش در ارتباط با اروپا بود به سمت غرب گام بردارد. در نهایت اینکه امروز دنیا را باید از دید تجارت، اقتصاد و صنعت بین‌المللی و منافع ملی ارزیابی کرد.