آیا ترامپ میراث اوباما در قبال ایران را تغییر خواهد داد؟
ایلان برمن
معاون شورای روابط خارجی آمریکا
رابطه ایالاتمتحده با ایران هنگامی که دونالد ترامپ در ژانویه ریاستجمهوری را تحویل بگیرد، در صدر لیست مسائل سیاست خارجی قرار دارد که با آن مواجه خواهد شد. به مانند بسیاری از کاندیداهای جمهوریخواه ریاستجمهوری، ترامپ یکی از مخالفان پیشرو و پروپاقرص برجام بوده است. توافق هستهای جدالبرانگیزی که تابستان ۲۰۱۵ میان شش قدرت جهانی و ایران منعقد شد. اما ترامپ مواضع ضدونقیضی را در قبال این توافق در کمپین خود اتخاذ کرد، زمانی قول داد که آن را پاره کند و زمانی دیگر عنوان کرد که آن را به راحتی اصلاح خواهد کرد.
ایلان برمن
معاون شورای روابط خارجی آمریکا
رابطه ایالاتمتحده با ایران هنگامی که دونالد ترامپ در ژانویه ریاستجمهوری را تحویل بگیرد، در صدر لیست مسائل سیاست خارجی قرار دارد که با آن مواجه خواهد شد. به مانند بسیاری از کاندیداهای جمهوریخواه ریاستجمهوری، ترامپ یکی از مخالفان پیشرو و پروپاقرص برجام بوده است. توافق هستهای جدالبرانگیزی که تابستان 2015 میان شش قدرت جهانی و ایران منعقد شد. اما ترامپ مواضع ضدونقیضی را در قبال این توافق در کمپین خود اتخاذ کرد، زمانی قول داد که آن را پاره کند و زمانی دیگر عنوان کرد که آن را به راحتی اصلاح خواهد کرد. در همین حال که ترامپ مشغول آماده کردن دولت خود است به نظر میرسد که تمایل بیشتری به مورد آخر دارد. به پارهای از دلایل برای دولت او غیرعملی است تا بهصورت یکجانبه از این توافق بیرون آید. با وجود این هنوز هم واشنگتن کارهای زیادی میتواند انجام دهد که همراه با احترام درقبال ایران باشد، بالاخص بهوسیله دقت بیشتر در اجرای توافق هستهای و محدود کردن ایران.
توافق لجوجانه
وضعیت برجام بهعنوان یک توافق اجرایی بهجای یک معاهده رسمی، به این معنی است که رئیسجمهوری بعدی بهطور قطع میتواند تعهدات واشنگتن را در قبال این توافق لغو کند. اما یک چنین کاری به معنای وتوی کامل برجام نیست چون ماهیت این توافق، چندجانبه است و حتی اگر ایالاتمتحده نیز از این معاهده بیرون برود، باقی امضاکنندگان آن میتوانند بهرغم فشار دولت جدید برای اتخاذ موضع سختگیرانهتر در برابر تهران، این توافق را معتبر نگاه دارند.
این واقعیت است که ترامپ میتواند تصمیم بگیرد که بهطور یکجانبه مجازاتهایی را به کمپانیهای آمریکایی برای تجارت با جمهوری اسلامی، تحمیل (بازتحمیل) کند. اگرچه این اقدامات به تنهایی تاثیر اندکی در محدود نمودن فعالیتهای بنگاههای خارجیای دارد که تشنه برگشت به بازارهای ایران هستند چون این بنگاهها از هیچ محدودیت نوینی که بر نهادهای آمریکایی وضع شود تاثیر نخواهند پذیرفت. همچنین دورنمای یک رهیافت سختگیرانهتر آمریکا نسبت به ایران ممکن است که این مبادلات خارجی را دچار وقفه کند و در نهایت واشنگتن قادر نخواهد بود بهطور کامل این توافق را لغو کند، مگر اینکه ریسک اختلافات تجاری بزرگی را با کشورهایی نظیر چین و فرانسه که از قضا کشورهایی هستند که هماکنون مشغول کندوکاو مخاطرات اقتصادی خود در ایران هستند، بپذیرد. این دورنما برای دولت ترامپ که مشتاق آرام کردن بازارهای جهانی است، مطلوبیت چندانی ندارد. به بیانی دیگر بهرغم قول و قرارهای کمپین وی، رئیسجمهوری جدید متمایل است این موضوع را درک کند که امکانات اندکی در برچیدن برجام وجود دارد و دلایل محکمی برای وفق دادن و قدرتمند کردن هرچه بیشتر مقررات و مجازاتهای آن وجود دارد.
یک ایران جسور
از همان ابتدا، توافق هستهای بهدنبال محدود کردن تنها یک جنبه از رفتار ایران بوده است: برنامه اتمی ایران. سودهایی که از زمان اجرایی شدن توافق به ایران تقدیم شده بسیار دامنه وسیعتری داشته که باعث تقویت رویکردهای منطقهای و همچنین راهبرد جهانی تهران شده است. بهعنوان یکی از شروط اساسی برجام، آمریکا و متحدان او در 1+5 (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و آلمان) موافقت کردند تا امتیاز دستیابی ایران به چیزی حدود 100 میلیارد دلار درآمد نفتی ایران را مهیا کنند که این امر در ژانویه محقق شد. برای ایران این به مثابه یک ثروت ناگهانی بود که تقریبا معادل یکچهارم تولید ناخالص داخلی سالانه ایران است.اگر با دلار امروز محاسبه کنیم مقدار پولی که در اختیار ایران قرار گرفت [که البته پولهای خود ایران است] تقریبا با تمام مقدار پولی که دولت آمریکا برای طرح مارشال هزینه کرد، که در یک بازه چهار ساله بعد از جنگ جهانی دوم 17 کشور اروپایی را تحت پوشش قرار داد، برابر است. این سود مستقیم به وسیله تعدادی ابزار دیگر نیز تقویت میشود- از ادغام دوباره ایران در بازارهای جهانی، از طریق مکانیسمهایی چون سیستم پرداخت الکترونیکی که بهوسیله سوئیفت اداره میشود تا تسهیل دسترسی ایران به دلار آمریکا و همچنین به وسیله برداشتن تمام تحریمهای ایران که موجب افزایش تجارتهای جدید با این کشور میشود. روی هم رفته، این تغییرات باعث شد تا ایران در مسیر ترمیم اقتصادی قرار گیرد. صندوق بینالمللی پول در ماه پیش تخمین زده است که تولید ناخالص داخلی ایران به لطف برجام در سال آینده حداقل 5/ 4 درصد افزایش خواهد داشت. اما اگر دورنمای اقتصادی ایران با انجام برجام، بهصورت بنیادین بهبود یابد، چشمانداز سیاسی آن اینگونه نخواهد بود. اگرچه کاخ سفید برای برجام به وسیله مطرح کردن این بحث که این توافق باعث قدرتمند شدن نیروهای معتدل در ایران میشود، لابی کرده بود، اما چنین امری محقق نگشت: برجام باعث قدرت گرفتن اصلاحطلبان ایرانی نشد. اگرچه ایران از توافق هستهای به خوبی سود برده است، هیچ نفعی در رابطه آرام و صلحجویانه بیشتر با کشوری که اساسا مسوول ممکن ساختن این توافق بوده(آمریکا)، وجود ندارد.
بعد از سالهای متمادی که ایران تحتتحریمهای جهانی بوده است و ابزارهای محدودکننده برای واقعنگر کردن رویاهای سیاست خارجی آن بهکار گرفته شده بود، جمهوری اسلامی اکنون نقطه عطفی را در گسترش خارج از مرزهای خود برعهده گرفته است. از حضور در سوریه تا تجدید تلاشها و فشارهای خود برای حضور در آمریکای لاتین، تهران بدون اشتباه در راه پیشروی است.
قدرت نفوذ و رضایت
مقابله با یک ایران بلندپرواز، یکی از وظایف اصلی دولت جدید خواهد بود و این نیازمند یک استراتژی است که بر سه اولویت تمرکز کند: اول اینکه ایالاتمتحده نیاز دارد که نفود اقتصادی خود را در مقابل ایران بازسازی کند. شاید مهلکترین اثر توافق هستهای در برچیدن بنیادین تحریمهای جهانی علیه این کشور باشد. از تلاشها برای تشویق به تجارت بیشتر با ایران تا سرمایهگذاریهای موثر در برنامه اتمی تهران از طریق خرید آب سنگین اضافی از رآکتورهای آن، دولت اوباما بر سر تحریمهای بسیار دقیق طراحیشده طی یک دهه و نیم گذشته، با ایران مصالحه کرد. دولت جدید از اعتبار بیشتری نسبت به دولت کنونی برای تغییر این روش برخوردار است. بانکها و دیگر موسسات مالی در رابطه با تجارت با ایران قدری محتاطتر هستند، چون نگران مخالفتهای بالقوه و نتایج هزینهبر چنین اقدامی هستند. انتخاب غیرقابل انتظار ترامپ باعث تقویت چنین احتیاطی شد.
دولت ترامپ میتواند فشارها را از طریق اضافه کردن نهادهای فرعی ایران که آمریکا ادعا میکند که در تکثیر موشکهای اتمی و بالستیک بودهاند، به لیست سیاه و با گذاردن جریمههای سنگین بر کمپانیهایی که این چنین مراوداتی با این کشور داشتهاند، بیشتر و این پیام واضح را مخابره کند که برگشت به تجارت غیر متعارف با جمهوری اسلامی، قابل چشمپوشی نیست. هدف اقدامات این چنینی میتواند بر دو قسم باشد: تاکید دوباره بر جدیت ایالاتمتحده در اجرا کردن رویههای توافق در حالی که منابعی از ایران را محدود میکند که میتواند در راستای دنبال کردن بلندپروازیهای استراتژیک این کشور استفاده شود. اما دولت ایران به احتمال زیاد با به یاد آوردن نتایج ویرانگر فشارهای چندجانبه اخیر، پاسخهایش به آن را معتدل خواهد کرد.
مورد بعدی این است که دولت ترامپ باید بر انطباق ایران با اصول اجرایی توافق اتمی تمرکز کند. پذیرفتن این توافق از جانب دولت اوباما و ایمان آنها به چشمانداز تشنجزدایی با تهران باعث شده حتی برای فعالیتهایی مانند آزمایشهای مکرر موشکهای بالستیک- که برخلاف روح این توافقنامه است- تمایل چندانی به پاسخگو بودن ایران نداشته باشند. در مبارزات انتخاباتی، ترامپ قول داده بود که ایران را به خاطر این موضوعات جریمه کند. دولت او میتواند این فرآیند را با دستوری در جهت رصد سختگیرانهتر ایران در انطباق این کشور با رویههای برجام آغاز کند، هم از طریق بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و هم از طریق ابزارهای مستقل و با ترسیم صریح مجازاتهایی (اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی) که واشنگتن میتواند در صورت تخلف ایران از تعهدات خود، به این کشور تحمیل کند- موردی که به وضوح در رهیافت دولت اوباما غایب است. در نهایت، دولت ترامپ باید بر محدود کردن ماجراجوییهای ایران تمرکز کند. به نظر میرسد که برجام تهران را قادر ساخته است تا بتواند به طرز چشمگیری اهداف استراتژیک خود در خاورمیانه و ورای آن را گسترش دهد. در ژوئن 2015، قبل از نتیجه رسمی توافق هستهای، بنا بر این بود که بودجه دفاعی ایران از 3 به 5 درصد تولید ناخالص داخلی ایران افزایش یابد- افزایشی که نشان از توانایی ایران در دسترسی به منابع اضافی بهعنوان ماحصل توافق هستهای داشت. از آن زمان، تهران به این اولویت به خوبی پرداخته است، قراردادهای میلیارد دلاری جدید برای تجهیزات نظامی با هر دو کشور چین و روسیه بسته است. برای واشنگتن، تقویت ثبات در خاورمیانه وابسته به محدود کردن این پیشرویها و همچنین بهکارگیری سیاستهایی - از ترتیبات دفاعی موشکی منطقهای تا تشدید همکاریهای ضدتروریستی با متحدان آمریکا - است که میتواند با ایران، ایجاد موازنه یا بازدارندگی کند.
تهدید و واقعیت
جای تعجب نیست که مقامات ایرانی، برگزیده شدن غیرمنتظره ترامپ را با توفانی از سرزنش و محکومیت تبریک گفتهاند. حسن روحانی رئیسجمهوری ایران، این را گفته است که رئیسجمهور جدید فاقد قدرت برای فسخ توافق هستهای است، چون ایران روابط خود با دیگر کشورها را «در یک مسیر رشد تغییرناپذیر» قرار داده است. اما در زیر هیاهوی تهران، حالتی از نگرانی نهفته است که ایران - که در دوران اوباما آزادی عمل زیادی داشت- ممکن است به یکی از بزرگترین بازندههای سیاست خارجی ترامپ تبدیل شود. این نگرانی توجیهپذیر است. ظهور ترامپ در مقام ریاستجمهوری نویدبخش یک تغییر بزرگ در رهیافت آمریکا نسبت به ایران است. اینکه این تغییرات چه میزان بنیادی است را باید منتظر ماند و نظاره کرد، اما رئیسجمهور جدید به وضوح دارای این انگیزه هست که سیاست دولت اوباما در مقابل ایران را برچیند. به صراحت میگویم که او ابزارهای لازم برای این کار را دارد.
منبع: فارن افرز
ارسال نظر