تحلیل/نیویورکتایمز گزارش کرد
حسادت عربستان به ایران عامل تنشهای منطقه
دنیای اقتصاد- نیما صبوری: بهنظر میرسد در پشت بسیاری از نابسامانیهای خاورمیانه همچون اوضاع سوریه، یمن، عراق، لبنان و بحرین، تنشی دیگر وجود داشته باشد. نیویورکتایمز در تحلیلی با اشاره به این موضوع ادعا کرده است که ایران و عربستان سعودی، در تلاش هستند تا بخش زیادی از خاورمیانه را تحت کنترل خود دربیاورند و بهجای تقابل مستقیم، بسیاری از مشکلات منطقه همچون افراطگراییهای مذهبی، خشونتهای شبهنظامیان و. . . تحت تاثیر نایبان آنها در منطقه صورت میگیرد. تاریخ تقابل این دو کشور شاید توضیحی بر چرایی ناآرامیهای خاورمیانه و اختلافات شیعه و سنی باشد.
دنیای اقتصاد- نیما صبوری: بهنظر میرسد در پشت بسیاری از نابسامانیهای خاورمیانه همچون اوضاع سوریه، یمن، عراق، لبنان و بحرین، تنشی دیگر وجود داشته باشد. نیویورکتایمز در تحلیلی با اشاره به این موضوع ادعا کرده است که ایران و عربستان سعودی، در تلاش هستند تا بخش زیادی از خاورمیانه را تحت کنترل خود دربیاورند و بهجای تقابل مستقیم، بسیاری از مشکلات منطقه همچون افراطگراییهای مذهبی، خشونتهای شبهنظامیان و... تحت تاثیر نایبان آنها در منطقه صورت میگیرد. تاریخ تقابل این دو کشور شاید توضیحی بر چرایی ناآرامیهای خاورمیانه و اختلافات شیعه و سنی باشد. از طرفی آمریکا بهعنوان بازیگر ثابت، همواره نقش حمایتکننده برای طرفهای مقابل ایران را ایفا کرده است. تازهترین حمایت آمریکاییها پشتیبانی از عربستان سعودی در جنگ یمن و دست داشتن در کشته شدن هزاران شهروند یمنی بوده است. در این راستا اکثر صاحبنظران عقیده دارند که این عوامل در آینده به جنگهای داخلی، جوامعی تجزیه شده و دولتهای بیثبات منجر خواهد شد.
1979: انقلابی دلهرهآور برای عربستان
به گزارش نیویورکتایمز، عربستان سعودی که کشوری جوان بود و در دهه ۱۹۳۰ بنیان گذاشته شد، براساس حاکمیت دین بنا شد. با گسترش کنترل اماکن مذهبی این کشور در شهرهای مدینه و مکه، شاهزادههای این کشور توانستند قدرت و حکومت خود را تثبیت کنند. از طرفی انقلاب ایران که در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی) به رهبری امام خمینی به وقوع پیوست، باعث سرگونی رژیم شاهنشاهی شد و حکومتی اسلامی در این کشور را پدید آورد. به گفته کنث پولاک، تحلیلگر سابق سیا و عضو ارشد موسسه بروکینگز، انقلاب ایران، انقلابی برای کل جهان اسلام بود و تهدیدی برای پادشاهان سعودی تلقی میشد، چرا که این انقلاب محرکی برای مردم سایر کشورهای عربی بود تا در مقابل حاکمان زورگوی خود بایستند. از طرفی چون ایران کشوری شیعه محسوب میشد، از قدرت کافی برای اثرگذاری بر کشورها و گروههای شیعه برخوردار بود. جمعیت شیعه عربستان سعودی که حدود ۱۰ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، برای اتحاد یا حتی تاسیس مرکزی در تهران به پا خاستند. این امر نگرانی سعودیها را از ناآرامی داخلی و احتمال تجزیه شدن کشورش افزایش داد. این اتفاقات شروعی بر فرقهگرایی این کشور بود که میتوانست کل منطقه را در بر بگیرد. عربستان سعودی از همان آغاز انقلاب اسلامی، ایران را بهصورت تهدید داخلی برای خود میدید و با توجه به اینکه این تهدید برایش قابل تحمل نبود، بهدنبال راههایی برای پاسخگویی به آن بود.
1988-1980: اولین جنگ نیابتی از طرف عربستان
یک سال پس از انقلاب اسلامی ایران، زمانی که صدام حسین در عراق با توهم فتح کشوری ثروتمند و دارای ذخایر نفتی فراوان به ایران حمله کرد، عربستانیها زمان را برای مقابله با ایران مناسب دانستند. به گفته دکتر پولاک، در دوران جنگ ایران و عراق، عربستان سعودی که انقلاب اسلامی را تهدیدی جدی برای خود میدید، به حمایت همهجانبه از صدام پرداخت تا شاید مانع از قدرت گرفتن انقلاب اسلامی ایران شود. در این جنگ که هشت سال به طول انجامید و صدام حسین دست به جنایتهای جنگی متعدد از جمله استفاده از سلاحهای شیمیایی زد، جمعیتی حدود ۱۹۰ هزار نفر در ایران به شهادت رسیدند. این جنگ اگرچه ایران را از هدف خود یعنی گسترش انقلاب خود به خارج از مرزهای این کشور اندکی دور کرد اما ماموریت جدیدی به این کشور داد: سرگونی آلسعود که به پشتیبانی آمریکا، تهدیدی برای امنیت منطقه محسوب میشد.
2002-1989: ایجاد انبار باروت
دهه ۱۹۹۰ را میتوان زمان توقف موقت رقابت میان ایران و عربستان دانست اما شرایطی که در این دوران فراهم شد، عاملی بر شدت گرفتن تنشها در آینده شد. عربستان سعودی که بهدنبال آن بود تا اثرگذاری ایران بر جمعیت شیعه منطقه را محدود کند، شروع به عمیقتر کردن شکاف میان شیعه و سنی در منطقه کرد.
تابی متیسن، محقق دانشگاه آکسفورد در این باره مینویسد: «در این دوران دولت عربستان سعودی اقدام به تدوین برنامههای ضدشیعی در مدارس، دانشگاهها و رسانهها کرد.» به گفته دکتر متیسن، این اقدامات سعودی باعث کاشته شدن ترس و خشونت فرقهای در منطقه و بعدها منبع تغذیه ایدئولوژیکی داعش شد. از طرفی آمریکاییها که از قدرت گرفتن ایران هراس داشتند، زمانیکه عراق به کویت که از متحدان اصلی عربستان بهشمار میرفت حمله کرد، با دخالت و بیرون راندن عراقیها از خاک کویت، پایگاه نظامی خود را در منطقه تاسیس کردند که خبر خوبی برای متحدشان، عربستان بود. صدام که از این جنگ سرخورده شده بود، شروع به ایجاد شکاف میان شیعه و سنی کرد تا شاید بتواند حکومت خود را پابرجا نگه دارد. تحت این اقدامات صدام، شیعیان عراق به انزوا کشیده شدند و از حقوق عادی خود نیز بیبهره بودند. در این میان دولت ایران به حمایت از مردم عراق که مخالف صدام بودند، شتافت. به گزارش نیویورکتایمز، در آن زمانها شاید آنچنان ملموس نبود، اما این حمایتها به انبار باروتی تبدیل شد که اثرات آن بعد از سرنگونی صدام دیده شد.
2004-2003: خلأ عراق
در سال ۲۰۰۳ حمله آمریکا به عراق باعث سرنگونی دولت صدام حسین شد. با توجه به خلأ ایجاد شده در این کشور خطر این وجود داشت تا آمریکا با همراهی عربستان سعودی، دولتی مطیع خود در عراق بر سر کار بیاورند. در این میان ایران با کمک و حمایتهای خود از جمعیت شیعی این کشور (که بخش بزرگ جمعیت عراق را تشکیل میدادند) توانست بر محافل سیاسی بغداد اثر بگذارد. از طرفی حمایت و کمکهای مشاورهای ایران به شبهنظامیان در عراق باعث شد تا آمریکاییها فضا را دیگر برای حضور بیشتر خود در این کشور مناسب نبینند. عربستان سعودی که خود را از قافله عقب میدید، شروع به تحریک برخی گروههای افراطی در عراق کرد. باز این اقدام عربستان باعث ایجاد جنگهای فرقهای در عراق شد.
2010-2005: نوع جدیدی از جنگهای نیابتی
لبنان از دیگر مواردی است که عربستان برای مقابله با اثرگذاری ایران، به آن ورود کرد. حمایت ایران از حزبالله لبنان (نیروی مقاومت علیه اسرائیل) باعث به تقلا افتادن سعودیها برای نفوذ به لبنان شد. در این راستا، ریاض دلارهای نفتی خود را پشتوانه متحدان سیاسی خود بهخصوص نخستوزیر این کشور یعنی رفیق حریری کرد. اقدامات عربستان سعودی در لبنان به آشوبهای سیاسی گسترده در این کشور منتج شد.
2014-2011: بهار عربی
همزمان با شدت یافتن انقلابهای مردمی در کشورهای عربی که تحت عنوان بهار عربی از آن یاد میشود، بر ترس عربستانیها از نفوذ ایران در منطقه افزوده شد. بر این اساس دولت عربستان میلیاردها دلار به حاکمان کشورهایی همچون اردن، یمن، مصر و سایر کشورها کمک مالی کرد تا آشوبها را فرونشانند. همچنین بعد از شدت گرفتن تظاهرات علیه آلخلیفه که بر کشوری با اکثریت شیعه حکومت میکند، عربستانیها نیروهای نظامی خود را روانه این کشور کردند. در سوریه نیز کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس با کمکهای نظامی و مالی به مخالفان دولت، به شدت گرفتن آشوبها در این کشور دامن زدند.
2016-2015: عربستان خشمگین از توافق هستهای
توافق هستهای میان ایران و قدرتهای جهان این ترس را در دل حاکمان سعودی انداخت که نکند غربیها بهخصوص آمریکا، عربستان را بهعنوان متحد اصلی خود کنار بگذارند و روابط با ایران را گسترش دهند. در این میان کاخ سفید راههایی یافت تا به سعودیها اطمینان دهد که فروش سلاح به این کشور و همچنین حمایت از دخالت سعودیها در مصر و بحرین ادامه خواهد یافت، تا اینکه مساله یمن پیش آمد. سعودیها از اینکه یکی از گروههایی که با ایران رابطه خوبی دارد، کنترل اوضاع را در یمن در دست گرفته است، خشمگین شده بودند. بنابراین ائتلافی با متحدان خود تشکیل داد و شروع به بمباران یمن کرد. بمبارانی که جز ترس کودکان و کشته شدن شهروندان یمنی حاصلی دیگر نداشت. آمریکا نیز بهرغم اینکه منافعی در یمن نداشت، عربستان را در این جنگ نابرابر حمایت کرد. در مقابل نیز عربستان که از توافق هستهای ایران خشمگین بود، تسلیم خواسته آمریکا در رابطه با آن شد.
آیندهای مبهم
اگرچه جنگ و آشوب به نفع هیچ کشوری نیست، اما با دنبال کردن سیاستهای عربستان سعودی در سالهای اخیر باید انتظار داشته باشیم که حماقتهای این کشور باعث ایجاد جنگها و تنشهای بیشتر در منطقه شود. سعودیها که از افزایش طرفداران ایران در منطقه بهشدت هراس دارند، بهدنبال آن هستند تا به هر ترفندی شده، حیثیت از دست رفته خود را بازیابند.
ارسال نظر