جعبه سیاه بحران سوریه عکس: مهر

گروه دیپلماسی: معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه با تاکید بر این نکته که امروز راه ملموس تامین منافع ملت‌های منطقه مقاومت است، تاکید کرد که مهم‌ترین‌ خدمت حزب‌الله، به هم ریختن معادله روانی پذیرش شکست در برابر رژیم صهیونیستی بود. حسین جابری انصاری در گفت وگو با «خبرگزاری مهر» که به مناسبت ۱۰ سالگی جنگ ۳۳ روزه صورت گرفت، درخصوص ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی جنگ ۳۳ روزه، فراز و فرودهای حمایت ایران از گروه‌های مقاومت و بحران سوریه سخن گفت.

سخنگوی سابق وزارت امور خارجه با بیان اینکه آنچه باعث پیشروی‌ها و برخی پیروزی‌های رژیم صهیونیستی در طول حیاتش بوده، بیشتر از آنچه مدیون توان مادی و قدرت او بوده باشد، مرهون ایجاد فضای یاس، ناامیدی و ترسی است که در دل طرف مقابل ایجاد می‌کرده، گفت: «مهم‌ترین‌ خدمتی که مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین در طول بیش از دو دهه گذشته به امت عربی و اسلامی کرده، تغییر و به هم ریختن معادله روانی مبتنی بر پذیرش شکست و تسلیم در برابر رژیم صهیونیستی است.» جابری انصاری درباره حمایت‌های ایران از گروه‌های مقاومت نیز گفت: «ما یک تجربه جدیدی را بنیان گذاشتیم که مبتنی بر رابطه امرکننده و امر شونده نبود، بلکه تجربه‌ای از روابط تکاملی مبتنی بر اهداف، اولویت‌ها و منافع مشترک و در واقع کمک متبادل و متقابل به یکدیگر است. به نظر می‌رسد تجربه حزب‌الله لبنان از ابعاد مختلف، تجربه منحصر به فردی است. سخنگوی سابق دستگاه سیاست خارجی ایران با اشاره به بحران سوریه نیز گفت: «ما تنها کشور و بازیگر مهم و موثر در بحران سوریه بودیم که از ابتدا تاکید داشتیم این بحران راه‌حل نظامی ندارد و این را نه به‌عنوان یک تاکتیک، بلکه به‌عنوان یک راهبرد مورد توجه قرار داده بودیم.» این دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد: «روسیه از همان ابتدای ورودش به بحران سوریه معتقد بود که راهکار نظامی صرف برای این بحران وجود ندارد، بنابراین در کنار روند نظامی بر راه‌حل‌های سیاسی هم توجه داشت و به رایزنی‌های بین‌المللی در این خصوص می‌پرداخت.»

جنگ 33 روزه و محور مقاومت

معاون عربی-آفریقای وزارت امور خارجه در پاسخ به این پرسش که جنگ ۳۳ روزه چه تغییراتی در صحنه آرایی‌های میدانی، ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های حزب‌الله و محور مقاومت ایجاد کرد، گفت: «آنچه در جنگ ۳۳ روزه اتفاق افتاد، یک نقطه و یک ایستگاه از روند تکاملی و مسیر بیش از دو‌دهه‌ای است که حزب‌الله لبنان طی کرده است. شاید در روزهای آغازین تاسیس جنبش مقاومت اسلامی در لبنان، نه موسسان حزب و نه ناظران، ابعاد و نتایج مقاومت لبنان را نمی‌توانستند حدس بزنند چون این ایمان و باورمندی، اراده و برنامه‌ریزی، اقدام مستمر و فعال، تراکم تجربیات و در نهایت همکاری بر اساس نیکوکاری و تقوا است که اقدامات و طرح‌ها را که از نقطه صفر شروع شده، به نقاطی می‌رساند که در باور عادی و در محاسبات مادی نمی‌گنجد.»

جابری انصاری با بیان اینکه جنگ ۳۳ روزه یک جنگ عادی نیست و نتایج این جنگ، با محاسبات عادی قابل اندازه‌گیری نیست، افزود: «رژیم صهیونیستی طبق محاسبات عادی، یکی از قوی‌ترین ارتش‌های دنیا و منطقه را دارد. برنامه‌ریزی که برای جنگ طراحی کرده بودند و هدف‌گیری‌هایی که تعیین کرده بودند و مدت زمانی که جنگ را طول دادند، همه برای این بود که موسسه و نهادی به نام مقاومت و حزب‌الله را در لبنان عملا خاتمه بدهند اما آنچه اتفاق افتاد نتیجه عکس داشت و در واقع آغاز یک مرحله جدید از رشد و باروری حزب‌الله و پروژه بلند مقاومت را در پی داشت.»

هدف اسرائیل مشغول‌سازی امت اسلامی

جابری انصاری با بیان اینکه هدف‌گیری رژیم صهیونیستی در چند ساله گذشته این بوده و هست که نیروهای امت اسلامی را مشغول هم و غم داخلی خود و رویارویی‌ها و جنگ‌های داخلی در درون مجموعه اسلامی کند تا مساله فلسطین و مقاومت تحت‌الشعاع قرار بگیرد و مساله امت اسلامی به مسائل جدیدی تغییر کند، افزود: «متاسفانه در این چند سال اخیر با استفاده از برخی بسترهای مبتنی بر جهل و فقر در منطقه اسلامی و همکاری برخی از دولت‌های اسلامی و برخی سیاست مداران که همیشه در تشخیص اولویت‌ها خطا کرده‌اند، تا حدودی موفق هم بوده‌اند. روندی که در نتیجه پیروزی‌های پی در پی سال‌های ۱۹۹۶، ۲۰۰۰، ۲۰۰۶ در لبنان و پیروزی‌های نظیر آن در داخل فلسطین به ویژه در منطقه غزه و تحمیل عقب نشینی یک جانبه و بدون قید و شرط از اراضی اشغالی غزه اتفاق افتاده بود، اگر پیش می‌رفت و ادامه پیدا می‌کرد و این حوادث سال‌های اخیر در منطقه اتفاق نمی‌افتاد، بی‌تردید محدودیت‌های رژیم صهیونیستی بسیار بیشتر می‌شد و مشکلات و بحران‌های این رژیم تشدید می‌شد.»

او با اشاره به این موضوع که تحولات اخیر در واقع فرصتی دوباره برای رژیم صهیونیستی خلق کرد تا از حالتی که در واقع در تنگنا قرار گرفته بود خارج شود و فعلا به شکل تماشاچی دربیاید، افزود: «این رژیم اکنون بازیگری است که به این صحنه نگاه می‌کند و گاه دخالت دارد و تلاش می‌کند تا با ریختن بنزین روی اختلافات و درگیری‌های موجود و تشدید تناقض‌های درون مجموعه اسلامی، به شکلی مساله فلسطین به‌عنوان مساله اول امت اسلامی و مساله مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، کنار گذاشته شود و اولویت‌های دیگری در دستور کار امت اسلامی و کشورها و جریان‌ها و گروه‌ها و احزاب و توده‌های عرب و مسلمان قرار بگیرد.»

آورده‌های حمایت ایران از مقاومت

سخنگوی سابق دستگاه دیپلماسی ایران در پاسخ به این سوال که آورده‌های حمایت از محور مقاومت برای ایران چه بوده و آیا فقط ایران بوده که با تقویت و حمایت از محور مقاومت، به منافعش رسیده یا این امر دو‌طرفه بوده است؟ گفت: «یکی از وجوه ممیزه تجربه انقلاب اسلامی ایران در تعامل با جنبش‌های مقاومت در مقایسه با تجربیات قبلی برخی از دولت‌ها در منطقه، این است که ما تجربه جدیدی را بنیان گذاشتیم که مبتنی بر رابطه امرکننده و امر‌شونده نبود. بلکه تجربه‌ای از روابط تکاملی مبتنی بر اهداف، اولویت‌ها و منافع مشترک و در واقع کمک متبادل و متقابل به یکدیگر است. به نظر می‌رسد تجربه حزب‌الله لبنان از ابعاد مختلف تجربه منحصر به‌فردی است.»

حسین جابری انصاری با بیان اینکه متاسفانه یکی از نقاط خلل جنبش‌های مقاومت قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه ما این بود که به نحوی با برخی دولت‌ها ارتباط پیدا کرده بودند که رابطه بر اساس امر‌کننده و امر شونده بود و این موضوع مقاومت فلسطین را با نوعی بن‌بست یا شبه بن‌بست مواجه کرده بود، افزود: «تجربه متمایز کار انقلاب اسلامی ایران با جنبش‌های مقاومت و از جمله جنبش حزب‌الله لبنان این است که رابطه‌ای مبتنی بر تعریف‌های واحد، رسالت واحد، اولویت‌ها و منافع واحد شکل گرفت. یعنی همکاری با یکدیگر در بنیاد و محور نیکی و تقوای الهی صورت می‌گیرد، این تجربه‌ای است که واقعا قابل ارائه است. واقعیت این است که در نتیجه شکل‌گیری جنبش‌های مردمی منطقه، مجموعه موازنه قدرت مسلمانان و کشورهای منطقه در برابر رژیم صهیونیستی و نیروهای مداخله گر خارجی افزایش و ارتقا یافت.»

ارائه الگوی جدید

معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه اگر ایران در طول این سی و اندی سال سیاستی غیر از تاسیس یا حمایت از گروه‌های مقاومت اسلامی را بر می‌گزید، شرایط فعلی ما در منطقه و در صحنه بین‌المللی به چه صورت بود، ادامه داد: «البته پاسخ این سوال سخت است. به دلیل اینکه مسیر رفته را می‌شود اندازه گرفت و از یک واقعیت صحبت کرد، اما مسیر نرفته را باید تصور کرد. در واقع فرق بین یک امر واقع است که شما از آن امر واقع تحلیل، بررسی و ارزیابی دارید، با امری که باید تصور و ارزیابی کرد، بنابراین این کار سخت‌تر است. امر واقع را اندازه می‌گیریم می‌گوییم این گونه شد و این اتفاقات افتاد. اما مسیر نرفته را همیشه باید در ذهن تصور کرد و نمره داد.»

جابری انصاری در پاسخ به این سوال که ممکن بود راه بهتر از این برای توفیقات در منطقه داشتیم یا خیر، گفت: «نمی شود گفت راه بهتری داشتیم یا نداشتیم، اما کاری را که انجام دادیم می‌شود اندازه گرفت و نمره داد. یعنی واقعیت این است که یک مسیری در منطقه در حال طی شدن بود. آن مسیر به یک نقطه شبه بن بست رسیده بود. به این معنا که راه چاره‌ای برای ملت‌های منطقه جز تسلیم در برابر امر خارجی وجود ندارد. کاری که انقلاب اسلامی ایران کرد ارائه یک الگوی دیگری بود که این فضا را به هم ریخت و منطقه را وارد مرحله جدیدی کرد که در طول چند دهه گذشته روند تکاملی خودش را طی کرده بود.»

بحران سوریه

سخنگوی سابق دستگاه دیپلماسی در بخش دیگری از این گفت وگو به تحولات سوریه اشاره کرد و گفت: «از زمانی که بحران سوریه شروع شد، در سطوحی حرف از راه‌حل سیاسی مطرح بود و در برخی از رایزنی‌های دیپلماتیک هم مطرح می‌شد. ما تنها کشور و بازیگر مهم و موثر در بحران سوریه بودیم که از ابتدا تاکید داشتیم که بحران سوریه راه‌حل نظامی ندارد. نه به‌عنوان یک تاکتیک بلکه به‌عنوان یک راهبرد این را مورد توجه قرار داده بودیم که بحران سوریه با راه‌حل نظامی به جایی نخواهد رسید. راه‌حل نظامی یعنی بن بست و توقف و ادامه بحران، از اینرو باید از طریق سیاسی این بحران حل و فصل شود.»

این دیپلمات ارشد با اشاره به ضرب‌الاجل کشورهای مخالف سوریه که معتقد بودند این بحران از طریق نظامی خاتمه پیدا خواهد کرد، تاکید کرد: «با سیری در این بحران چند ساله، می‌توان نتیجه گرفت که مهم‌ترین‌ کاری که مقاومت دولت سوریه و مجموعه نیروهای هم پیمانش انجام داد این بود که در بیش از یک سال اخیر تقریبا همه بازیگران موثر در بحران سوریه مجبور شدند در برابر این واقعیت تسلیم شوند و صراحتا اعلام کنند که بحران سوریه، راه‌حل نظامی ندارد.»

حسین جابری انصاری با اشاره به این موضوع که هنوز برخی از بازیگران در قالب سیاسی به دنبال تحقق اهدافی هستند که در صحنه نظامی نتوانستند این اهداف را محقق کنند، گفت: «علت اینکه مذاکرات به شکل جدی به نتیجه نمی‌رسد، همین است. آنهایی که با شعار راه‌حل سیاسی در یکی دو سال اخیر در صحنه مذاکرات حضور پیدا می‌کنند، همچنان به دنبال این هستند که راه‌حل شکست خورده قبلی را در قالب جدیدی به نام راه‌حل سیاسی دنبال کنند و اهدافی را که در صحنه نظامی شکست خوردند، از طریق سیاسی محقق کنند، طبیعتا این شدنی نیست و علت طولانی شدن مذاکرات و روندهای سیاسی نیز همین رویکرد اشتباه است.»

نتایج دیدار با دی میستورا

معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در ادامه به نتایج دیدار با دی میستورا اشاره کرد و گفت: «آقای دی میستورا، نماینده دبیر کل سازمان ملل است که بعد از دو نماینده قبلی یعنی کوفی عنان و اخضر ابراهیمی آمده و مسوولیت حل و فصل بحران را عهده دار شده است، یکی از آخرین رایزنی‌های او سفر به تهران بود که مذاکرات مفصلی با ایشان داشتم و آخرین وضعیت روندهای بحران سوریه در سطوح سیاسی و میدانی مرتبط با آن تبادل نظر شد و درباره راه‌های ثمربخشی راه‌حل سیاسی و طرح سیاسی ایران، گفت‌وگوی تفصیلی داشتیم.»

او با بیان اینکه به دی‌میستورا گفتم که با دو رویکرد می‌شود طرح سیاسی ارائه داد، درخصوص این دو رویکرد گفت: «یک رویکرد این است که طرح ارائه می‌دهیم برای اینکه بگوییم کاری می‌کنیم؛ یعنی صرفا برای اینکه صحنه خالی و راکد نباشد، بنابراین به طرحی که ارائه می‌دهیم و امید چندانی هم نداریم. در واقع رویکرد ما در ارائه این گونه طرح‌ها، تاکتیکی است. اما رویکرد دوم این است که با نگاه راهبردی طرحی ارائه کنیم که نتیجه عملیاتی داشته باشد و روند موجود در صحنه بحران سوریه را دچار تحول اساسی کند. به نحوی که از مرحله فعلی خارج و به مرحله جدیدی وارد شویم» جابری انصاری درخصوص ملزمات رویکرد دوم افزود: «یکی از این اصول توجه به واقعیت‌های صحنه سیاسی و نظامی سوریه است. طرح سیاسی باید به گونه‌ای باشد که در عین حال که به نیروهایی که خواهان تغییر و اصلاح وضعیت سوریه هستند امید تغییر را می‌دهد، برای همه بازیگران نیز اطمینان بخش باشد.»

او ادامه داد: «مهم‌ترین کاری که مقاومت دولت سوریه و مجموعه نیروهای هم پیمانش انجام داد این بود که در بیش از یک سال اخیر تقریبا همه بازیگران موثر در بحران سوریه به صراحت اعلام کردند که بحران سوریه، راه‌حل نظامی ندارد به این نحو که بدانند وارد مسیری می‌شوند که پایانش مشخص است و اینکه وارد تونلی نمی‌شوند که آغازش دست آنهاست ولی پایان تونل معلوم نیست کجاست. بنابراین طرح باید نقیضه‌هایی را با همدیگر جمع کند که جامع توجهات و نظرات دولت سوریه و گروه‌های سوریه و ملت سوریه باشد و اگر چنین طرحی ارائه شود و مورد توافق طرف‌های سوری قرار بگیرد، جمهوری اسلامی ایران هم از چنین طرح و چنین روندی حمایت خواهد کرد و تاثیرگذاری اساسی در حرکت به سمت خروج از بحران فعلی و ورود به یک مرحله جدید خواهد داشت.»

نقش روس‌ها در بحران سوریه

معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه همچنین به رویکرد روسیه در بحران سوریه اشاره کرد و افزود: «واقعیت این است که عملکرد و روند واقعی تحولات در صحنه واقعیت‌های سیاسی و میدانی موثر است، یعنی هیچ بازیگر سیاسی چه در سیاست خارجی چه در سیاست داخلی، در خلأ اقدام نمی‌کند. تحولاتی چه در سطح جهانی و چه در سطح منطقه‌ای در شکل‌گیری این نوع نگاه و اقدامات و توجهات روس‌ها موثر بوده است. مثلا تجربه‌ای که روس‌ها در لیبی طی کردند با آن نسخه و الگویی که در حقیقت بازیگران دیگر در لیبی ابتکار عمل داشتند و روس‌ها به نوعی همراهی کردند در برابر عمل انجام شده قرار گرفتند و جلو رفتند.»

حسین جابری انصاری با اشاره به اینکه روس‌ها معتقدند اقدام نظامی و سیاسی را باید به موازات هم انجام بدهند، گفت: «در واقع آنچه در میدان نظامی اتفاق می‌افتد، باید در صحنه سیاسی هم پشتیبانی شود، این تجربه در نوع رویکردهای آتی راهبردی روس‌ها بسیار تاثیر داشت، شاید در آغاز بحران سوریه، ارزیابی روس‌ها این بود که این تحول سریع خواهد بود و با یک امر واقع جدید مواجه خواهند شد. وقتی بحران مدتی ادامه پیدا کرد، این واقعیت را دیدند که عناصری روی زمین به‌عنوان واقعیت‌های جدی صحنه سوریه وجود دارند که آن ارزیابی طرف مقابل را دچار تغییر کرده است؛ ارزیابی که فکر می‌کرد، سوریه کارش تمام است و یک وضعیت جدیدی به سرعت شکل خواهد گرفت.» او با اشاره به اینکه این رویکرد بسیار در نوع نگاه روس‌ها موثر بود، ادامه داد: «همین طور تحولاتی در سطوح راهبردی دیگر در منظومه روابط و سیاست خارجی روسیه و مسائل جهانی و رابطه آنها با ایالات متحده آمریکا، مسائلی که در حوزه پیرامونی روسیه اتفاق افتاد، همه این قطعات پازل در شکل گرفتن نوع نگاه جدید و جدیت بیشتر روسیه در صحنه سوریه موثر بود.» این دیپلمات ارشد درخصوص نوع عملکرد روسیه نیز گفت: «طرحی که روسیه دارد این نیست که از طریق نظامی به صحنه و بحران سوریه خاتمه بدهد، آنها معتقدند که اقدام نظامی و سیاسی را باید به موازات هم انجام بدهند و در واقع آنچه در میدان نظامی اتفاق می‌افتد، باید در صحنه سیاسی هم پشتیبانی شود و ترکیب این دو کار در حقیقت منافع روسیه را تامین می‌کند. طبیعی است که روسیه مثل همه بازیگران دیگر، از دید منافع خودش به صحنه نگاه می‌کند.»

اقدامات مشترک ایران و روسیه

حسین جابری انصاری در پایان گفت‌وگوی خود به مشکل موجود در منطقه اشاره کرد و گفت: «مشکلی که ما در منطقه با آن به‌عنوان یک آسیب تاریخی مواجه هستیم، دولت‌هایی هستند که به جای اینکه منافع خودشان و ملت‌هایشان را نمایندگی کنند، معلوم نیست منافع کجا را نمایندگی می‌کنند، این یک امر غیرعادی است.» جابری انصاری با بیان اینکه دولت‌ها در دنیا منافع خودشان را مطابق تصوری که از منافعشان دارند، نمایندگی می‌کنند، ادامه داد: «قطعا جمهوری اسلامی ایران و هم‌پیمانانش و دولت سوریه در مجموعه اقداماتی که در صحنه بحران سوریه داشتند، جزئی اساسی از شکل دادن این روندها و تاثیرگذاری بر سیاست دولت‌هایی مثل روسیه و بازیگران دیگر بوده‌اند. در چنین فضایی ما باید با یک کنش فعال و موثر مبتنی بر مجموعه اقدامات سیاسی دیپلماتیک و میدانی متعددی که انجام می‌شود، تاثیرگذاری خودمان را بر این صحنه و بر سیاست بازیگران دیگر از جمله روسیه ادامه دهیم و در همین مسیر هم مجموعه اقدامات جمهوری اسلامی ایران با دولت فدراسیون روسیه در جریان است.»