نشریه «د ویک» منتشر کرد
پول هلیکوپتری؛ راهچاره اقتصاد جهانی
ایده پول هلیکوپتری نخستین بار چند دهه پیش از سوی اقتصاددان شهیر، میلتون فریدمن، کسی که این مساله را به بارش پول نقد از آسمان تشبیه کرده مطرح شد. حامیان این ایده ادعا میکنند که بانک مرکزی توانایی و قابلیت خود را برای تحریک رشد اقتصادی، مشخصا سیاستهای انبساطی پولی و نرخهای بهره پایین، کاملا نادیده گرفته است. در واقع معتقدند دوران ضعف اقتصادی نیاز به سیاستهای مختص خود دارد. آنها به این واقعیت اشاره دارند که بانکهای ژاپن و اروپا، به سمت کاهش غیرقابل انتظار نرخهای بهره تا مقادیر زیر صفر حرکت کردهاند. ولی ایده «پول هلیکوپتری» راهحلی بسیار افراطیتر برای مبارزه با رکود اقتصادی است؛ حتی میتوان آن را به مثابه انتخاب یک راهحل هستهای تلقی کرد. آیا زمان اجرای چنین ایدهای فرارسیده یا قضیه فقط این است که ما از آن انتظار معجزه و سحر داریم؟ ریدالیوی میلیاردری که موسس بزرگترین صندوق تامین سرمایه جهان است، از مشوقان اصلی این طرح به شمار میرود. وی عقیده دارد پول هلیکوپتری با تزریق پول به رگهای اصلی بخش حقیقی اقتصاد موجب افزایش مخارج خانوارها و بهبود شرایط رکودی اقتصاد میشود. ولی تحلیلگر نشریه «د ویک» از مخالفان این تصمیم است.
با همه اینها باید در نظر داشت که بدون سنجیدن تمام جوانب و عواقب احتمالی اقتصادی ناشی از چنین سیاستی بهرهگرفتن از جلوههای مفید و اثرات سازنده آن ناممکن است. حامیان این سیاست بانکهای مرکزی را به چاپ کردن پول تشویق و از آن بهعنوان پاداش کریسمس یاد میکنند و مردم با مشاهده چنین شرایطی به ارزش پول در دست خود تردید میکنند. هرچند هر انسانی رویای منفعتِ بدون ریسک و سود بدون هزینه را دارد، حامیان این سیاست نیز به پول هلیکوپتری چنین نگاهی دارند در حالی که چنین چیزی اساسا وجود ندارد.
بن آیسن در مجله والاستریت چنین میگوید که بحث در باب پول هلیکوپتری در اقتصاد آمریکا چندان موضوعیت ندارد. چرا که اقتصاد آمریکا، هرچند به کندی، مسیر رشد را طی میکند و نرخ بیکاری تنها ۹/ ۴ درصد است. ولی این پرسش همچنان برقرار است که اقتصاد آمریکا تا چه زمانی میتواند خود را از شرایط بحرانی اقتصاد جهانی ایمن نگه دارد و اینکه پول هلیکوپتری بهترین حرکت برای دوره پیش از وقوع بحران تلقی میشود یا خیر. دو واقعه با اثرات مشابه سرنخی برای پاسخ دادن به این پرسش محسوب میشوند: در سال ۲۰۰۱ به میلیونها خانوار آمریکایی رسید تخفیف مالیاتی ۶۰۰ دلاری ارسال شد؛ در سال ۲۰۰۸ نیز تخفیف مشابهی با رقم ۱۲۰۰ دلار داده شد. در دوره اول بحرانی در راه نبود و بیش از نیمی از این قبضهای تخفیف به بازارها سرازیر شد و بهطور موثری اقتصاد را به حرکت درآورد. ولی در دوره آغاز بحران بیش از دوسوم پول ذخیره شد و اثربخشی آن را خنثی کرد. نتیجه آنکه بانکهای مرکزی نباید صبر کنند تا پس از وقوع بحران تزریق پول را تازه آغاز کنند.
مارک گیلبرت در بلومبرگ میگوید: «داغ شدن بحثها درباره پول هلیکوپتری نشانه آن است که هلیکوپترهای بانکهای مرکزی روشن شدهاند و موتور چاپ اسکناس آنها در حال گرم شدن است.» بسیاری از دولتهای به بنبست رسیده و ضعیف شده در سراسر جهان تاکنون در برابر سیاستهای حامی رشد اقتصادی ایستادگی کردهاند و بار مسوولیت آن را به بانکهای مرکزی واگذاشتهاند. اگر استفاده از پول هلیکوپتری عاقلانه نیست فراموش نکنیم که همین قضاوت در مورد سیاستهای انبساطی پولی و نرخهای پایین بهره نیز، جزو ادوار رکودی اخیر میشدند. بانکهای مرکزی باید لباسهای پرواز خود را بپوشند و موتورهای هلیکوپتر خود را روشن کنند.
ارسال نظر