تور اروپایی روحانی و محکمات منافع ملی

دکتر محسن شریعتی‏نیا

عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

تور اروپایی حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران و به‌ویژه آنچه را که از توافق با ایرباس حاصل شد می‌توان گامی مهم در راستای تامین محکمات منافع ملی دانست. روشن است که منافع ملی مانند بسیاری از مفاهیم کلیدی زندگی سیاسی، مناظره و مناقشه‌برانگیز است. به دیگر سخن هر کسی از ظن خود تعریفی از این مفهوم ارائه می‌کند، تا جایی که برخی معتقدند تعاریف از منافع ملی یک کشور برابر با تعداد شهروندان آن است. اما نکته مهم آنکه اغلب این مناظرات و مناقشات، به‌ویژه در جهان توسعه یافته بر سر متشابهات و نه محکمات منافع ملی است. علمای روابط بین‌الملل بر سر محکمات منافع ملی همچون انسجام سرزمینی و استقلال ملی اجماع دارند. یکی از مهمترین محکمات منافع ملی که در دهه‌های اخیر اهمیتی روزافزون در سیاست خارجی کشورها یافته، «ارتقای استانداردهای زندگی» یک ملت است. از همین روست که در دهه‌های اخیر وظیفه و کارکرد اصلی سیاست خارجی بسیاری از کشورها، بالا بردن استانداردهای زندگی شهروندانشان بوده است. از این منظر تور اروپایی دولت و آنچه را که در توافق با ایرباس حاصل شد می‌توان گامی مهم در ارتقای استانداردهای زندگی ایرانیان و در نتیجه از محکمات منافع ملی برشمارد. ورای جزئیات فنی قرارداد، آنچه اهمیت دارد آنکه ریسک صنعت هواپیمایی کشور که زندگی بخش مهمی از ایرانیان به آن پیوند خورده به مدد این گام کاهش خواهد یافت. صنعت هواپیمایی ایمن را می‌توان ضرورت زندگی امروز شهروندان ایرانی و در سطحی کلان‌تر بخشی از حقوق بشر دانست؛ ضرورت و حقی که از «خاش» تا «خوی» و تا «فرمانیه» همه ایرانیان با هر سطح معیشتی به آن احساس نیاز می‌کنند. اما در واقعیت کمتر ایرانی را می‌توان یافت که در سال‌های اخیر در داخل و برخی سفرهای خارجی، دست به دعا سفر نکرده باشد. سوانح دلخراشی که در این سال‌ها رخ داد و آمارهایی که ارائه می‌شود، به روشنی وضعیت صنعت هواپیمایی کشور را نشان می‌دهد. در پرتو این توافق اما می‌توان امیدوار بود که ریسک «جان انسان ایرانی» که حفظ آن مهم‌ترین‌ وظیفه نهاد دولت است، کاهش یابد. اما این توافق از منظر نمادین نیز اهمیت ویژه‌ای دارد. ایرلاین‌‌های ملی، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه از مهم‌ترین برندهای ملی به شمار می‌آیند و کم و کیف آنها در شکل‌دهی به نگاه دیگران به یک کشور و مهم‌تر از آن نگاه شهروندان به کشورشان تاثیرگذار است. به دیگر سخن ایرلاین‌های ملی تنها موجودیت‌های اقتصادی نیستند بلکه هویت سازند. ترکیش ایرلاینز و هواپیمایی امارات نمادهای روشن چنین کارکردی‌اند. «هما» نیز بخواهیم یا نخواهیم چنین کارکردی دارد. کمتر ایرانی را می‌توان یافت که در سال‌های اخیر از زمین‌گیر شدن هما رنجیده خاطر نشده باشد، کمتر ایرانی را می‌توان یافت که در فرودگاه دبی یا آتاتورک احساس ناخوشایندی را تجربه نکرده باشد و به لزوم به روز کردن هما و نشستن بر بال‌های آن نیندیشیده باشد. به مدد این توافق می‌توان به احیای هما و احیای کارکرد اقتصادی و هویت ساز آن بیش از همه این سال‌ها امیدوار بود...کوتاه سخن آنکه این تور و دستاوردهای آن را می‌توان گامی تحسین‌برانگیز در مسیر تامین بخشی از محکمات منافع ملی محسوب کرد.