مسوولان اورژانس در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» از کمبود شدید پایگاههای اورژانس در تهران خبر دادند
وضعیت اورژانسی اورژانس پایتخت
بر اساس بسیاری از گزارشها، اما دیر رسیدن آمبولانس به بیمارها منجر به مرگ یا عود بیماری شده است.یکی از پزشکان اورژانس به «دنیای اقتصاد» میگوید؛ «یک بار نزدیک بیمارستان شریعتی تصادف شده بود، اما به دلیل نبود آمبولانس در این بیمارستان، آمبولانس از پایگاه ونک اعزام شد و معلوم نیست که در این لحظات بیماران چه شرایطی را میگذرانند.» نجات جان انسانهایی که در حادثه آسیب دیدهاند یا دچار حملات ناگهانی قلبی و عروقی شدهاند، فقط در لحظات نخست به نتیجه میرسد. اسماعیل فراهانی معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران میگوید: «اورژانس اکنون فقط ۳۰۰ پایگاه در سطح استان دارد در حالی که با توجه به شرایط جمعیتی باید ۷۰۰ پایگاه داشته باشیم.» اما این فقط مشکلاتی نیست که پایگاههای اورژانس با آن درگیر هستند.بررسی لایههای مختلف و مسیر درمان یک بیمار اورژانسی نشان میدهد، شرایط موجود در سیستم درمان نیاز به یک تحول اساسی دارد، چرا که حسین کرمانپور، رئیس روابط عمومی وزارت بهداشت در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» معتقد است: «همه سیستم درمان دومینووار به هم مرتبط است و اگر برای ساماندهی مشکلات یک بخش از این سیستم اقدامات لازم صورت نگیرد روی همه بخشها تاثیر میگذارد.» در این گزارش با هم وارد یکی از هزارتوهای سیستم درمان میشویم؛ جایی که کادر درمان و بیمار هر دو درگیر مشکلات متعددی هستند.
۲۰ میلیون تماس به ۱۱۵؛ ۲۰ هزار نفر کادر اورژانس
در سالهای اخیر قربانیان حوادث جادهای در کشور حدود ۲۰ هزار نفر بودهاند و سال گذشته ۶۸۶ هزار مصدوم این حوادث را نیروهای اورژانس به مراکز درمانی منتقل کردهاند. بر اساس آخرین آماری که رئیس سازمان اورژانس کشور میدهد: «سالانه ۲۰میلیون تماس با ۱۱۵ برقرار و منجر به بیش از ۵ میلیون ماموریت میشود و هر سال نیز این تعداد تماس، در حال افزایش است.» این در حالی است که در حال حاضر نزدیک ۲۸ هزار نفر در سازمان اورژانس کشور فعالیت دارند که از نظر تعداد نیروی انسانی از چندین وزارتخانه بیشتر است. در حال حاضر، ۳۳۰۰ پایگاه و ۵۴ پایگاه اورژانس هوایی وجود دارد.ماموریتهای اورژانس هوایی اغلب مربوط به مناطق صعبالعبور و محروم است و سالانه ۴ هزار ماموریت اورژانس هوایی در کشور ثبت میشود که این تعداد از پروازهای نیروهای نظامی هم بیشتر است. با این حال این تعداد نیرو به دشواری میتواند از همه تماسها و بیماران برآیند و آمارها گواهی میدهند که اورژانس نیازمند تشکیلات بسیار گستردهتری است. در این شرایط هم بیمار آسیب میبیند و هم کادر درمان. بارها خبرهایی را خواندهاید که کادر درمان را به دلیل دیر رسیدن آمبولانس کتک میزنند. یکی از همراهان بیماری در بیمارستان امام خمینی میگوید: «اگر اورژانس کمی زودتر به حادثه میرسید شاید جلوی خونریزی داخلی پدرم گرفته میشد و اکنون مجبور به عملهای پیچیده نبود.» شاید به همین دلیل است که جعفر میعادفر، رئیس اورژانس کشور بر ضرورت توسعه خدمات و زیرساختهای اورژانس در کشور، تاکید میکند. سوال اینجاست که اورژانس کشور و به ویژه تهران گرفتار چه مشکلاتی است؟
نیاز قطعی به ۴۰۰ پایگاه اورژانس
رئیس سازمان اورژانس کشور میگوید: «یکی از مهمترین چالشهای اورژانس، نوسازی ناوگان است که گرفتار تحریم و بوروکراسی اداری پیچیده شده است؛ ۵۰۰ دستگاه آمبولانس جدید از سال گذشته خریداری شده که تا کنون ۵۰ دستگاه ترخیص شده و ۱۳۰ دستگاه نیز قابل ترخیص است. امیدواریم دولت در این زمینه امور اورژانس را تسهیل کند.» او به بحث قانون ارتقای بهرهوری، مجوز استخدام نیروهای جدید و مورد نیاز، افزایش سختی کار از ۱۵۰۰ به ۳هزار و عادلانهشدن کارانه به نیروهای این سازمان تاکید میکند. همانطور که معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران میگوید: «اورژانس اکنون فقط ۳۰۰ پایگاه در سطح استان دارد در حالی که با توجه به شرایط جمعیتی باید ۷۰۰ پایگاه داشته باشیم.» استاندارد رسیدن بر بالین بیمار در شهر تهران ۱۲ دقیقه است، اما اکنون به دلیل کمبود پایگاه اورژانس، آمبولانس و موتورلانس زمان بیشتری برای رسیدن و ارائه خدمات به بیماران اورژانسی نیاز است.البته مسوولان میگویند: «همه تلاش نیروهای اورژانسی بر خدمترسانی مطلوب به همه مصدومان احتمالی حوادث ترافیکی و غیرترافیکی در سطح تهران است.» آمارها نیز گواه بر این موضوع است، زیرا به عنوان نمونه ۱۹ هزار و ۵۵۵ ماموریت اورژانس ۱۱۵ در بازه زمانی ۱۹ تا ۲۵ آبان ماه در مناطق مختلف این استان به ثبت رسید که در این ماموریتها پنج هزار و ۵۴۴ نفر توسط عوامل اورژانس به مراکز درمانی انتقال یافته و ۱۰ هزار و ۶۴۴ نفر هم در محل از خدمات اورژانس استفاده کردند. همچنین از مجموع ماموریتهای ثبت شده در این بازه زمانی، ۲۸۴۵ مورد مربوط به حوادث ترافیکی و ۱۶هزار و ۷۰۲ مورد نیز مربوط به حوادث غیرترافیکی بوده و اورژانس هوایی تهران نیز پنج سورتی پرواز داشت که در پی آن چهار مصدوم با بالگرد اورژانس به مراکز درمانی انتقال یافتند. با این وجود آنچه به وضوح مطالبه محسوب میشود همان است که خود مسوولان نیز بارها به نیاز آن اذعان داشتهاند: «اورژانس کشور با کمبود ۱۵ هزار نیروی متخصص روبهرو است.»اسماعیل فراهانی، معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران میگوید: «برای رسیدن به زمان استاندارد در اورژانس تهران در شرایط فعلی باید ۷۰۰ پایگاه اورژانس در این استان ایجاد شود البته این را هم تاکید میکند که به جز آن باید ۷۰۰ تا ۹۰۰ دستگاه آمبولانس، ۵۰۰ دستگاه موتورلانس، ۱۵ دستگاه اتوبوس آمبولانس و سه فروند بالگرد برای رسیدن به بالین مصدومان داشته باشیم.» این در حالی است که در حال حاضر سازمان اورژانس تهران ۳۰۴ پایگاه اورژانس، ۳۰۰ دستگاه آمبولانس، ۲۲۰ دستگاه موتورلانس، هفت دستگاه اتوبوس آمبولانس و ۲ فروند بالگرد دارد. مقایسه این آمارها با هم نشان میدهد که در حال حاضر ۶۰۰ دستگاه آمبولانس، ۲۸۰ موتورلانس، ۸ اتوبوس و یک فروند بالگرد دیگر جزو نیازهای جدی اورژانس تهران است.
۶ مشکل درباره اورژانسها از دید وزارت بهداشت
حسین کرمانپور، مسوول روابط عمومی وزارت بهداشت در گفتوگوی مفصلی به بیان جزئیات مشکلات اورژانس میپردازد و به «دنیای اقتصاد» میگوید: «۶ مشکل مهم وجود دارد که به نظر من درباره اورژانسها به ویژه اورژانس تهران حل آنها بسیار مهم و حیاتی است.»نخستین مورد از دیدگاه او «کمبود پایگاه»هاست که بارها و بارها مسوولان اورژانس خواستهاند این مشکل سریعتر حل شود: «البته این یکی از مشکلاتی است که سیستم اورژانس با آن دستوپنجه نرم میکند.» دومین مشکل بیشک مربوط به تهران ترافیکزده است. شهری که ثابت کرده یکی از پرترافیکترین شهرهای جهان است یا به قول بسیاری شهر پارکینگها و خودروها. کرمانپور میگوید: «دومین مشکل دیر رسیدن آمبولانس است که بر میگردد به پیچیده بودن شهر تهران چرا که خطوط امداد راهاندازی شدند، اما متاسفانه این خطوط کارآمد نیستند، چرا که بیشتر خودروها حاضر به رعایت قانون نیستند. از یک طرف فرهنگسازی در این زمینه لازم است و از طرف دیگر قوانین بازدارنده که از سوی نیروی انتظامی باید وضع شود. به نظر میرسد جریمه فعلی کارآمد نیست و باید جریمههای بالاتری برای کسانی که وارد خطوط امداد میشوند در نظر گرفته شود.» بررسیها نشان میدهد که خطوط امداد بالای ولیعصر و اتوبان رسالت بیشتر وقتها باز است و خودروها در این مسیر شاید به دلیل دوربینهای بازدارنده رعایت میکنند اما خطوط امداد در مسیر شرق به غرب و به عکس، بیشتر وقتها شلوغتر از مسیر معمولی است و آمبولانسها مجبور میشوند از مسیر معمولی حرکت کنند که همین باعث تاخیر میشود. با این وجود کرمانپور میگوید: «در یک ماه گذشته موردی از اورژانس نداشتیم که زیر ۱۰ دقیقه به بیمار مورد نظر رسیده باشد. از سوی دیگر ما موتورلانس را راهاندازی کردیم که تا حدود زیادی این مشکل را حل کرده است. موتورلانس زودتر میرسد و اگر نیاز بود، پس از آن یا همزمان آمبولانس هم اعزام میشود.» کرمانپور که مدتها مسوول اورژانس بیمارستان هم بوده است، سومین مشکل را در ناوگانهای فرسوده آمبولانسها میداند: «ناوگان ایران دیگر پیر شده است، به همین دلیل نیاز به تعمیرات جدی دارد.» یکی از بیماران اورژانسی به «دنیای اقتصاد» در همین زمینه میگوید: «شاید باورتان نشود من به دلیل تصادف در نزدیکی یافتآباد دچار ضربه شدیدی به سرم شدم. وقتی آمبولانس رسید، متوجه شدم که کلا تخت آن پیچ و مهرههایش درآمده و وقتی به من سرم وصل شد و در مسیر بودیم چنان این تخت بالا و پایین میپرید که من دچار تهوع شدم بهطوریکه نمیتوانستم خودم را کنترل کنم و بالا آوردم. وقتی به بیمارستان رسیدیم و اعتراض کردم گفتند شما شانس آوردید که آمبولانس آمد چون بیشترشان فرسوده هستند و قطعات آن برای تعمیر موجود نیست.»
اورژانس بیمارستانها تخت خالی ندارند
از دیدگاه کرمانپور چهارمین مساله در زمینه اورژانسها بحث «دیسپچ» و مرکز تماس ۱۱۵ است: «خیلی از مردم نمیدانند که مرکز تماس ۱۱۵ ما چقدر پر اضطراب است. هر روز بیش از ۱۰ هزار تماس صورت میگیرد. بیشتر کارکنان این بخش زنان هستند، چون مردان در این بخش به زحمت دوام میآورند. گاهی کارکنان این بخش بیمار را همراهی میکنند تا اقدامات اولیه را انجام دهد یا شرایط پر تشنج را به سمت آرامش میبرند تا آمبولانس به مقصد برسد. با این حال شاید باورتان نشود که هنوز عدهای ایجاد مزاحمت میکنند. چند دقیقه گرفتن وقت در ۱۱۵ به معنای از دست رفتن تماس یک بیمار جدی است.» او در پاسخ به اینکه این روزها شایع شده است که آمبولانسها بیماران را برای بیمارستانهای خاصی میبرند و با آنها از قبل هماهنگ شدهاند، میگوید: «این شرایط برای اورژانس بیمارستانهای دولتی غیرممکن است. گاهی بسیاری از خانوادهها میخواهند مریضشان را به بیمارستان خصوصی برسانند، اما چون برخلاف قوانین است با کادر درمان دچار چالشهای جدی میشوند. در واقع دیسپچ ما تعیین میکند آمبولانس بیمار را به کدام بیمارستان ببرد و هماهنگیهای لازم را صورت میدهند بنابراین آمبولانس سرخود نمیتواند عمل کند.» او پنجمین مشکل را در این میداند که بیمارستانها «تخت خالی» ندارند. یعنی آمبولانس بیمار را به بیمارستان میرساند، اما از آنجا که اورژانس پر است نمیتواند تختی را به بیمار اختصاص دهند، بنابراین ممکن است زمان زیادی را آمبولانس در بیمارستان بماند تا تخت خالی شود.کرمانپور ششمین عامل مشکلساز را این مساله میداند: «یک مشکل بزرگی وجود دارد که بسیاری از مردم برای کارتنخوابها و معتادان به اورژانس زنگ میزنند. ما موظف هستیم که فرد موردنظر را به بیمارستان برسانیم و بستری کنیم در حالی که مشکل این فرد نخوردن غذاست یا نیاز به یک فضای گرم برای زندگی دارد. این مساله را باید مردم بدانند که در این مساله شلترها(گرمخانه) باید وارد عمل شوند چون بیمارستانهای ما در حال حاضر توان رسیدگی به افرادی از این دست را ندارند و از سوی دیگر جزو وظایف ما به شمار نمیرود. همین مساله اما مشکلساز است. تخت اشغال میشود و ممکن است بیماری بسیار اورژانسی برسد که ما جای خالی نداشته باشیم.» مساله اما این است که مسوولان برای برطرف کردن مشکلات اورژانسها چه اقداماتی انجام میدهند و دیگر شاهد آن نباشیم که بیماری به دلیل کمبود امکانات نتواند دیگر سرپا شود و به چرخه زندگی برگردد.