کرونا و حکمرانی خوب

 حکمرانی خوب: نسبت کرونا و حکمرانی خوب چیست؟ کووید-۱۹ سنگ محکی برای سنجش کارآمدی دولت‌ها و حکومت‌های دنیاست. غلبه بر کرونا، به قدری برای کشورها اهمیت دارد که حتی شی جین پینگ رهبر حزب کمونیست و رئیس‌جمهور چین، مبارزه با کرونا را آزمایش بزرگی برای اثبات توانایی سیستم و ظرفیت حکمرانی این کشور می‌داند. همچنین، وزیر بهداشت سنگاپور، حکمرانی خوب را در کنار وضعیت نظام بهداشتی و سلامتی یک جامعه و میزان انباشت سرمایه اجتماعی، سه شرط لازم برای غلبه بر بحران ویروس کرونا دانسته است، واعظی رئیس دفتر ریاست جمهوری نیز چندی پیش مقابله با کرونا را اولویت اول نظام حکمرانی کشور عنوان کرد.

حکمرانی خوب ناظر بر چگونگی انجام امور یک جامعه بر مبنای روش‌های خوب در کنار محصولات و نتایج خوب است. همچنین، از آنجا که کیفیت تصمیم‌گیری نقشی اساسی در تعیین کیفیت و کمیت بروندادهای یک نهاد یا سازمان دارد، حکمرانی خوب، شامل ساختارها، فرآیندها و ابزارهایی است که به اتخاذ تصمیمات بهتر منجر می‌شود. بر عکس، تصمیمات بد، نشانه‌ای از حکمرانی بد است. حکمرانی خوب مفهومی فراتر از دولت خوب، حکومت خوب و حاکمیت خوب است. حکمرانی خوب رویکردی است که به‌ویژه برای شرایط پیچیده و چندبُعدی مثل اَبَرمساله کرونا کاربرد دارد. حکمرانی خوب مهم‌تر از علم است چرا که در حکمرانی بد ممکن است تصمیمات و سیاست‌گذاری‌هایی تدوین شود که همه زحمات و تلاش‌های علمی را از بین ببرد. حکمرانی خوب ناظر بر بازاندیشی و بازسازی رابطه حکومت (دولت) و مردم است.

از سوی سازمان ملل، هشت شاخص و ملاک برای قضاوت در مورد وجود یا وجود نداشتن حکمرانی خوب معرفی شده است: ۱- مشارکت، ۲- شفافیت،

۳- مسوولیت‌پذیری، ۴- کارآیی و اثربخشی، ۵ - اجماع‌محوری، ۶- حاکمیت قانون، ۷- انصاف و ۸– پاسخگویی. مطلب حاضر درصدد است به این پرسش پاسخ دهد که آیا براساس این معیارهای هشت‌گانه، در کارزار مقابله با کرونا در کشورمان، رویکرد حکمرانی خوب وجود دارد یا نه؟

مشارکت: مشارکت یعنی فراهم آوردن زمینه‌ای برای شهروندان و جامعه مدنی که خواسته‌هایشان را از مسوولان بیان کرده و در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها حضور فعال داشته باشند. مشارکت باید دامنه وسیعی از ذی‌نفعان یعنی افراد یا سازمان‌هایی را که بر آن موضوع یا حوزه تاثیر می‌گذارند یا تاثیر می‌پذیرند شامل شود.

معیار مشارکت در مورد ستاد ملی مبارزه با کرونا که بالاترین مرجع تصمیم‌گیر در این مورد است، ناقص است چراکه وجه دولتی آن بر وجه ملی غلبه دارد. حتی ریاست این شورا در ابتدا با وزیر بهداشت بود. درحالی‌که دامنه اعضای این شورای تصمیم‌گیر باید فراقوه‌ای و  کشور شمول باشد و حتی‌الامکان تمامی ذی‌نفعان را دربرگیرد. این شورا باید علاوه بر مسوولان و مدیران دولتی، نمایندگانی از سایر قوا از جمله نمایندگان مجلس، قوه قضائیه، نیروهای نظامی و انتظامی و نیز نماینده انجمن‌های صنفی و شوراهای کار، نمایندگانی از انجمن‌های تخصصی رشته‌های مختلف علمی، انجمن‌های خیریه، نمایندگان مستقل پزشکان، پرستاران و داروخانه‌ها و حتی نمایندگان بیماران کرونایی یا اعضای خانواده آنان را شامل شود.

به علاوه به موازات ستاد ملی مبارزه با کرونا لازم است کمیته علمی ستاد مبارزه با کرونا به ریاست شخص رئیس‌جمهور و متشکل از متخصصان رشته‌های پزشکی، پیراپزشکی، اقتصاد و بازرگانی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، علوم تربیتی، مشاور خانواده و... تشکیل شود که در آن، تنوع اعضا مهم‌تر از تعدد اعضا است به‌طوری‌که دیدگاه‌های مختلف و تضارب آرای موافقان و مخالفان سیاست‌های فعلی مقابله با کرونا وجود داشته شد. گفت‌وگوها و مباحثه‌هایی که در این کمیته صورت می‌گیرد می‌تواند روشنگر بسیاری از مسائل برای رئیس‌جمهور باشد.

شفافیت: سنگ بنا و ستون اصلی حکمرانی خوب، شفافیت است، چرا که از طریق آن می‌توان میزان تحقق سایر ملاک‌های حکمرانی خوب را رصد کرد. شفافیت که باشد، ارزیابی عملکرد، پاسخگویی و میزان مسوولیت‌پذیری مسوولان میسر می‌شود. در مورد کرونا، دولت‌ها باید طوری عمل کنند که خود را به‌طور جدی مسوول بهداشت عمومی بدانند. از این روی، آنها باید از شفافیت استقبال کنند و در اشتراک‌گذاری اطلاعات و آمار؛ هم در مورد موفقیت‌ها و هم در مورد شکست‌های نظام بهداشت و درمان، تردید نکنند.

شفافیت به‌عنوان یکی از اصول حکمرانی خوب، دلالت بر آگاهی عمومی نسبت به سازمان‌ها و نهادهای دولتی و عمومی دارد. باید به شهروندان این امکان داده شود تا از کارهای مقامات و مسوولان کشور و دلایل آن‌ها مطلع شوند و اطلاعات و آمار صحیح و قابل اطمینان در دسترس آحاد ملت قرار داشته باشد (از جمله اعلام روزانه مبتلایان به کرونا به تفکیک استان)، تا از آن برای نظارت بر فرآیند تصمیم‌گیری‌ها و نتایج تصمیمات استفاده شود.

برخی از نمایندگان مجلس و متخصصان کشور در مورد قابل اطمینان بودن آمار و اطلاعات مربوط به کرونا و نیز رویکردهای سیاست‌گذاری و سیاستی مرتبط با آن انتقاد داشته‌اند، اما استدلال متقن و شفافی از سوی مسوولان اعلام نشده است. در این زمینه لازم است یک جلسه پرسش و پاسخ رسانه‌ای، ترجیحا به‌صورت آنلاین برای پاسخ به ابهامات برگزار شود.

مسوولیت‌پذیری: این شاخص نشان می‌دهد که آیا طرف‌ها و اشخاص مختلف، در مقابل تعهداتی که ‌پذیرفته‌اند، در عمل، مسوولیت‌پذیر بوده‌اند یا نه؟ هر چند در حکمرانی خوب، مسوولیت‌پذیری همگانی وجود دارد؛ یعنی هم مدیران و مسوولان کشور، هم مردم و تشکل‌های مردم نهاد (سمن‌ها) و هم بنگاه‌های اقتصادی در قبال کلیت منافع جامعه مسوولند، اما مسوولیت اولیه از آن حاکمان، مسوولان و مدیران یک کشور است. مسوولیت‌پذیری عبارت است از شناسایی و تامین نیازهای آحاد مردم توسط دولت و دستگاه‌های حاکم.

در زمینه و زمانه کرونا، اصلی‌ترین و مهم‌ترین نیاز مردم، حداقل‌سازی آسیب‌های ناشی از این ویروس و حفاظت از سلامتی جامعه و مسوولیت‌پذیری مسوولان در قبال آن است. براساس یافته‌های علمی، حیاتی‌ترین اقدام برای مبارزه با این ویروس، قطع چرخه انتقال از فردی به فرد دیگر است یعنی ایجاد شرایطی که مانع از افزایش میزبان‌های انسانی ویروس شود. موثرترین اقدام برای تامین این هدف، برخورد تهاجمی و سختگیرانه با این ویروس است. اغلب کشورهای موفق در مهار کرونا همین استراتژی را در پیش گرفتند. حتی کشورهایی مثل انگلستان، سوئیس و آلمان که در ابتدا رویکرد سهل‌گیرانه‌ای در برابر کرونا داشتند، تحت فشار افکار عمومی و انتقادات متخصصان بی‌طرف، مجبور به تغییر رویه شدند. این درحالی است ‌که به نظر می‌رسد اکثریت تیم کارشناسی مستقر در دولت دوازدهم با این رویکرد موافق نیستند (البته به جز دکتر زالی مسوول مدیریت کرونا در تهران که خواهان اجبار و سختگیری بیشتر به منظور حداقل‌سازی حضور اجتماعی مردم است).

برخی از اقدامات مسوولانه، فعال و تهاجمی به‌طوری که حداکثر محافظت در مقابل کرونا را ایجاد می‌کند، به این قرار است: تعطیلی تمامی ادارات دولتی و سازمان‌های عمومی برای حداقل یک‌ماه و تشویق دورکاری، قرنطینه شهری (و احتمالا روستایی) و منع بیرون رفتن از منزل مگر برای کارهای فوری، تعطیلی حمل‌ونقل عمومی، ممنوع بودن اجتماع بیش از دو نفر خارج از محل زندگی آن هم فقط به همراه اعضای خانواده، در نظر گرفتن جریمه برای ناقضان، این قوانین جدا کردن افراد بیمار یا مشکوک به بیماری از افراد سالم و جلوگیری از اختلاط آنها، آزمایش‌گیری از افراد مشکوک به کرونا در حد وسیع به‌طوری که از هر شخص داوطلب یا مشکوک، تست کرونا گرفته شود.

اما گویی مسوولان مقابله با کرونا در کشور ما هنگامی که از پس انجام کاری برنیایند برای آن یک دلیل کارشناسی هم پیدا می‌کنند. مثلا اینکه ماسک تنفسی در برابر بیماری کرونا بی‌فایده است یا ضدعفونی کردن اماکن عمومی موثر نیست یا قرنطینه کارآیی ندارد. ولی پاسخ نمی‌دهند که چگونه است اکثریت کشورهای دنیا از این ابزارها و دیگر ابزارها برای کنترل کرونا استفاده کرده‌اند.

ویژگی خطرناک کرونا این است که ویروس حتی از افراد بدون علائم یا علائم خفیف می‌تواند انتقال یابد. در این‌گونه پاندمی‌ها و بیماری‌های جهان‌گستر، زمان و نقطه شروع اقدام، اهمیت حیاتی دارد (مثلا آمریکا در ابتدا کرونا را جدی نگرفت و اقدامات دیرهنگام سبب شد که هم اکنون این کشور رتبه اول مبتلایان جهان را داشته باشد و برعکس اتریش که تصمیمات به موقع برای مقابله با کرونا اتخاذ کرد الان در مرحله کنترل بیماری است). ناتوانی در اتخاذ تصمیمات سخت و انتخاب ساده‌ترین راه‌ها، الزاما بهترین نتایج را به‌دنبال ندارد. چه که در آخر ممکن است حکایت مَثَل پیاز خوردن، فلک شدن و پول دادن بشود.

در عین حال، لازم است حمایت‌های مالی و اقتصادی از خانوارهای در معرض خطر صورت گیرد که پیشنهادهایی در بخش مربوط به شاخص انصاف ارائه خواهد شد.

کارآیی و اثربخشی: کارآیی و اثربخشی در حکمرانی خوب به آن معناست که تخصیص منابع و فرآیندهای اجرایی توسط بخش عمومی، پاسخگوی اصلی‌ترین نیازهای ذی‌نفعان باشد و در عین حال بهترین استفاده از منابع با کمترین اتلاف صورت گیرد.

برای شناسایی دقیق‌تر نیازهای مردم، تصمیم‌گیری‌ها باید استانی باشد و نه متمرکز در تهران. عضو شورای شهر رشت گفته بود تصمیمات تهران به قدری از شرایط واقعی ما دور است که گویی آنها از یک سیاره دیگر برای ما تصمیم می‌گیرند. چیزی که ضروری است، تعامل با مرکز استان است، نه دستوردهی از مرکز به استان. حکمرانی خوب با مدیریت از راه دور بیگانه و در عوض، مبتنی بر میدان و واقعیت است. در این راستا شایسته است مسوولان مقابله با کرونا حتی به‌صورت ناشناس و با چهره یا لباس مبدل به میان مردم یا بیمارستان‌ها در نقاط مختلف کشور بروند و از آنچه زیر پوست شهرها یا روستاها می‌گذرد، مطلع شوند.

ناهماهنگی و نبود تقسیم کار دقیق بین دستگاه‌های مسوول نشانه‌ای دیگر از نبود کارآیی و اثربخشی است. در داستان کرونا در ایران، ناهماهنگی بین صف و ستاد و نیز مشخص نبودن تقسیم کار دقیق بین سازمان‌های دخیل نشان می‌دهد که این شاخص در مورد مهار کرونا به خوبی تامین نشده است.

نکته دیگر اینکه برای اتخاذ تصمیمات اثربخش، مسوولان بلندپایه کشور باید مراقب باشند که مبادا در «تله کارشناس» گرفتار آیند. دیده‌ایم که برخی مسوولان مبارزه با کرونا از عادی شدن یا عادی بودن شرایط جامعه در زمینه ابتلا به کرونا یا از روند کاهشی این بیماری خبر می‌دهند یا به ضرس قاطع می‌گویند قرنطینه نخواهیم داشت یا ۶۰ تا ۷۰ درصد جمعیت باید به‌ویروس آلوده شوند یا اطلاعات نادرست از زمان پیک بیماری که دائم به تعویق می‌افتد می‌دهند. درحالی‌که این اطلاعات به ظاهر کارشناسی‌شده ممکن است اشتباه باشد. برای رفع این مشکل بهتر است مسوولان بلندپایه کشور اطلاعات خود را نه فقط از یک مرجع بلکه از چند مرجع آن هم به‌طور مستقیم و بی‌واسطه و ترجیحا از مراجع غیررسمی اما مطمئن مثل تیم کارشناسان مستقل و منتقد، تشکل‌های مردمی و حتی مردم عادی دریافت کنند تا واقعیت قضایا را دریابند.

اجماع‌محوری: در یک جامعه، بازیگران و دیدگاه‌های بسیاری وجود دارند. حکمرانی خوب مستلزم آن است که بین این دیدگاه‌ها و منافع مختلف میانجی‌گری صورت گیرد تا بیشترین خیر عمومی حاصل شود و در مورد چگونگی دستیابی به اهداف، حداکثر اجماع صورت گیرد تا هنگام اجرایی شدن تصمیمات، شاهد همراهی و همیاری ذی‌نفعان باشیم. همچنین، حکمرانی خوب تضمین می‌کند که اولویت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی براساس اجماع و توافق گسترده در جامعه تعیین شده و صدای فقیرترین و آسیب‌پذیرترین گروه‌های اجتماعی شنیده می‌شود. به علاوه، در حکمرانی خوب، فرمانده نداریم. اینکه مثلا گفته می‌شود فرمانده ستاد مبارزه با کرونا، با اصول حکمرانی خوب همخوانی ندارد. در حکمرانی خوب باید همه ذی‌نفعان حق برابر برای اظهار نظر و اعتراض به تصمیمات و اقدامات داشته باشند.

یاری طلبیدن از آحاد ملت در جهت کمک به یکدیگر، مددخواهی از هرکس که به نوعی می‌تواند در کاهش آلام و آسیب‌های ناشی از کرونا مفید باشد، تقویت کمک‌های داوطلبانه مردم و تشویق دستگاه‌های دولتی و غیردولتی و سازمان‌های رسمی و غیررسمی به ارائه برنامه برای غلبه بر کرونا باید در دستور کار قرار گیرد و سازماندهی شود.

همچنین، به جهت خطیر بودن شرایط به لحاظ وجود افرادی که ناقل ویروس کرونا و مبتلا به کووید-۱۹ هستند، اما خبر ندارند، هیچ تعللی جایز نیست. باید وضعیت اضطراری ملی اعلام شود تا همه نسبت به حساسیت اوضاع هوشیار باشند. ما نیازمند یک اجماع و وفاق ملی برای کمک به یکدیگر هم هستیم. ضمن اینکه جان مردم عرصه نبردهای سیاسی و جناحی نیست. هرکس، در هرجا، هر کاری که از دستش برمی‌آید باید برای گذار از این گردنه دشوار ملی انجام دهد. همه ما باید کمی از خواسته‌ها و منافع شخصی خود به نفع مصالح اجتماعی بگذریم. مثلا کارمندان دولت و بخش عمومی و نیز سایر نیروی کار کشور (آنها که برایشان مقدور است)، بپذیرند افزایش حقوق سال ۱۳۹۹ آنها به بعد از مهار کرونا موکول شده و منابع مالی حاصل از آن صرف مبارزه با کرونا شود.

حاکمیت قانون: در حکمرانی خوب، حاکمیت قانون بر محافظت‌های قانونی از حقوق ذی‌نفعان دلالت دارد که توسط یک نهاد نظارتی بی‌طرف انجام می‌شود. در این رابطه و در جهت محافظت از سلامتی مردم، برخی از نمایندگان مجلس از ظرفیت اصل ۷۹ قانون اساسی استفاده و در جلسه علنی ۱۹ فروردین ۹۹ طرحی ارائه دادند. اصل ۷۹ قانون اساسی می‌گوید: برقراری حکومت نظامی ممنوع است. در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن، دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتا محدودیت‌های ضروری را برقرار کند، ولی مدت آن به هر حال نمی‌تواند بیش از ۳۰ روز باشد و در صورتی که ضرورت همچنان باقی باشد دولت موظف است مجددا از مجلس کسب مجوز کند.

هر چند طرح سه‌فوریتی مجلس فعلا از دستور کار خارج شده، اما امید است با استفاده از ظرفیت‌های قانونی، بار دیگر این طرح در مجلس مطرح شده و با همراهی و موافقت مجلس و سپس، شورای نگهبان و دولت، این طرح به سرعت تایید و عملیاتی شود.

انصاف: این شاخص اشاره دارد به ایجاد اطمینان و اعتماد در همه اعضای یک جامعه به‌طوری که برای بهبود یا حفظ رفاه خود احساس امنیت کنند، به‌ویژه آن دسته از افراد و گروه‌هایی که به لحاظ اقتصادی در معرض خطر بیشتری هستند. حال اگر قرار است استراتژی تهاجمی علیه کرونا داشته باشیم لازم است از اقشار آسیب‌پذیر و کسانی که شغل و درآمد خود را در اثر خانه‌نشینی از دست می‌دهند، به انحای مختلف حمایت شود و کمک‌های بلاعوض دریافت کنند. خانوارها باید احساس کنند که در این اوضاع و احوال سخت، از یک پشتیبانی اجتماعی مطمئن برخوردارند. به یاد داریم که ابتدا رئیس‌جمهور آمریکا برای مقابله با ویروس کرونا تنها ۵/ ۲ میلیارد دلار از کنگره تقاضا کرده بود و هم اکنون این کمک به حدود ۲۲۰۰ میلیارد دلار (یعنی ۸۸۰ برابر نسبت به رقم اولیه) افزایش یافته، اتحادیه اروپا نیز کم و بیش همین رویکرد را در پیش گرفته است.

در کشور ما کمیته اقتصادی ستاد مقابله با کرونا باید تقویت شود و اعضای آن، تصویری از کل کشور باشند به‌طوری که نمایندگان بخش خصوصی و خَیرین جامعه نقش برجسته‌تری در تصمیمات آن داشته باشند. کرونا آزمونی نه فقط برای دولت و دستگاه‌های حکومتی بلکه برای تشکل‌های مردمی و نیز شرکت‌ها و سازمان‌های اقتصادی بخش عمومی و خصوصی است.

با یک توافق ملی باید تلاش شود که بودجه کل کشور (اعم از بودجه دولت، بودجه شرکت‌های دولتی و بودجه نهادها و سازمان‌های بخش عمومی) در سال ۱۳۹۹ تا ۱۰ درصد کاهش یابد (که احتمالا حداقل رقمی معادل ۱۰۰ هزار میلیارد تومان می‌شود) و این منابع مالی برای جبران ضرر و زیان افراد و بنگاه‌های کوچک و اقشار آسیب‌دیده از قرنطینه کرونایی صرف شود. بدیهی است تحقق این امر، یاری همه سازمان‌ها و دستگاه‌های کشور را می‌طلبد و هر سازمان یا دستگاه فعال در بخش دولتی یا بخش عمومی یا بخش خصوصی به خاطر سالم ماندن هموطنان (و از جمله کارکنان همان سازمان)، کمربندها را محکم‌تر ببندد. حقیقتا وام ۶۷ دلاری (یک میلیون تومانی) نوعی تحقیر خانوارهای ایرانی است.

هر چند بودجه سال ۹۹ تحت تاثیر شرایط تحریمی و کاهش درآمدهای نفتی به‌صورت حداقلی بسته شده، اما فعلا بحث مهم‌تری به نام سلامتی مردم مطرح است. اگر اقتصاد را بر کرونا مرجح بدانیم، دیر یا زود کرونا، اقتصاد را نیز فلج خواهد ساخت.

پاسخ‌دهی: پاسخ‌دهی یا پاسخگویی عبارت است از سازوکار و فرآیندی که مسوولان یک کشور را وامی‌دارد تا در مقابل مردم، حساب پس داده و دلایل اتخاذ یک تصمیم یا انجام یک عمل را برای مردم توضیح دهند و افکار عمومی را با استدلال، اقناع کنند.

پاسخ‌دهی را می‌توان اعتبارسنجی و راستی‌آزمایی حکمرانی خوب در مورد معیار مشارکت دانست، به این معنی که این شاخص می‌سنجد تا چه حد مشارکت آحاد مردم در تصمیم‌گیری و اجرا، موثر و واقعی بوده است.

در مورد اَبَرمساله کرونا پرسش‌های بی‌پاسخ زیادی در جامعه وجود دارد که مسوولان باید در فرصتی مناسب به آن ابهامات پاسخ دهند و منطق و استدلال‌های خود برای انجام یا عدم انجام آن اقدامات را به مردم بگویند. هر چند فعلا خلاصی از کووید-۱۹ در اولویت قرار دارد.

نتیجه‌گیری: احتمالا «تاج ویروس» اسم با مسمایی برای کروناست، چرا که تاج پادشاهی بر سر نهاده و مدتی است تمدن بشری را زمین‌گیر کرده و معلوم هم نیست چه موقع انسان موفق می‌شود بر او فائق‌ آید.

چنان‌که دیدیم برخی از تصمیمات و اقدامات ستاد ملی مبارزه با کرونا منطبق بر ملاک‌های حکمرانی خوب نبوده است. گرچه در کشور ما، کنش‌های مثبت و مهمی همچون تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها، اماکن متبرکه، نماز جمعه و سایر مکان‌های ایجاد تجمعات انسانی انجام گرفته، اما تصمیمات شجاعانه‌تری نیاز است، از جمله اعلام قرنطینه سراسری یا ایزوله و جدا کردن بیماران یا افراد مشکوک به کرونا که در مراحل اولیه و خفیف بیماری هستند. البته اگر کمبود منابع مالی مانع از اجرای کامل قرنطینه می‌شود، حداقل انتظار این است که دولت موثر بودن قرنطینه سطح چهارم را بپذیرد و صادقانه از ناتوانی خود برای جبران ضرر و زیان کسب‌وکارها بگوید و در عین حال، یک مدد ملی برای همیاری طلب کند. در واقع دولت می‌تواند با هوشیاری، از بحران کرونا فرصت وحدت ملی بسازد و به این ترتیب، برخی نواقص عملکردی قبلی خود در مورد کرونا و سایر موضوعات را تا حدود زیادی جبران کند. شکست دادن کرونا تصمیمات پیش‌نگر و فراکنشی می‌طلبد. این ویروس از تصمیمات کُند و منفعلانه خوشحال می‌شود و به تاخت و تاز خود ادامه می‌دهد. خواهش و تمنا و التماس و زانو زدن نتیجه نداده است.

به علاوه، برای مقابله با کرونا، به‌دست آوردن زمان، یک مساله اساسی است، به‌طوری‌که با تعداد اندک مبتلایان روزانه و ایجاد تعادل و موازنه بین ورودی و خروجی بیمارستان‌ها، هم بخش بهداشت و درمان مستهلک نمی‌شود و می‌تواند به بیماران کرونایی و غیرکرونایی خدمات‌رسانی کند و هم در این فاصله می‌توان امید داشت که داروی مطمئنی برای درمان کووید-۱۹ ساخته شود.

«جان م. باری» در کتاب آنفلوآنزای بزرگ، مهم‌ترین درس از این پاندمی را حفظ و تقویت اعتماد عمومی می‌داند. آنفلوآنزای بزرگ که از ژانویه ۱۹۱۸ تا دسامبر ۱۹۲۰ میلادی حدود ۵۰۰ میلیون نفر از مردم جهان را آلوده کرد و طبق برخی برآوردها تا ۵۰ میلیون نفر قربانی گرفت (نزدیک به ۳ درصد جمعیت جهان در آن زمان)، یکی از مرگبارترین پاندمی‌های تاریخ است. بنابر یافته‌های این کتاب، شکست کشورها در مواجهه با این بیماری به‌دلیل فقدان اعتماد مردم به حکومت‌ها‌ بود، چراکه برای اجرای هر برنامه ملی، وجود حداقلی از سرمایه اجتماعی ضروری است. بنابراین، مسوولان کشورها باید تقویت اعتماد عمومی را در اولویت قرار دهند. به این منظور آنها نباید هیچ رویداد خوب یا بدی در مورد بیماری را تحریف، دستکاری یا کتمان کنند، نباید بر واقعیت‌های ناخوشایند، چهره‌ای خوشایند پوشانند و همیشه باید آماده پاسخگویی به ابهامات جامعه باشند. بدون اعتماد تمامی روابط و ارتباطات بشری آسیب می‌بیند.

و کلام آخر اینکه کرونا این میهمان ناخوانده و نامیمون، به مصداق مَثَل چون کاه آمدن و چون کوه رفتن، آهسته و آرام می‌آید و به سختی می‌رود. بنابراین، اگر واقعا خواهان تحقق شعار «کرونا را شکست می‌دهیم» هستیم باید یک جنبش فراگیر در چارچوب الگوی حکمرانی خوب در کشور به حرکت درآید. هیچ کس را از مواجهه با واقعیت کرونا گریزی نیست. هم اکنون، در کشور ما دو نوع موضع‌گیری در مقابل بلیه کرونا وجود دارد: افرادی که روند فعلی مقابله با کرونا را مثبت و کافی می‌دانند و افرادی که منتقد این روند بوده و خواهان اقدامات جدی‌تری هستند. ولی عقل سلیم انذار می‌دهد که دست‌کم گرفتن مساله‌ای که مرتبط با جان و سلامتی انسان‌هاست بزرگ‌ترین خطای استراتژیک است که به اعتبار ملی دولت‌ها خدشه‌ای جبران‌ناپذیر وارد می‌کند. عادی نشان دادن اوضاع، کمکی به رفع معضل نمی‌کند، بلکه همیشه باید خود را برای بدترین سناریوها آماده کنیم. اگر بناست با جامعه صادق باشیم گفتن حقیقت ناخوشایند، مهم‌تر از القای امید واهی است.

https___cdn.cnn.com_cnnnext_dam_assets_200320110619-coronavirus-animation