جهان دوگانه مهاجران
راضیه مهدیزاده در اثر تازهاش که در روزهای پایانی ۹۷ به بازار آمد، با نگاهی تازه این دوسویگی و دودنیایی مهاجرها را به زبان کلمه آورده است. عنوان کتاب از همان آغاز پرسشی اساسی را مطرح میکند: ماندن یا رفتن؟ به بیان دیگر؛ گذشته یا آینده؟ و چیزی که در مورد مهاجر رخ میدهد این است که نمیتواند چیزی را در این میان برای خودش بپذیرد. آدمها گاهی همینقدر بیرحمانه مجبور میشوند انتخاب کنند.
این مجموعه ۱۴ داستان کوتاه دارد. زبانش، فارسی ساده و شستهرفته است. از بازیهای زبانی رایج در آن خبری نیست. با اینحال بنمایههای شاعرانه دارد. آن اندوه مخصوصی که ممکن است گریبانگیر هر آدمی شود که در شهری تازه با خاطره شهر قدیمی، پرسه میزند. بستر مکانی داستانها نیویورک است و فضای شهری نیویورک - شهر جدید - به خوبی به تصویر کشیده شده است و از سویی شخصیتها گویی در لامکانی به سر میبرند. در جغرافیایی ناشناخته، با جانهای بیقراری که در وضعیت جدید دست و پا میزنند و گاهی تن به تسلیم میدهند و گاه این دگرگونه بودن و شدن اجباری را نمیپذیرند.
اما «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک» فقط روایتی دیگر از اندوه نیست. نگاه راضیه مهدیزاده واقعگرایانه است. از احساسات زیاد و کلیشههای مهاجرت خالی است و به جای آن به خواننده تصویر ارائه میدهد. از مفهوم مهاجرت عبور میکند و به مفاهیمی عمیقتر مثل مرگ و زندگی و مفهوم انسان سیال و معلق در فضای ابن سینا میرسد. به همین نسبت شخصیتها موجودات منفعلی نیستند که مذبوحانه به قربانگاه بروند. بلکه کتاب با کلمات رنگارنگ و زنده و جاندار روایت جذابی از جنگیدن هر انسانی با خودش ارائه میدهد. روایتی که فقط به سویههای تاریک نمیپردازد و به قسمتهای روشن و زیبا نیز نور میتاباند. همیشه درخت و گیاه جدیدی هست که بتوان دلبستهاش شد و نویسنده با ظرافت و تیزبینی، قهرمان تبدار و کنجکاوش را به سوی این بهشت میکشاند.
این داستانها بازخوانی مهاجرتاند در قالب داستانی، قالبی که در آن میتوان جزئیات تیره و روشن بسیاری را دید و ماجرای آدمها را بعد از آنکه آب را پشت سرشان میریزیم خواند.
ارسال نظر