داستان مصدق در خاطره نسل ما به شاهنامه آزادی تبدیل شده است. این ماجرا برای مردم ما نه صرفا یک حدیث تاریخی که یک سرود آزادی است و سرود آزادی سر از قید زمان برمی‌کشد. چیزی را می‌سراید که هنوز اتفاق نیفتاده، یا به تمام و کمال اتفاق نیفتاده است و آرزو می‌‌شود که در آینده اتفاق بیفتد... وجدان جامعه در گذشته چیزی را می‌بیند و نشانی از گمشده خود در آن می‌جوید. قصه گذشته‌ای به بن‌بست رسیده؛ که امید فرجی برای آینده رقم می‌‌زند و بازگو کردن آن بهانه‌ای می‌‌شود برای بیان اشتیاقی شورانگیز که تحقق چیزی بسیار عزیز را در امروز و فردا آرزومند است. حکایت ۲۹ ماهی را که با تصویب اصل ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ آغاز یافت و با تسلط کودتاچیان و بازداشت مصدق در ۲۹ مرداد ۱۳۳۲ پایان یافت من به سه دوره تقسیم کرده‌‌ام؛ دو دوره هشت‌‌ماهه و یک دوره سیزده ماهه. هشت ماهه اول را دوران امیدواری‌‌ها نامیده‌‌ام، هشت ماهه دوم را دوران سرخوردگی‌ها و تلخ‌‌کامی‌‌ها خوانده‌ام و دوران سوم را سیزده ماهه نحس نام نهاده‌‌ام. هشت ماهه اول ایامی بود فراموش‌‌نشدنی مملو از شور و شوق و امید و غرور، شاهد همدلی‌‌ها و یکدستی‌‌ها که چراغ نشاط در خانه‌‌ها روشن بود. در هشت ماهه دوم آن رایحه امید که در در و دشت و شهر و روستای ایران‌زمین موج می‌‌زد فروکش کرد و در سیزده ماه سوم از آن سموم که برطرف بوستان بگذشت نه عطر گلی ماند و نه بوی یاسمنی. دوران نهضت ملی نفت روی هم رفته البته در بسط آگاهی‌‌های مردم موثر افتاد. تاکید مصدق بر ماهیت تشریفاتی اختیارات شاه و کوشش برای برون کشیدن قدرت عمومی (ارتش) از زیر سلطه او و تبیین لازم و ملزوم هم بودن اختیارات یا مسوولیت از فصول برجسته در تاریخ دموکراسی ایران است. اقدامات مصدق در تاسیس بنیادها و مجامع و شوراها که زیربنای جامعه مدنی شمرده می‌شود بسیار ارجمند بود. تصویب قانون شهرداری‌‌ها،‌ تاسیس دادسرای انتظامی قضات، لایحه استقلال کانون وکلا، استقلال دانشگاه، حرکت در راستای شورایی کردن فعالیت‌‌ها و ایجاد شوراهایی مانند شورای ده، شورای عالی فرهنگ، شورای بیمه‌های اجتماعی نشانگر توجه خاص او به این رویکرد است. او حتی مدیریت شرکت ملی نفت را هم در زیر نظارت و اشراف یک شورای عالی قرار داد. الغای عوارض مالکانه و ممنوعیت رسم بیگاری کشیدن از رعایا که از گذشته بسیار دور متداول و معمول بود، تصویب قانون بیمه‌‌های اجتماعی، قانون مطبوعات، قانون تشویق صادرات و تولیدات، تاسیس بانک ساختمانی و بانک صادرات، تصویب قانون اکتشاف و بهره‌‌برداری از معادن،‌ طرح خانه‌سازی در محله‌‌های فقیرنشین، ایجاد مسکن ارزان‌‌قیمت، سعی در تهیه آب و برق و گرمابه و آموزش برای روستاها، طرح برنامه پنج‌ساله‌ راه‌سازی، اصلاح سازمان قضایی، لایحه تعدیل اجاره‌‌بها، بذل همت در دفع آفات کشاورزی و ترویج صنایع داخلی و اقدامات بسیاری دیگر از این قبیل انصافا برای دولتی که زیر فشار عصبی دائم از تهدیدات خارجی و داخلی کار می‌کرد و به لحاظ مالی در شدیدترین مضیقه‌ها و سخت‌ترین درجات عسر و حرج قرار داشت شگفت‌آور و تحسین‌‌انگیز است.

محمد علی موحد، محقق و مترجم، به نقل از یک گفت‌وگو