منزل بیستم از چشمه به کرند
گروه تاریخ و اقتصاد: ۶ساعت و چهل دقیقه به ظهر مانده حرکت کردیم و از سمت جنوب شرقی از کوهستان پست روانه شدیم تا اینکه به سرچشمه رودخانه کوریا رسیدیم. دره این رودخانه یک ربع فرسنگ عرض دارد و اطراف آن همه زراعت میشود. اراضی آنجا از دو هزار و پانصد ذرع به سه هزار ذرع ارتفاع میرسد. در این محل ارتفاع که به رودخانه کوریا رسیدیم یک رودخانه دیگر از سمت چمن الی میران که از رشته کوه جاری است داخل رودخانه گوریا گردید و قدری که پایینتر رفت رودخانه که از دره چاش جاری است مزید بر آن شد. از صحرای مرتفع الی میران واقعه در سمت راست که گذشتیم بعد از سه ساعت راه به دامنه کوه نیزوه در محلی که سرچشمه رودخانه تیلار و گوریا رودخانهای که به سمت صحرای دامغان میرود رسیدیم.
گروه تاریخ و اقتصاد: ۶ساعت و چهل دقیقه به ظهر مانده حرکت کردیم و از سمت جنوب شرقی از کوهستان پست روانه شدیم تا اینکه به سرچشمه رودخانه کوریا رسیدیم. دره این رودخانه یک ربع فرسنگ عرض دارد و اطراف آن همه زراعت میشود. اراضی آنجا از دو هزار و پانصد ذرع به سه هزار ذرع ارتفاع میرسد. در این محل ارتفاع که به رودخانه کوریا رسیدیم یک رودخانه دیگر از سمت چمن الی میران که از رشته کوه جاری است داخل رودخانه گوریا گردید و قدری که پایینتر رفت رودخانه که از دره چاش جاری است مزید بر آن شد. از صحرای مرتفع الی میران واقعه در سمت راست که گذشتیم بعد از سه ساعت راه به دامنه کوه نیزوه در محلی که سرچشمه رودخانه تیلار و گوریا رودخانهای که به سمت صحرای دامغان میرود رسیدیم. بالا رفتن از کوه نیزو دشواری نداشت. دو ساعت و نیم به ظهر مانده به صحرایی رسیدیم که سه هزار و یکصد ذرع ارتفاع داشت و از آنجا قله کوه دماوند نمایان بود. این صحرا یک فرسنگ مربع میشود و به سمت شرقی میرود و موسوم است به صحرای خنک. ایل سنگ سین در این صحرا منزل میکنند. آب فراوان و چمن خوب دارد. در نقشههای قدیم نوشته شده که چمن خنک پنجاه فرسنگ مرتفع میشود. لیکن به طور تحقیق بیشتر از سه یا چهار فرسنگ نخواهد بود از سمت جنوب منتهی میشود به کوه شهمیرزاد و از سمت شمال اتصال مییابد به صحرای پست که به طرف آهوان میرود. از خنک به سر راه فولاد محله رسیدیم و از آنجا از دو دره پست که رودخانه نیزوه از وسط آن عبور نموده به سمت دامغان میرود گذشتیم و به چمن کرند رسیدیم در آنجا بره و شیر و تخممرغ و جوجه فراوان بود. اما جو به دست نمیآمد. شبانها علف جمع میکردند و در شرف حرکت بودند که به قشلاق مازندران بروند.
منبع: سفرنامه لیوتنان کلنل برسفرد لوات
از تهران تا استرآباد، ترجمه محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، ۱۸۸۲ / ۱۲۶۱ شمسی
ارسال نظر