واکاوی - ۱۷ اردیبهشت ۹۳
گروه تاریخ و اقتصاد: طی چند سال بعدی هیچ کس سعی نکرد، خیالات واهی شاه را تعدیل کند یا با واقعیت مربوط سازد. هیچ یک از مقامات رسمی و درباریان جرات نکردند، برخلاف میل او سخنی بگویند. دولتمردان غربی نیز بیشتر حریص بودند که ثروت ایران را به جیب بزنند و اهمیتی به این نمیدادند که شاه را به خویشتنداری دعوت کنند و هر کسی در چاپلوسی به او، در تشویق او، در به جیب زدن پولهای ایران چشم و همچشمی میکرد. هر حماقتی به الهام تعبیر میشد. هر رویایی حقیقت انگاشته میشد. هر تبلیغی مفهوم واقعی پیدا کرده بود.
گروه تاریخ و اقتصاد: طی چند سال بعدی هیچ کس سعی نکرد، خیالات واهی شاه را تعدیل کند یا با واقعیت مربوط سازد. هیچ یک از مقامات رسمی و درباریان جرات نکردند، برخلاف میل او سخنی بگویند. دولتمردان غربی نیز بیشتر حریص بودند که ثروت ایران را به جیب بزنند و اهمیتی به این نمیدادند که شاه را به خویشتنداری دعوت کنند و هر کسی در چاپلوسی به او، در تشویق او، در به جیب زدن پولهای ایران چشم و همچشمی میکرد. هر حماقتی به الهام تعبیر میشد. هر رویایی حقیقت انگاشته میشد. هر تبلیغی مفهوم واقعی پیدا کرده بود. این وضع تا ۱۶ ژانویه ۱۹۷۹ - آغاز انقلاب مردم ایران - ادامه داشت.» ویلیام شوکراس، آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر پیکان، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۱، ص ۴۹
ارسال نظر