مهاجرت اصفهانیها به خوزستان
گروه تاریخ اقتصاد- خوزستان تا بیست، سی سال قبل یک ناحیه غیرمسکونی بود که به علت نبودن وسیله زندگی و شدت گرما کمتر کسی جرات توقف در آنجا را داشت و هیچکس حاضر به رفتن به خوزستان نمیشد شرکت سابق نفت که روز به روز دایره عملیات خود را توسعه میداد و احتیاج شدیدی به کارگر در قسمتهای مختلف داشت بیچاره و معطل نمانده بود. از طرفی سیاست استعمار، مردم شهرهای مرکزی بهخصوص اصفهان را به روز سیاه افکنده بود و برای اینکه مردم را به علت فقر و گرسنگی به خوزستان ببرند و روزانه در آن هوای گرم حاضر شوند و با دستمزد کمی برای شرکت کار کنند، هرگونه وسیله کار را از دسترس مردم اصفهان و نواحی آن سلب کرده بود.
گروه تاریخ اقتصاد- خوزستان تا بیست، سی سال قبل یک ناحیه غیرمسکونی بود که به علت نبودن وسیله زندگی و شدت گرما کمتر کسی جرات توقف در آنجا را داشت و هیچکس حاضر به رفتن به خوزستان نمیشد شرکت سابق نفت که روز به روز دایره عملیات خود را توسعه میداد و احتیاج شدیدی به کارگر در قسمتهای مختلف داشت بیچاره و معطل نمانده بود.
از طرفی سیاست استعمار، مردم شهرهای مرکزی بهخصوص اصفهان را به روز سیاه افکنده بود و برای اینکه مردم را به علت فقر و گرسنگی به خوزستان ببرند و روزانه در آن هوای گرم حاضر شوند و با دستمزد کمی برای شرکت کار کنند، هرگونه وسیله کار را از دسترس مردم اصفهان و نواحی آن سلب کرده بود. این بود که زارع و کارگر و بنای اصفهانی ناچار به مهاجرت به خوزستان میشد. مردمی که بیش از همه از اصفهان به خوزستان سفر میکردند یکی کارگرهای ساده و دیگری طبقه بنا و از این جهت امروز وقتی سوابق کارگران و معماران و بناهای خوزستان مراجعه میشود میبینید غالب آنها اصفهانی هستند. اغلب ساکنان محلات حصیرآباد، حلبی آباد، چادرآباد اصفهانی یا مردمی از دهات اصفهانند شاید صدی سی این کارگران از مردم ساده اصفهان باشند. این کارگران بیچاره که قبلا حتی وسیله سفر به خوزستان را هم نداشته، پیاده و با کرایه کردن چند الاغ و قاطر از راه بختیاری که نزدیکتر است به خوزستان میرفتند و چون امیدی در شهر و مسکن آنها برایشان باقی نمانده بود برای همیشه در خوزستان متوقف میشدند. اگر شرکت روزی آمار دقیقی از محلههای اولیه کارگران خود بدهد، مسلم میشود که صدی نود
کارگران شرکت در قسمتهای مختلف اصفهانی هستند.
این قسمت حتی در متخصصان فنی آنها نیز استثنا ندارد و اصولا انگلیسیها به همین منظور کالج اصفهان را تاسیس کردند تا بهقدر کافی انگلیسی دان برای شرکت نفت تهیه کنند. کالج اصفهان مرکز مهمی برای تبلیغات انگلیسیها برای رفتن به خوزستان بود. به خصوص که ارامنه جلفا هم به این موسسه راه یافته بودند و انگلیسیها بلا استثنا جوانان ارامنه را پس از فراغت از تحصیل در کالج و گرفتن دیپلم به خوزستان و تعداد کمی از آنها را هم به هندوستان میفرستادند. با این مقدمه مختصر معلوم میشود که مردم اصفهان بیش از هر کسی از شرکت غاصب نفت صدمه دیده و کارگران زحمتکش اصفهانی چه اندازه تفرعن و کبر و غرور صاحبها را پذیرفتهاند. هنوز نمونههایی از این دستگاههای تبلیغاتی در بیمارستان مرسلین و نمازخانههای عباسآباد و بهبودستان سرالله خان یافت میشود.
سرمقاله روزنامه چهلستون، محمدصدرهاشمی، شهریور ۱۳۳۰، به نقل از وبلاگ مردم اصفهان
ارسال نظر