ربع رشیدی، اثر تاریخی رشیدالدین فضلالله
گروه تاریخ اقتصاد- ربع رشیدی بنایی است از رشیدالدین فضلالله همدانی ( ۶۲۹ خورشیدی در همدان- درگذشته ۲۸ دی ۶۹۶ خورشیدی ) که جزو آثار تمدنی این دوره به شمار میآید. در واقع ربع رشیدی در کنار بناهای دیگری که از سوی غازان، الجایتو و علیشاه ساخته شد، نقطه اوج این کانون تمدنی است، نقطه اوجی که از هر حیث شایسته ترجیح بر تمامی شهرهای معاصر خویش در شرق و غرب اسلامی است. اگر آنچه در وقفنامه ربع رشیدی درباره این بنای عظیم آمده و آنچه در مکاتبات رشیدی در این باره ثبت شده درست باشد، نشان از نقطه اوج بیمانندی دارد که کمتر مانند آن در دورههای دیگر در نقاط مختلف تمدن اسلامی دیده شده است.
گروه تاریخ اقتصاد- ربع رشیدی بنایی است از رشیدالدین فضلالله همدانی ( ۶۲۹ خورشیدی در همدان- درگذشته ۲۸ دی ۶۹۶ خورشیدی ) که جزو آثار تمدنی این دوره به شمار میآید.
در واقع ربع رشیدی در کنار بناهای دیگری که از سوی غازان، الجایتو و علیشاه ساخته شد، نقطه اوج این کانون تمدنی است، نقطه اوجی که از هر حیث شایسته ترجیح بر تمامی شهرهای معاصر خویش در شرق و غرب اسلامی است. اگر آنچه در وقفنامه ربع رشیدی درباره این بنای عظیم آمده و آنچه در مکاتبات رشیدی در این باره ثبت شده درست باشد، نشان از نقطه اوج بیمانندی دارد که کمتر مانند آن در دورههای دیگر در نقاط مختلف تمدن اسلامی دیده شده است. رشیدالدین محلی را در نزدیکی ولیانکوه انتخاب و ساختمانهای فراوانی متصل به یکدیگر بنا کرد و گرد آن برج و بارویی هم کشید. این مجموعه آموزشی، علمی و عامالمنفعه، موقوفات زیادی در نقاط مختلف داشت. وقفنامه بزرگی برای آن تدارک دیده شد که طی آن نوع استفاده از درآمد این موقوفات برای ربع رشیدی معین شده بود. این وقفنامه در سال ۷۰۹ هـ.ق نوشته شده است. خوشبختانه این وقفنامه برجای مانده و به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار منتشر شده است. آگاهیهای بیشتری درباره اجزای این شهرک در مکاتبات رشیدی آمده و گاه آمار و ارقامی درباره موقوفات آن در این نامهها آمده است که حتی باور کردن آن اندکی دشوار
است.
بخش قابل توجهی از این وقفنامه درباره مدرسه صیفی(تابستانی) و شتوی(زمستانی) و درسهایی است که باید در آنجا ارائه شود. عمده این دروس، تفسیر و حدیث و اصول و فروع است. خانقاه که برای متصوفه و اجرای مراسم آنان بوده است و علیالقاعده شبانهروز میزبان شمار زیادی از صوفیان بوده است. وقفنامه ربع رشیدی، یکی از کاملترین وقفنامههایی است که برجای مانده و حکایت از زبدگی فکری و نخبگی ویژهای است که در این کانون تمدنی وجود داشته است. طبعا این عصر را نباید با قرن چهارم و پنجم هجری مقایسه کرد، بلکه باید با شرق ویرانی مقایسه کرد که بر اثر حمله غزان و سپس مغول، آسیبهای فراوانی دیده بود.
کتابخانه ربع رشیدی یکی از معروفترین کتابخانههای این دوره به شمار میآید. این کتابخانه حاوی آثار زیادی از مولفانی بود که خود به خط خویش آثارشان را نوشته بودند. گزارشی از سوی خود رشیدالدین فضلالله در این باره در مکاتبات رشیدی آمده که بسیار گویا است. در آن متن به قلم خود رشیدالدین آمده است: دیگر دو بیت الکتب که در جوار خود از یمین و یسار ساختهام، از جمله هزار عدد مصحف در آن نهادهام، وقف کردهام بر ربع رشیدی و مفصل آن به این موجب است:
آنچه به خط طلا نوشته شده است:۴۰۰ عدد
آنچه به خط یاقوت است:۱۰ عدد
آنچه به خط ابن مقله است: ۲ عدد
آنچه به خط احمد سهروردی است:۲۰ عدد
آنچه به خطوط اکابر است: ۲۰ عدد
آنچه به خطوط روشن خوب نوشته شده است: ۵۴۸ عدد
دیگر شصت هزار مجلد کتاب در انواع علوم و تواریخ و حکایات و امثال و غیره که از ممالک ایران، توران، مصر، مغرب، روم چین و هند جمع کردهام، همه را وقف گردانیدهام بر ربع رشیدی.
تنها آثار اندکی از این کتابخانه برجای مانده است. مجلد چهارم تاریخ وصاف به خط مولف با تاریخ ۷۱۱هـ با مهر این کتابخانه در چندین جای آن بهعنوان کتابخانه ربع رشیدی یکی از نسخ موجود در این کتابخانه بوده است که امروزه در کتابخانه نورعثمانیه نگهداری میشود. لطائف الحکمه اثر دیگری است که مهری از همین کتابخانه روی آن است و در پاریس نگهداری میشود. مجموعه شماره ۱۲۸۶۸ مرعشی نیز مهری از همین کتابخانه روی خود دارد.
مهم آن بود که رابطه رشیدالدین با غازان خان بسیار خوب بود و سلطان و وزیر در ساختن شهرکهای علمی حتی نوعی مسابقه و رقابت داشتند. در کنار ربع رشیدی بنای «شنب غازانیه» مطرح شد که آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار بود. در واقع مهم ترین اقدام غازان خان، کاری بود که در سال ۶۹۶ هـ. در شنب غازانیه آغاز و طی آن عمارات مفصلی را بنا کرد که حکایت از آغاز دوره تمدنی به رهبری تبریز داشت. یک گنبد بزرگ به همراه ساختمانهای زیادی که در اطراف آن برپا شده بود. مسجد جامع، خانقاه، مدرسهای برای شافعیها، مدرسهای برای حنفیها، دارالشفاء، بیتالمتولی، کتابخانه، رصدخانه، حکمتیه، حوضخانه، بستان، بیت القانون، بیت السیاده یا دارالسیاده و گرمابه. این بناها تا سال ۷۰۶هـ. یعنی سه سال پس از مرگ غازان خان به اتمام رسیده است.بسیاری از مورخان و سیاحان بعدی نظیر ابنبطوطه، مستوفی، اولیای چلبی و دیگران، شرحی از این بنا در ادوار پسین دادهاند. این بنا در اواخر صفویه، تقریبا تخریب شده و در زمان شاردن ـ دوران سلطنت شاه سلیمان ـ تنها یک مناره بلند ویران شده از آن برجای بوده بهمنظور است. گویا در زمان شاه صفی بنا به مصالح سیاسی و استفاده
نکردن عثمانیها از آن، دستور نابودی آن داده شده است.
به نقل از مقاله رشیدالدین فضلالله و توسعه فرهنگی در کانون تمدن ایلخانی، رسول جعفریان، مجله برگ فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲۱
ارسال نظر