ائتلاف روحانیت و بازار در دوره مشروطه
امیر لعلی- در یکی، دو ‌قرن گذشته انقلاب‌های بزرگی در کشورهای مختلف دنیا رخ داده است که منشأ تحولات بسیاری در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در این کشورها بوده‌اند. اگرچه این انقلاب‌ها از لحاظ نحوه شکل‌گیری، آرمان‌های نهایی، اهداف محقق شده و... با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند، اما همه آنها در یک چیز مشترکند: «ریشه همه این انقلاب‌ها در مسائل اقتصادی است.»
در واقع، انقلاب‌های بزرگ قرن گذشته در جهان در راستای تحقق معیشت متوسط توسط مردم سازماندهی شدند، اما به‌تدریج خواسته‌های انقلابیون افزایش یافته، هدف‌ها تغییر کردند و شعارها طی فرآیند انقلاب رنگ و بویی دیگر به خود گرفتند تا جایی که در بسیاری از این انقلاب‌ها، زیاده‌خواهی مبارزان تا حدی در طول انقلاب افزایش یافت که شعارها و اهداف اولیه انقلاب فراموش شدند.
اگر انقلاب کبیر فرانسه را بزرگ‌ترین انقلاب جهانی در یکی، دو قرن گذشته بدانیم، با بررسی عوامل شکل‌گیری این انقلاب متوجه خواهیم شد که شورش اولیه مردم ناشی از کمبود گندم و گرانی نان و خواسته اولیه انقلابیون، کاهش بهای نان بوده است، ولی به‌تدریج با گسترش انقلاب، دیگر مردم سخنی از «نان» نمی‌گفتند، بلکه خواستار «عدالت، آزادی و برابری» بودند. در ایران نیز، اگر انقلاب مشروطه را بزرگ‌ترین تحول اجتماعی صورت گرفته در قرن نوزدهم میلادی بدانیم، مشاهده می‌کنیم که سرآغاز قیام مردمی، ریشه در اقتصاد دارد.
نخستین زمزمه‌های انقلاب مشروطه از سوی بازار شنیده شد، بازاری که نیروهای آن همان مردمی هستند که از گرانی مواد غذایی، تورم و محدود شدن کسب‌و‌کار و بازرگانی‌شان به تنگ آمده‌اند. در اینجا نیز خاستگاه اولیه مردم و بازاریان، کسب حداقل رفاه اقتصادی و آزادی‌های تجاری است؛ نه «مشروطه» و شعار «مشروطه‌خواهی» پس از گسترش انقلاب جان گرفته و حتی هدف اولیه آغاز جنبش را در سیطره خود می‌گیرد. این همان نکته‌ای است که بسیاری از مورخان بزرگ مشروطه نیز از آن غافل مانده‌اند. این مورخان، همان‌هایی هستند که هدف ثانویه انقلاب، یعنی مشروطه‌خواهی و شعار مبارزه با استبداد و کفار را به اشتباه به جای هدف اولیه شورش مردم و بازاریان که همان کسب حداقل معیشت، رفاه اقتصادی و آزادی‌های تجار و بازرگانی است، می‌نشانند.
نقش و اهداف بازار در شکل‌گیری جنبش مشروطه، بحثی است که در زوایای تاریخ کشور تاریک مانده و کمتر به آن پرداخته شده است. این بازار بود که با دفاع از حقوق خود در مقابل استبداد و سیاست‌های اقتصادی دولت (دربار) و بیگانگان، به سایر مردم اثبات کرد که می‌توان برای آزادی مبارزه کرد و در برابر استثمار و استعمار تسلیم نشد. هدف این نوشتار این است که نقش بازار را در شکل‌دهی جنبش مشروطه آشکارتر سازد؛ نقشی که در لوای شعار «مشروطه‌خواهی» و شعار «مبارزه با کفار» روحانیون کمرنگ مانده است. البته لازم است همین‌جا به این نکته اشاره شود که این نوشتار تنها به بررسی نقش «بازار» در شکل‌گیری جریان مشروطه می‌پردازد و تاثیر جریان‌های دیگر را در وقوع انقلاب مشروطه نادیده می‌گیرد.
بازار و دولت قبل از مشروطه
دوران قاجار را می‌توان دوره آغاز کشمکش و نزاع جدی میان دولت و بازار دانست، دورانی که دولت به‌منظور تامین رشد سرسام‌آور هزینه‌های دربار، با افزایش میزان مالیات، فشار زیادی به بازار وارد ساخت. نزاع میان دولت و بازار از دوران ناصرالدین شاه جدی‌تر شد و در زمان مظفرالدین شاه به اوج خود رسید، چرا که بازار علاوه بر هزینه‌های دربار، باید هزینه سفرهای خارجی شاه و درباریان را نیز تامین می‌کرد. افزایش هزینه‌های دربار در این دوران از طریق افزایش میزان مالیات و وضع عوارض سنگین گمرکی برای صادرات کالاهای ایرانی جبران می‌شد که این دو عامل، فشار هزینه سنگینی را بر بازار وارد ساختند که در نهایت، خود، عاملی شدند برای انفجار و شورش بازار که به جنبش مشروطه منتهی شد.
از سوی دیگر، با ورود کالاها و کمپانی‌های خارجی برای تصاحب بازار ایران، بازار نسبت به از دست دادن آزادی‌های تجاری و منافع کسب‌ درآمد خود احساس خطر می‌کند و این خود انگیزه‌ای می‌شود تا تصمیم بگیرد برای حفظ منافع خود براساس مکانیزم بازار، در مقابل دربار و سیاست‌های او بایستد. اما در این دوران، بازار به تدریج به یک مرکز قدرت در مقابل دربار بدل شد. دیگر بازاریان در این دوره به نقش خود در اقتصاد کشور پی برده‌اند و آگاه شدند که اگر همه با هم متحد شوند، نه تنها می‌توانند در مقابل دربار بایستند، بلکه خواهند توانست دست بیگانگان را از کشور و بازارهای داخلی کوتاه کنند که البته بازار این تجربه را از جنبش تنباکو کسب کرد.
دلایل ایستادگی بازار در مقابل دربار
همان‌گونه که در ابتدای مطلب اشاره شد، ایستادگی بازار در مقابل دربار، که به‌دنبال آن روحانیون و سپس مردم نیز به آن پیوستند، مقدمه‌ساز جنبش مشروطه بوده است، اما ایستادگی بازار در مقابل دولت معلول عواملی است که در زیر به آنها اشاره می‌شود.
الف) عوامل خارجی
در واقع جنگ میان دولت و بازاریان زمانی به اوج خود رسید که انگلیسی‌ها پس از کشف ذخایر نفتی ایران درصدد برآمدند در کنار دست‌اندازی انحصارطلبانه بر منابع نفتی، جایی برای خود در بازار سنتی و تجاری ایران باز کنند و به تدریج بازار ایران را در اختیار بگیرند. در این شرایط، در کنار دست‌‌‌اندازی‌های انگلیس، دولت روسیه نیز از طرق مختلف سعی کرد به دربار ایران نفوذ کند و از این طریق، به مقاصد سیاسی و اقتصادی خود در داخل ایران برسد. در واقع بیشترین تاثیر نفوذ بیگانگان به دربار ایران، روی بازار بوده است، چرا که همواره اهداف سیاسی بیگانگان بر‌پایه اهداف اقتصادی شکل می‌گرفته و تاریخ این موضوع را اثبات کرده است. به‌طور کلی مهم‌ترین دلایل خارجی برای آنکه بازار ایران تحریک شود تا جلوی نفوذ بیگانگان را بگیرد، به این شرح است:
۱ ـ قرارداد رژی: در واقع عقد قرارداد دولت ایران با شرکت «رژی» انگلیسی که به‌موجب آن انحصار تولید، توزیع و صادرات توتون و تنباکوی ایران به این شرکت داده شد نخستین اقدام آشکار دولت انگلیس برای نفوذ به بازار ایران بوده است. اما در خصوص اینکه چرا نفوذ به بازار ایران از مجرای بازار توتون و تنباکو بوده است، باید گفت که این دو محصول سهم مهمی در تجارت بازرگانان و بازاریان ایران داشتند، به‌طوری که «رئیس کل گمرک‌های ایران مقدار تنباکوی مصرف سالانه را در ایران ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار کیلوگرم و مقدار صادرات را به ۴ میلیون کیلوگرم آمار می‌دهد.»
در واقع می‌توان واقعه «جنبش تنباکو» را همان‌گونه که بسیاری از تاریخ نویسان نیز برآن اذعان دارند، یکی از عوامل اثرگذار در شروع جنبش‌های مردمی و شکل‌گیری مشروطه دانست که در واقع، مبارزه با قرارداد رژی در وهله اول از سوی بازاریان و تجار بازاری آغاز شد که با حمایت روحانیت، سایر مردم نیز به صحنه آمدند و این قرارداد فسخ شد. اینجاست که بازار برای نخستین بار به قدرت اتحاد خود پی می‌برد و از آن پس، همان‌گونه که اشاره خواهد شد، از این تجربه در راستای دیگر اهداف خود نیز استفاده می‌کند.
۲ـ پیمان‌نامه‌های گمرکی: «در سال ۱۲۷۸ و در زمان امین‌الدوله، سه تن بلژیکی را آورده و کار گمرک ایران را به ایشان سپردند. سر آنان «نوز» بود که نخست عنوان «رئیس کل گمرکات» را به او دادند و می‌بایست در زیردست صدراعظم کارهای گمرک را راه برد، ولی سال دیگر، هنگامی‌که شاه آهنگ اروپا داشت، به دستاویز آنکه صدراعظم همراه او خواهد رفت، نوز را «وزیر کل گمرکات» گردانیده و به یکباره در کارهایش خود‌سر ساختند.»
«در زمستان همین سال پیمان گمرکی که با روسیان بسته شده و تعرفه گمرکی که از روی آن درست گردیده بود، بیرون آمد .... در سال ۱۲۸۱ پیمان‌نامه‌‌ها به همدیگر داده گردیده، ولی به‌کار بستن آن بازمانده بود که بهمن ماه این سال به آن برخاستند. این پیمان و تعرفه یکسره به زیان ایران و نتیجه آن این بایستی بود که اندکی افزارسازی و پارچه‌بافی و مانند اینها که ایرانیان می‌داشتند از میان رود و کار داد‌وستد و بازرگانی از رونق افتد و کشاورزی و گله‌داری نیز آسیب ببیند و در پایان آن باشد که مردم ایران دست بسته و بیکار مانده و به شهرهای قفقاز و دیگر جاها کوشند، یا در کشور خود به سختی افتاده و از ناچاری به همسایه بیگانه گرایند.»
در واقع این پیمان‌نامه طوری تنظیم شده بود که بر واردات کالاها از روسیه تعرفه‌های پایین و بر صادرات کالاهای ایرانی تعرفه‌های گمرکی بالا بسته می‌شد. تعرفه‌های گمرکی سنگین بر صادرات کالاهای بازرگانان ایرانی که خود از بازاریان نیز بودند، در کنار قراردادهای بازرگانی نابرابر بین دولت ایران و دول خارجی، فشار سنگینی بر بازار وارد ساخت که این خود علتی ‌شد، برای شکل‌گیری جنبش مشروطه.
۳ـ وام‌های خارجی: اخذ وام‌های خارجی دربار ایران از بیگانگان و به‌خصوص از دول روسیه و انگلستان در راستای جبران کسری شدید تراز تجاری ایران و پوشش هزینه‌های سرسام‌آور دربار، یکی از عوامل محرک بازار و مردم برای قیام علیه دربار بوده است.
ب) عوامل داخلی
پس‌از تعارض‌های اولیه میان دولت و بازار بر‌سر دخالت‌ خارجی‌ها در بازار (به‌طور مستقیم و غیر‌‌مستقیم)، زمینه برای گسترش جنبش‌های داخلی مهیا شد.
۱ـ کوچک شدن مرزها
۲ ـ کاهش ارزش پول ملی
۳ ـ افزایش فشار مالیاتی.
حرکت بازار، آغاز مشروطه
با توجه به آنچه گفته شده بیشترین فشارهای اقتصادی ناشی از سیاست‌های دربار و نقشه‌های بیگانگان برای نفوذ به سیاست و اقتصاد ایران، به بازار وارد می‌آمده است. تحت این شرایط است که بازار آزادی‌های خود را در معرض خطر می‌بیند و آمادگی لازم را برای شورش پیدا می‌کند. اما بهانه شورش و قیام بازار در راستای حفظ سود و آزادی‌های تجاری خود زمانی داده می‌شود که علاء‌الدوله، حاکم تهران، تعدادی از بازاریان و طلاب را به بهانه افزایش قیمت قند شلاق می‌زند. در واقع بهای قند به دلیل جنگ بین ژاپن و روسیه افزایش یافته بود. علاءالدوله به بهانه گران شدن قند، تعدادی از تجار و طلاب را از جمله سید هاشم قندی که مردی بسیار خیر بود و چند مسجد ساخته بود، شلاق می‌زند و بازار که از افزایش فشارهای مالیاتی حکومت و اعطای امتیاز فعالیت‌های تجاری به خارجی‌ها به تنگ آمده بود، اینجاست که آزادی‌های خود را از دست‌رفته تلقی می‌کند و واکنش نشان می‌دهد و این همان واکنشی است که به دنبال آن مشروطه شکل‌می‌گیرد.
دلایل پیوستن روحانیون به بازاریان
آنچه از شواهد تاریخی به دست می‌آید، بیانگر آن است که قدرت بازاریان بدون حمایت‌های معنوی روحانیون برای ایستادگی در برابر دربار کافی نبود و روحانیت نیز بدون وجود بازار که در جنبش مشروطه تامین‌کننده نیازهای مادی جنبش بود، ‌ امکان برپایی چنین قیامی را نداشت. ایجاد اتحاد بین روحانیت و بازار در مقابل دربار در جنبش مشروطه دلایلی دارد که به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:
۱ـ روحانیون می‌توانستند، با مطرح کردن شعارهایی مانند «مبارزه با کفار» و «مقابله با استبداد» و دادن حکم جهاد، مردم کوچه و بازار را برای قیام آماده کنند و نفوذ روحانیون درمردم برای رسیدن به این هدف کافی بود.
۲ـ بازار برای انجام امور تجاری خود به روحانیت نیاز داشت و معاملات تجاری در صورتی که مورد تایید یکی از روحانیون قرار نمی‌گرفت، امکان ابطال داشت. بنابراین بازار همواره سعی می‌کرده است، روحانیت را با خود همراه سازد و آنها را از خود راضی نگه دارد. از سوی دیگر، امر قضا و داوری در امور مردم بر‌عهده روحانیت بود و اختلافات در معاملات تجاری از طریق روحانیون حل و فصل می‌شد. بنابراین روحانیون از این طریق در بازار نفوذ می‌کردند و بازار نیز به دلیل نیاز خود به روحانیت برای انجام امور تجاری همواره از آنها حمایت می‌کرد.
۳ـ جنبش تنباکو حاوی این تجربه برای بازار بود که در صورتی که علما و روحانیون را با خود همراه سازد، می‌تواند، جلوی حکومت قد‌علم کند. بنابراین بازار همواره سعی می‌کرد روحانیت را از خود منتفع سازد.
۴ـ از سوی‌دیگر، روحانیون نیز به کمک‌های مادی و معنوی بازار نیاز داشتند. روحانیون از بازاریان خمس و ذکات دریافت می‌کردند و اداره موقوفات بازاریان بر‌عهده روحانیون بود و به این ترتیب روحانیت از بازار منتفع می‌شد. سود استفاده از موقوفات بازاریان برای روحانیون به حدی بود که گاهی بر سر موقوفات با یکدیگر نزاع می‌کردند.
۵ ـ برخی از روحانیون خود از مالکان و تجار بازار بودند و منافع شخصی آنها به منافع بازار گره‌خورده بود، بنابراین هنگامی که بازار در فشار و رکود قرار گرفت و برای شورش علیه استبداد اقتصادی آماده شد، برخی از روحانیون نیز با همین انگیزه به حمایت از بازار برخاستند.
۶ ـ حوزه‌های علمیه در این دوران کانون تولید علم و دانش در کشور بودند و بازار آنها را در این کار تامین مالی می‌کرد و این خود پیوند دیگر میان روحانیت و بازار برقرار می‌کرد.
به‌طور کلی، حضور روحانیت در کنار بازار در اوان جنبش مشروطه موجب شد که بازار بتواند، با جسارت بیشتری در مقابل فشارهای مالی حکومت بایستد و این همان نیرویی است که مشروطیت را بر‌پا‌ساخت.
اهداف بازار و نتیجه‌گیری
بازار در آستانه انقلاب مشروطیت توانسته بود از روحانیت در اجرای مقاصد خود استفاده کند. همان‌طور که «آنت دستره» می‌گوید: «.... در واقع تنها قدرت منظم در برابر کسانی که طبقه حاکمه را تشکیل می‌دادند، بازار بود. وسیله عملیات آنها همیشه یکنواخت بود. اول در بازار زمزمه‌ای پدید می‌آید، سپس فریاد می‌کشیدند و اغلب با پشتیبانی روحانیان دکان‌ها بسته می‌شد. گاه نیز دسته‌جمعی به مقدس‌ترین مساجد می‌رفتند، تا از خدا و ائمه(ع) کمک طلبند.»
بازار اگرچه یکی از نیروهایی است که در شکل‌گیری انقلاب مشروطه مؤثر بوده است، اما اهداف بازار غیر از شعارهای مشروطه بود. هنگامی که بازار نسبت به کتک زدن چند بازرگان توسط علاء‌الدوله واکنش نشان می‌دهد و حجره‌ها را تعطیل می‌کند، این نشانه یک واکنش عاطفی نیست، بلکه این واکنش به منزله تلاشی است برای کسب آزادی فعالیت و پس از آن است که در جنبش مشروطه، بازار منادی «آزادی» می‌شود. برای بازار آزادی‌های سیاسی تنها تا آنجا که به مسائل بازار و امور اقتصادی مربوط می‌شود، مهم است و «آزادی» بازار و آنچه بازار از آزادی می‌خواهد، با آنچه روحانیون و مردم آن‌را «آزادی» می‌نامند، متفاوت است. بازار می‌خواهد جلوی سپرده شدن امور اقتصادی به بیگانگان را بگیرد، نه به خاطر آنکه به صلاح مملکت است، بلکه به این‌خاطر که در غیر این صورت، سود خود را از دست خواهد داد. هدف بازار از شکل‌دهی جنبش و تامین مالی آن، مقاومت در برابر مالیات‌های سنگین و تعرفه‌های بالای گمرکی است. هدف بازار از برقراری دموکراسی و لیبرالیزم این است که آزادی‌های اقتصادی خود را افزایش دهد و بتواند، صدای خود را بلند کند و حرف خود را بزند این نکته‌ای است که کمتر به آن پرداخته شده است. بازار اگرچه اصل چانه‌زنی را می‌پذیرد، ولی آن را باور ندارد و به‌همین دلیل است که انتظار دموکراسی از بازار انتظار نابجایی است. هدف بازار از شکل‌دهی جریان مشروطه، آزادی‌های خود بوده است، نه دموکراسی اجتماعی! اگرچه بنابر آنچه گفته شد، بازار نقشی غیر‌قابل انکار و موثر در شکل‌دهی انقلاب مشروطه داشته است، اما اگر اهداف اولیه انقلاب دچار انحراف نمی‌شد و بازار به خواسته‌های خود می‌رسید، مشروطیت دیگر آنچه امروز «مشروطیت» نامیده می‌شود، نبوده است.