برگی از تاریخ - ۳ بهمن ۹۲
در دوره قاجار، عمارات دولتی، کاخهای سلطنتی و اثاثیه آنها به نگهبانان و مستحفظانی سپرده میشد که به آنها سرایدار میگفتند و ادارهای که این اشخاص با آن سرو کار داشتند معروف به سرایدار خانه بود. در سال ۱۳۰۹ هجری قمری در کاخ گلستان یک قطعه الماس از تخت طاووس گم شد. ناصرالدینشاه از این موضوع به شدت خشمگین میشود و دستور میدهد به هر قیمتی شده دزد الماس را پیدا کنند. کامران میرزا، حاکم تهران پس از تحقیقات، دزد را که یکی از سرایدارهای کاخ بوده، پیدا میکند. شاه وقتی از ماجرا آگاه میشود فریاد میزند که این جواهرات کاخها متعلق به شخص من نیست که به آسانی از آن بگذرم اینها مال این مملکت است و از شدت خشم فرمان قتل سرایدار را میدهد.
در دوره قاجار، عمارات دولتی، کاخهای سلطنتی و اثاثیه آنها به نگهبانان و مستحفظانی سپرده میشد که به آنها سرایدار میگفتند و ادارهای که این اشخاص با آن سرو کار داشتند معروف به سرایدار خانه بود. در سال ۱۳۰۹ هجری قمری در کاخ گلستان یک قطعه الماس از تخت طاووس گم شد. ناصرالدینشاه از این موضوع به شدت خشمگین میشود و دستور میدهد به هر قیمتی شده دزد الماس را پیدا کنند. کامران میرزا، حاکم تهران پس از تحقیقات، دزد را که یکی از سرایدارهای کاخ بوده، پیدا میکند. شاه وقتی از ماجرا آگاه میشود فریاد میزند که این جواهرات کاخها متعلق به شخص من نیست که به آسانی از آن بگذرم اینها مال این مملکت است و از شدت خشم فرمان قتل سرایدار را میدهد. سرایدار را به میدان روبهروی شمسالعماره میبرند و در حضور جمعیت گردن میزنند.
ارسال نظر