گروه تاریخ اقتصاد- لایحه‌ای از طرف شاه خطاب به مجلس در تفکیک دو قوه نوشته شده بود که در اینجا جواب مجلس و خلاصه‌‌ای از گفت‌وگوی آنها در روز یکشنبه، 8 آذرماه 1286 شمسی آورده می‌شود:

رئیس: این جوابى است براى دستخط اعلی‌حضرت همایونى عرض شده به این مضمون:
«مجلس شوراى ملى نهایت تشکر را دارد که اعلی‌حضرت شهریارى خلدالله ملکه عطف توجه مخصوص در انتظام امور مملکت و ترقیه حال رعیت فرموده‌اند در باب تفکیک دو قوه و لزوم تجزیه این دو که مایه سعادت مملکت است هیچ حرف نیست. در قانون اساسى نیز همین نحو مقرر است و هیچ وقت مجلس تخطى از حد خود نکرده و البته دولت هم نباید در اجرائیات تسامح و تعلل ورزیده و از حدود قانون تجاوز نمایند تا موجب تزلزل قوه مقننه بشود. در باب انجمن‌ها البته خاطر مبارک اعلی‌حضرت مستحضر است که به موجب نظامنامه اساسى اجتماعات آزاد است و براى تنظیم آن هم نظامنامه نوشته می‌شود که عما قریب از صحه همایونى خواهد گذشت.
آقا سیدحسن تقى‌زاده: در فقره دوم بند ملاحظه دارم، در فقره اول آنچه مقصود بود بهتر از آن نوشته شده، اما در فقره دوم در تمام مملکت‌ها چه پارلمنت ملت و چه دولت قانون را خود به خود نمی‌نویسند، بلکه به مقتضاى زمان و به حس ملت می‌نویسند. همچنین است این مجلس یک دفعه مى‌بینند یک اتفاقى اقتضا می‌کند که یک قانونى احداث می‌شود. حالا اینجا در خصوص انجمن‌ها اصول آن در قانون اساسى نوشته شده است و ما بالمره تأسى به ممالک خارجه نمی‌توانیم بکنیم؛ زیرا آنجاها مسبوق به مقدمات بوده‌اند و اینجا در اجتماعات یک اندازه که مقتضى بوده سختگیرى شده است. همچنین شاید در سایر چیزها هم بشود به اقتضاى مملکت، ولى من می‌توانم ادعا کنم که اجتماعات در ممالک اسلام در زمان استبداد هم زیادتر از سایر ممالک مشروطه و حتى ممالک جمهورى بوده و آزادتر هم بوده و همیشه جمع می‌شده‌اند و در امور دینى و دنیوى خود صحبت می‌کرده‌اند. امروز هم که مى‌بینیم مقدمه‌الجیش عنوان سیاسیون و ناطقین ما همین است، پس دیگر از براى این نظامنامه لازم نیست و همان قدر که در قانون اساسى نوشته شده کافى است و آن سه شرط کفایت می‌کند که مخل به نظم نباشد، سلاح هم همراه نداشته باشند، پس مجبور نیستیم که مثلا سایر ممالک که چندین سال مقدمات داشته و با اینکه تمام حقوق خود را هم گرفته‌اند و در اجتماعات اسباب اختلال فراهم آورده مجبور به بعضى نظامنامه‌ها شوند. اینجا هنوز ملت از هزار یک حقوق خود را استیفا نکرده است، بعد از آنکه تمام هستى و لباس او را کندند و فقط حالا التماس می‌نماید که پیراهن مرا بگذارید باشد، پس دیگر اینجا نوشتن نظامنامه لازم نیست و همان قانون اسلام قانون اساسى ما است و اجتماعات در قانون اسلام آزاد بوده و هست مگر اینکه مولد فتنه دینى و دنیوى باشد که آن اجتماعات نباید منعقد شود یا مخل به نظم باشد که باید جلوگیرى کرد و همچنین در صورتی که با سلاح باشند این سه شرط را باید در اجتماعات کرد و به غیر از این تمام اجتماعات به حکم اسلام آزاد است.
مستشارالدوله: اینکه آقاى تقى‌زاده فرمودند در همان مضمون جواب مستتر است، اینکه نوشته شده بر حسب قانون اساسى آزادند براى اینکه مولد فتنه دینى و دنیوى نباشد و مخل نظم نباشد آن نظامنامه که نوشته می‌شود طبق همان قانون اساسی است که مولد فتنه دینی و دنیوى و مخل نظم و داراى سلاح نباشند. این یک جمله است که توضیح می‌کند آن ماده از قانون اساسى را یکى دیگر اینکه این نظامنامه معین می‌کند که انجمن‌ها باید موافق با قانون اساسى باشند، یعنى خارج از آن قانون نمی‌شود باشد.
آقا سید حسن تقى‌زاده: اگر موافق آن باشد، ضررى ندارد.
رئیس: البته بر طبق همان است.
آقاى امام جمعه: انسان همه وقت می‌تواند مطلب حق خود را به یک عبارتى لباس باطل بپوشاند و همچنین باطل را لباس حق. حال این مطالبی که آقاى تقى‌زاده گفتند همه حق است و اگرچه انجمن‌ها هم مخالف با قانون نیستند، اما همین‌قدر که گفته شود انجمن‌ها نظامنامه لازم ندارد، این حرف خودش زننده است و همچه می‌نمایاند که اینها می‌خواهند انجمن‌ها بى‌نظم باشند، چه ضرر دارد در لایحه نوشته شود که نظامنامه هم نوشته می‌شود که موافق با قانون اساسى باشد و این مطالبى که گفته شد در وقت نوشته شدن نظامنامه دقت و ملاحظه شود که مخالف با قانون اساسى نباشد.
آقا میرزا طاهر: عقیده بنده این است که مساله اخیر ضرر ندارد و نسبت به انجمن‌ها نقصى وارد نخواهد شد، ولى در مساله اول که تکلیف خود را منحصر به وضع قانون و نظارت در اجرا نموده‌ایم و حال آنکه خصائص دیگر نیز مجلس دارد که از آنها ذکرى نشده است. گفتند ضررى ندارد...
(در این موقع رئیس اظهار داشتند که عده اشخاصى که باید حضور همایونى تشرف جسته و لایحه را تقدیم نمایند معین کنید. اعضاى مجلس تعیین اشخاص را رجوع به تصویب رئیس نموده و رئیس آقاى حاجى امام جمعه و آقا سید جعفر و شاهزاده اسدالله میرزا و مخبرالملک را معین کردند.)